جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای Chunjie Li

Xiangyu Ma، Chunjie Li، Liuhe Jia، Yan Wang، Wenwen Liu، Xuedong Zhou، Trevor M Johnson، Dingming Huang،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
پروسه درمان کانال ریشه (root canal therapy) به ترتیب شامل تمیز کردن، شکل‌دهی، ضد‐عفونی کردن و انسداد کانال ریشه است. این کار معمولا با ایجاد حفره‌ای در تاج دندان موردنظر انجام می‌شود، که به آن درمان کانال ریشه اورتوگراد (orthograde) می‌گویند. در صورت شکست، پُر کردن رتروگراد (retrograde filling)، که کانال ریشه را از راس (apex) ریشه می‌بندد، جایگزین خوبی است. از مواد متعددی برای پُر کردن رتروگراد استفاده می‌شود. از آنجا که هیچ کدام از این مواد، همه شرایط ایده‌آل را ندارند، انتخاب موثرترین ماده اهمیت زیادی دارد. این مطالعه، به‌روز کردن یک مرور کاکرین است که نخستین‌بار در ۲۰۱۶ منتشر شد.
اهداف
تعیین اثرات مواد مختلف مورد استفاده برای پُر کردن رتروگراد در کودکان و بزرگسالانی که برای حفظ دندان خود، پُر کردن رتروگراد برایشان ضروری است.
روش های جستجو
یک متخصص اطلاعات پنج بانک اطلاعاتی کتاب‌شناختی را تا ۲۱ اپریل ۲۰۲۱ جست‌وجو کرد و از روش‌های جست‌وجوی بیشتر برای شناسایی مطالعات منتشر شده، منتشر نشده و در حال انجام بهره برد. هم‌چنین چهار بانک اطلاعاتی را به زبان چینی جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (randomised controlled trials; RCTs) را انتخاب کردیم که به مقایسه مواد مختلف پُر کننده رتروگراد، با نرخ موفقیت گزارش‌شده که با روش‌های بالینی یا رادیولوژیکی در یک دوره پیگیری حداقل ۱۲ ماه ارزیابی کردند، پرداختند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
رکوردها در دو نسخه توسط غربالگران مستقل بررسی شدند. دو نویسنده مروری داده‌ها را به‌طور مستقل و تکراری استخراج کردند. با نویسندگان اصلی کارآزمایی برای اطلاعات از دست‌رفته تماس گرفته‌ شد. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم خطر سوگیری (bias) مطالعات وارد شده را ارزیابی کردند. از دستورالعمل‌های آماری کاکرین پیروی کرده و قطعیت شواهد را با استفاده از درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی

هشت مطالعه، شامل ۱۳۹۹ شرکت‌کننده با ۱۴۷۱ دندان، که بین سال‌های ۱۹۹۵ و ۲۰۱۹ منتشر شدند، و شش مقایسه مواد پُر کننده رتروگراد، همه در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند.

‐ mineral trioxide aggregate (MTA) در مقابل intermediate restorative material (IRM): ممکن است تاثیری اندک تا عدم تاثیر از MTA در مقایسه با IRM بر نرخ موفقیت در یک سال وجود داشته باشد، اما شواهد بسیار نامشخص است (خطر نسبی (RR): ۱,۰۹؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۹۷ تا ۱.۲۲؛ I۲ = ۰%؛ ۲ مطالعه؛ ۲۲۲ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

‐ MTA در مقابل super ethoxybenzoic acid (Super‐EBA): ممکن است تاثیری اندک تا عدم تاثیر از MTA در مقایسه با Super‐EBA بر نرخ موفقیت در یک سال دیده شود، اما شواهد بسیار نامشخص است (RR: ۱,۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۶ تا ۱.۱۰. ۱ مطالعه؛ ۱۹۲ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

‐ Super‐EBA در مقابل IRM: شواهد در مورد تاثیر Super‐EBA در مقایسه با IRM بر نرخ موفقیت در ۱ سال بسیار نامشخص است، با نتایجی که نشان می‌دهند Super‐EBA ممکن است نرخ موفقیت را کاهش داده یا هیچ تاثیری بر آن نداشته باشد (RR: ۰,۹۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۰ تا ۱.۰۱؛ ۱ مطالعه؛ ۱۹۴ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

‐ dentine‐bonded resin composite در مقابل glass ionomer cement: کامپوزیت مذکور ممکن است نرخ موفقیت درمان را در ۱ سال افزایش دهد، اما شواهد بسیار نامشخص است (RR: ۲,۳۹؛ ۹۵% CI؛ ۱.۶۰ تا ۳.۵۹؛ ۱ مطالعه؛ ۱۲۲ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). هنگام در نظر گرفتن ریشه به عنوان واحد آنالیز نتایج مشابهی در یک سال به دست آمد (RR: ۱.۵۹؛ ۹۵% CI؛ ۱.۲۰ تا ۲.۰۹؛ ۱ مطالعه؛ ۱۲۷ ریشه؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

‐ glass ionomer cement در مقابل amalgam: شواهد در مورد تاثیر glass ionomer cement در مقایسه با amalgam بر نرخ موفقیت در یک سال بسیار نامشخص است، با نتایجی که نشان می‌دهد glass ionomer cement ممکن است نرخ موفقیت را کاهش داده یا تاثیری نداشته باشد (RR: ۰,۹۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۶ تا ۱.۱۲؛ ۱ مطالعه؛ ۱۰۵ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

‐ MTA در مقابل مواد ترمیم ریشه (root repair material; RRM): ممکن است تاثیر MTA در مقایسه با RRM بر نرخ موفقیت در یک سال اندک یا بدون تاثیر باشد، اما شواهد بسیار نامشخص است (RR: ۱,۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۴ تا ۱.۰۷؛ I۲ = ۰%؛ ۲ مطالعه؛ ۲۷۸ دندان؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

عوارض جانبی در هیچ یک از مطالعات وارد شده ارزیابی نشدند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

بر اساس شواهد محدود حاضر، شواهد کافی برای نتیجه‌گیری در مورد مزایای هر ماده نسبت به ماده دیگر برای پُر کردن رتروگراد در درمان ریشه وجود ندارد. به این نتیجه رسیدیم که به RCTهایی با کیفیت بالاتر نیاز است.

خلاصه به زبان ساده

فواید و خطرات مواد مختلف مورد استفاده برای پُر کردن رتروگراد در افرادی که برای حفظ دندان نیاز به این درمان دارند، چیست؟

پیام‌های کلیدی

‐ به دلیل کمبود شواهد قوی، مزایا و خطرات مواد مختلف مورد استفاده برای پُر کردن رتروگراد در درمان کانال ریشه نامشخص هستند.

‐ شواهد به اندازه کافی قوی نیستند تا مشخص کنند کدام ماده برای پُر کردن رتروگراد کارآمدتر است.

‐ برای تقویت شواهد به مطالعات آینده نیاز داریم.

پُر کردن رتروگراد در درمان کانال ریشه چیست؟

قسمت زنده دندان، که به عنوان پالپ دندان نیز شناخته می‌شود، به دلیل آسیب یا عفونت باکتریایی ناشی از پوسیدگی دندان می‌تواند برای همیشه متورم شود. برای مقابله با این مشکل، دندان‌پزشک باید سوراخی را در بالای تاج دندان ایجاد کند تا به فضای داخلی دندان یعنی سیستم کانال ریشه دندان دسترسی پیدا کند. سپس دندان‌پزشک بافت عفونی و باکتری را با ترکیبی از تمیز کردن مکانیکی و شست‌وشو خارج می‌کند.

پس از انجام این کار، دندان‌پزشک این فضای خالی را با مواد پُر کننده خنثی پُر می‌کند و سوراخ آن را کاملا می‌بندد. به این روش، درمان کانال ریشه (root canal therapy) می‌گویند. گرچه نتایج به‌طور کلی خوب هستند، گاهی مواقع با شکست درمان مواجه می‌شویم، شاید به این دلیل که سیستم کانال ریشه پیچیده بوده و از بین بردن کامل همه باکتری‌ها همیشه آسان نیست. اینها می‌توانند گسترش یابند و عفونت در اطراف ریشه به‌طور نامحدود ادامه یابد.

زمانی که درمان کانال ریشه با شکست مواجه می‌شود، درمان دوباره‌ای به نام پُر کردن رتروگراد (retrograde filling)، جایگزین مناسبی برای حفظ دندان است. در این روش، دندان‌پزشک یک فلپ (flap) را از لثه برداشته و برای دسترسی به نوک پائین ریشه دندان، سوراخی را در استخوان ایجاد می‌کند. پس از قطع نوک ریشه و آماده‌سازی کامل، راس ریشه کاملا بسته می‌شود (apical seal) و سوراخی که توسط دندان‌پزشک ایجاد شده‌، با مواد دندان‌پزشکی پُر می‌شود. به نظر می‌آید این فرآیند بستن، مهم‌ترین عامل موفقیت در روش پُر کردن از طریق رتروگراد باشد.

از چه موادی می‌توان برای پُر کردن رتروگراد استفاده کرد؟

مواد زیادی برای بستن کامل نوک ریشه توسعه یافته‌اند، به عنوان مثال، mineral trioxide aggregate (MTA)؛ intermediate restorative material (IRM)؛ super ethoxybenzoic acid (Super‐EBA)؛ dentine‐bonded resin composite؛ glass ionomer cement؛ amalgam؛ و root repair material (RRM). با این حال، هیچ توافقی در مورد اینکه کدام ماده بهتر است، وجود ندارد.

ما به دنبال چه یافته‌ای بودیم؟

ما می‌خواستیم بدانیم کدام ماده برای پُر کردن رتروگراد در درمان کانال ریشه بهتر عمل می‌کند، و اینکه با عوارض ناخواسته (مضر) مرتبط هستند یا خیر.

ما چه کاری را انجام دادیم؟

برای یافتن مطالعاتی جست‌وجو کردیم که مواد مختلف مورد استفاده را برای پُر کردن رتروگراد در درمان کانال ریشه مقایسه کردند. نتایج این مطالعات را مقایسه و خلاصه کرده و اطمینان خود را نسبت به شواهد، بر اساس عواملی مانند روش‌های انجام و حجم نمونه مطالعه، رتبه‌بندی کردیم.

ما به چه نتایجی رسیدیم؟

هشت مطالعه را با حداقل مدت زمان ۱۲ ماه پیدا کردیم که شامل ۱۳۹۹ نفر (۱۴۷۱ دندان) بالای ۱۷ سال و تحت پُر کردن رتروگراد با استفاده از انواع مختلف مواد پُر کننده بودند.

شواهد:

‐ برای تعیین اینکه کدام ماده در پُر کردن رتروگراد بهتر است استفاده شود، به اندازه کافی قوی نیست.

هیچ مطالعه‌ای اثرات ناخواسته هر یک از مواد را بررسی نکرد.

محدودیت‌های شواهد چه هستند؟

محدودیت‌های اصلی شواهد این است که مطالعات:

‐ بسیار کوچک بودند؛

‐ با روش‌هایی انجام شدند که ممکن است منجر به ورود خطاهایی در نتایج آنها شده باشند؛ و

‐ مطالعات کافی برای اطمینان از نتایج انجام نشده‌اند.

با توجه به این محدودیت‌ها، اعتماد کمی به شواهد داریم.

این شواهد تا چه زمانی به‌روز است؟

شواهد تا اپریل ۲۰۲۱ به‌روز است.


Fang Hua، Huixu Xie، Helen V Worthington، Susan Furness، Qi Zhang، Chunjie Li،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
پنومونی وابسته به ونتیلاتور (ventilator‐associated pneumonia; VAP) به معنای وقوع پنومونی در افرادی است که برای حداقل ۴۸ ساعت ونتیلاسیون مکانیکی دریافت کرده‌اند. VAP یک عارضه بالقوه بسیار جدی در بیمارانی است که از قبل بسیار بد‐حال بوده‌اند. مراقبت از بهداشت دهان (oral hygiene care; OHC)، استفاده از دهان‌شویه، ژل، سواب (swab)، مسواک، یا ترکیبی از آن‌ها همراه با مکش ترشحات، ممکن است خطر VAP را در این بیماران کاهش دهد.
اهداف
ارزیابی اثرات مراقبت از بهداشت دهان (OHC) بر بروز پنومونی مرتبط با ونتیلاتور در بیماران به شدت بد‐حال که ونتیلاسیون مکانیکی را در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان (hospital intensive care units; ICUs) دریافت می‌کنند.
روش های جستجو
متخصص اطلاعات سلامت دهان در کاکرین بانک‌های اطلاعاتی زیر را جست‌وجو کرد: پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه سلامت دهان در کاکرین (۲۵ فوریه ۲۰۲۰)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌ شده کاکرین (CENTRAL) (کتابخانه کاکرین، ۲۰۲۰، شماره ۱)، MEDLINE Ovid (۱۹۴۶ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۰)؛ و Embase Ovid (۱۹۸۰ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۰)، LILACS BIREME Virtual Health Library (۱۹۸۲ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۰) و CINAHL EBSCO (۱۹۳۷ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۰). همچنین بانک اطلاعاتی VIP (ژانویه ۲۰۱۲ تا ۸ مارچ ۲۰۲۰) را جست‌وجو کردیم. برای یافتن کارآزمایی‌های در حال انجام، پایگاه ثبت کارآزمایی‌های موسسات ملی سلامت آمریکا (ClinicalTrials.gov) و پلت‌فرم بین‌المللی پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت جست‌وجو شدند. در جست‌وجوی انجام شده در بانک‌های اطلاعاتی الکترونیکی، هیچ محدودیتی را برای زبان یا تاریخ انتشار قائل نشدیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) را با ارزیابی اثرات OHC (دهان‌شویه، ژل، سواب، مسواک یا ترکیب آن‌ها) در بیماران بد‐حال وارد کردیم که ونتیلاسیون مکانیکی را برای حداقل ۴۸ ساعت دریافت کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
حداقل دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم نتایج جست‌وجو را بررسی کرده، داده‌‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را در مطالعات وارد شده ارزیابی کردند. برای به‌ دست آوردن اطلاعات بیشتر با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. هنگامی که داده‌های چهار یا چند کارآزمایی ترکیب شدند، خطر نسبی (RR) را برای پیامدهای دو‐حالتی و تفاوت میانگین (MD) را برای پیامدهای پیوسته، با استفاده از مدل اثرات تصادفی متاآنالیز گزارش کردیم.
نتایج اصلی

ما ۴۰ RCT (۵۶۷۵ شرکت‌کننده) را وارد کردیم که در کشورهای مختلف از جمله چین، ایالات متحده آمریکا، برزیل و ایران انجام شدند. کارآزمایی‌ها را به پنج گروه عمده دسته‌بندی کردیم: دهان‌شویه یا ژل کلرهگزیدین (CHX) در برابر دارونما (placebo)/مراقبت‌های معمول؛ دهان‌شویه CHX در برابر سایر عوامل مراقبت از دهان؛ مسواک زدن (± آنتی‌سپتیک) در برابر عدم استفاده از مسواک (± آنتی‌سپتیک)؛ مسواک برقی در برابر مسواک دستی؛ و مقایسه سایر عوامل مراقبت از دهان مورد استفاده در OHC (سایر عوامل مراقبت از دهان و دندان در مقایسه با دارونما/مراقبت‌های معمول، یا مقایسه سر‐به‐سر بین سایر عوامل مراقبت از دهان). خطر کلی سوگیری را در ۳۱ کارآزمایی در سطح بالا و در دو کارآزمایی در سطح پائین ارزیابی کردیم، و برای بقیه موارد نامشخص بود.

شواهدی با قطعیت متوسط از ۱۳ RCT (۱۲۰۶ شرکت‌کننده، ۹۲% بزرگسالان) نشان می‌دهد که دهان‌شویه یا ژل CHX، در مقایسه با دارونما یا مراقبت‌های معمول، به عنوان بخشی از OHC، احتمال بروز VAP را از ۲۶% به حدود ۱۸% کاهش می‌دهد (RR: ۰,۶۷؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۴۷ تا ۰.۹۷؛ ۰.۰۳ = P؛ I۲ = ۶۶%). به عبارت دیگر، تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مثبت بیشتر (number needed to treat for an additional beneficial outcome; NNTB) معادل ۱۲ (۹۵% CI؛ ۷ تا ۱۲۸) است، یعنی ایجاد OHC شامل CHX برای ۱۲ بیمار تحت ونتیلاسیون مکانیکی در بخش مراقبت‌های ویژه از وقوع VAP در یک بیمار پیشگیری می‌کند. هیچ شواهدی دال بر تفاوت بین مداخلات برای پیامدهای مرگ‌ومیر (RR: ۱,۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۰ تا ۱.۳۳؛ P = ۰.۸۶؛ I۲ = ۰%؛ ۹ کارآزمایی؛ ۹۴۴ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت متوسط)، مدت زمان ونتیلاسیون مکانیکی (MD؛ ۱,۱۰‐ روز، ۹۵% CI؛ ۳.۲۰‐ تا ۱.۰۰ روز؛ P = ۰.۳۰؛ I۲ = ۷۴%؛ ۴ کارآزمایی، ۵۹۴ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین) یا مدت زمان اقامت در بخش مراقبت‌های ویژه (intensive care unit; ICU) (MD؛ ۰,۸۹‐ روز، ۹۵% CI؛ ۳.۵۹‐ تا ۱.۸۲ روز؛ P = ۰.۵۲؛ I۲ = ۶۹%؛ ۵ کارآزمایی، ۶۲۷ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین) وجود نداشت. اکثر مطالعات عوارض جانبی را بیان نکردند. یک مطالعه وقوع عوارض جانبی خفیفی را در گروه CHX، با فراوانی مشابه در گروه کنترل گزارش کرد و یک مطالعه اظهار داشت که هیچ عارضه جانبی‌ای وجود نداشت.

مسواک زدن (± آنتی‌سپتیک) در مقایسه با OHC بدون مسواک (± آنتی‌سپتیک) ممکن است بروز VAP را کاهش دهد (RR: ۰,۶۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۱ تا ۰.۹۱؛ P = ۰.۰۱؛ I۲ = ۴۰%؛ ۵ کارآزمایی، ۹۱۰ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین). همچنین برخی شواهد نشان می‌دهد که مسواک زدن ممکن است مدت زمان بستری را در ICU کاهش دهد (MD؛ ۱,۸۹‐ روز، ۹۵% CI؛ ۳.۵۲‐ تا ۰.۲۷‐ روز؛ P = ۰.۰۲؛ I۲ = ۰%؛ ۳ کارآزمایی، ۷۴۹ شرکت‌کننده)، اما قطعیت شواهد بسیار پائین است. شواهدی با قطعیت پائین کاهش مرگ‌ومیر (RR: ۰,۸۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۷ تا ۱.۰۵؛ P = ۰.۱۲؛ I۲ = ۰%؛ ۵ کارآزمایی، ۹۱۰ شرکت‌کننده) یا مدت زمان ونتیلاسیون مکانیکی (MD؛ ۰,۴۳‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۷‐ تا ۰.۳۰؛ P = ۰.۲۵؛ I۲ = ۴۶%؛ ۴ کارآزمایی، ۸۱۰ شرکت‌کننده) را نشان نداد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
دهان‌شویه یا ژل کلرهگزیدین، به عنوان بخشی از OHC، در مقایسه با دارونما یا مراقبت‌های معمول، احتمالا میزان ابتلا به پنومونی مرتبط با ونتیلاتور (VAP) را در بیماران به شدت بد‐حال از ۲۶% به حدود ۱۸% کاهش می‌دهد. ما تفاوتی را در مرگ‌ومیر، مدت زمان ونتیلاسیون مکانیکی یا مدت زمان اقامت در بخش مراقبت‌های ویژه پیدا نکردیم، اگرچه شواهد از قطعیت پائینی برخوردار بودند. OHC شامل استفاده از آنتی‌سپتیک‌ها و مسواک زدن ممکن است برای کاهش بروز VAP و مدت زمان بستری در ICU موثرتر از OHC فقط با آنتی‌سپتیک باشد، اما باز هم شواهد قطعیت پائینی دارند. شواهد کافی برای تعیین اینکه هر یک از مداخلات ارزیابی شده در مطالعات با عوارض جانبی مرتبط است یا خیر، وجود ندارد.
خلاصه به زبان ساده

نقش مراقبت از بهداشت دهان در بیماران به شدت بد‐حال به منظور پیشگیری از بروز پنومونی مرتبط با ونتیلاتور

چرا این سوال مهم است؟

پنومونی وابسته به ونتیلاتور (ventilator‐associated pneumonia; VAP) نوعی عفونت ریوی است. این مشکل در بیمارانی ایجاد می‌شود که بیش از ۴۸ ساعت با دستگاه‌های تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) در بیمارستان تنفس می‌کنند. این بیماران اغلب بسیار بد‐حال هستند ‐ آن‌ها ممکن است دچار حمله قلبی یا سکته مغزی، تصادف جدی، یا جراحی ماژور شده باشند. آن‌ها ممکن است به‌خودی‌خود قادر به نفس کشیدن نباشند زیرا حین درمان هوشیاری ندارند یا داروهای آرام‌بخش (sedate) گرفته‌اند.

ونتیلاتورها اکسیژن را از طریق لوله‌ای که در دهان یا بینی بیمار قرار می‌گیرد، یا از سوراخی جلوی گردن تأمین می‌کنند. اگر میکروبی از طریق لوله وارد شده و به ریه‌های بیمار برسد، می‌تواند منجر به VAP شود. VAP یک عارضه بالقوه بسیار جدی در بیمارانی است که از قبل بسیار بد‐حال بوده‌اند. این امر می‌تواند باعث بدتر شدن وضعیت سلامت و افزایش خطر مرگ بیماران شود.

تمیز نگه‌داشتن دهان بیمار و بدون بیماری (بهداشت دهان) می‌تواند به پیشگیری از VAP کمک کند. مراقبت از بهداشت دهان شامل موارد زیر است:

‐ استفاده از دهان‌شویه؛

‐ ژل آنتی‌سپتیک (ماده‌ای که میکرو‐ارگانیسم‌های مضر موجود در دهان را از بین می‌برد) برای لثه‌ها و دندان‌ها؛

‐ یک اسفنج نرم فومی (سواب (swab)) یا مسواک، برای تمیز کردن دهان و دندان‌ها؛ و

‐ ابزارهایی (به عنوان مثال یک لوله مکش) برای مکش مایعات اضافی، خمیر دندان یا سایر بقایای موجود در دهان.

این موارد را می‌توان به‌تنهایی یا به صورت ترکیبی استفاده کرد.

برای اینکه بفهمیم مراقبت از بهداشت دهان از VAP پیشگیری می‌کند یا خیر، و اینکه برخی از انواع مراقبت‌های بهداشت دهان بهتر از سایرین است یا خیر، شواهد حاصل از مطالعات پژوهشی را مرور کردیم.

چگونه شواهد را شناسایی و ارزیابی کردیم؟

نخست، برای یافتن مطالعات تصادفی‌سازی و کنترل ‌شده به جست‌وجو پرداختیم. این‌ها مطالعات بالینی هستند که افراد را به‌طور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار می‌دهند، تا اثرات درمان‌های مختلف را با هم مقایسه کنند. سپس نتایج را با هم مقایسه کرده، و شواهد حاصل از کلیه مطالعات را خلاصه کردیم. در نهایت، اطمینان خود را به شواهد موجود بر اساس عواملی مانند روش‌ها و حجم نمونه مطالعه، و ثبات یافته‌ها را در طول مطالعات، ارزیابی کردیم.

ما چه چیزی را یافتیم؟

ما ۴۰ مطالعه را با مجموع ۵۶۷۵ فرد پیدا کردیم. همه افراد تحت مطالعه در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان تحت درمان قرار گرفتند. آن‌ها برای مراقبت از بهداشت دهان خود به کادر بهداشت و درمان احتیاج داشتند. بیشتر مطالعات فقط با حضور بزرگسالان انجام شدند، اگرچه یک مطالعه روی کودکان و دیگری روی نوزادان تازه متولد شده انجام گرفتند. این مطالعات در طیفی از کشورها، از جمله چین (۱۰ مطالعه)، برزیل (۶ مطالعه)، ایالات متحده آمریکا (۶ مطالعه) و ایران (۵ مطالعه) انجام شدند.

مطالعات طیفی را از مراقبت‌های بهداشت دهان (مانند دهان‌شویه‌ها، ژل‌ها یا مسواک‌ها) در برابر یکدیگر مقایسه کردند:

‐ دارونما (placebo) (درمان با «قرص ساختگی»)؛

‐ مراقبت معمول؛ یا

‐ شکل دیگری از درمان‌های مراقبت از بهداشت دهان.

در اینجا یافته‌ها را برای دو مقایسه گزارش می‌دهیم:

۱) کلرهگزیدین (chlorhexidine; CHX، یک آنتی‌سپتیک) به شکل دهان‌شویه یا ژل، در برابر دارونما یا مراقبت‌های معمول (۱۳ مطالعه)؛ و

۲) مسواک زدن در برابر عدم استفاده از مسواک، با یا بدون آنتی‌سپتیک (۸ مطالعه).

CHX در برابر دارونما یا مراقبت‌های معمول

شواهد نشان می‌دهد که، CHX در مقایسه با دارونما یا مراقبت‌های معمول:

‐ احتمالا از پیشرفت VAP در بیماران بسیار بد‐حال پیشگیری می‌کند (۱۳ مطالعه)؛

‐ احتمالا تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر خطر مرگ دارد (۹ مطالعه)؛

‐ ممکن است تفاوتی اندک تا عدم تفاوت بر طول مدت بستری بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه ایجاد کند (۵ مطالعه).

ما نمی‌دانیم که CHX تاثیری بر مدت زمانی که بیماران از دستگاه ونتیلاتور استفاده می‌کنند، دارد یا خیر، یا منجر به اثرات جانبی (ناخواسته) می‌شود یا خیر. این موضوع به این دلیل است که به شواهد اعتماد چندانی نداریم، چرا که مطالعات:

‐ نتایج نادرست یا ناسازگاری را گزارش کردند؛

‐ به‌صورتی انجام شدند که احتمالا خطا را در نتایج وارد کردند؛ یا

‐ اطلاعات بسیار اندکی را گزارش دادند.

مسواک زدن در برابر عدم استفاده از مسواک، با آنتی‌سپتیک یا بدون آن

شواهد نشان می‌دهد که، مسواک زدن در مقایسه با عدم استفاده از مسواک، ممکن است:

‐ از پیشرفت VAP در بیماران بسیار بد‐حال پیشگیری می‌کند (۵ مطالعه)؛

‐ تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر خطر مرگ دارد (۵ مطالعه)؛

‐ تفاوتی اندک تا عدم تفاوت در مدت زمانی که بیماران از ونتیلاتور استفاده می‌کنند، ایجاد می‌کند (۴ مطالعه).

ما نمی‌دانیم که مسواک زدن بر طول مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه تأثیری دارد، یا منجر به عوارض جانبی می‌شود یا خیر. این موضوع به این دلیل است که به شواهد اعتماد چندانی نداریم، چرا که مطالعات:

‐ نتایج نادرست یا ناسازگاری را گزارش کردند؛ یا

‐ به‌ روشی انجام شدند که احتمالا خطا را وارد نتایج کردند.

این به چه معنا است؟

رعایت بهداشت دهان با CHX ممکن است از پیشرفت VAP در بیماران بسیار بد‐حال تحت درمان در بخش‌های مراقبت‌های ویژه پیشگیری ‌کند. این نوع مداخله احتمالا تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر خطر مرگ، یا طول مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه دارد.

مسواک زدن ممکن است از پیشرفت VAP در بیماران بسیار بد‐حال تحت درمان در بخش‌های مراقبت‌های ویژه پیشگیری کند. این مداخله ممکن است تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر خطر مرگ بیماران یا مدت زمانی که آن‌ها با ونتیلاتور تنفس می‌کنند، داشته باشد.

ما نمی‌دانیم CHX یا مسواک زدن منجر به عوارض جانبی می‌شود یا خیر، زیرا شواهد کافی در این مورد وجود ندارد.

این مرور تا چه زمانی به‌روز است؟

شواهد در این مرور کاکرین تا فوریه ۲۰۲۰ به‌روز است.


Yan Wang، Chunjie Li، He Yuan، May CM Wong، Jing Zou، Zongdao Shi، Xuedong Zhou،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
کنترل موثر رطوبت و میکروب‌ها برای موفقیت در مراحل ترمیم دندان ضروری است. رابردم (rubber dam) به عنوان یک روش ایزولاسیون، به‌طور گسترده‌ای در درمان‌های ترمیمی دندان استفاده می‌شود. اثرات استفاده از رابردم بر طول عمر و کیفیت ترمیم‌های دندانی هم‌چنان نیازمند بحث مبتنی بر شواهد است. در این مرور اثرات رابردم با سایر روش‌های ایزولاسیون در درمان‌های ترمیمی دندان مقایسه می‌شود. این یک به‌روزرسانی از مرور کاکرین است که نخستین‌بار در سال ۲۰۱۶ منتشر شد.
اهداف
ارزیابی تاثیرات استفاده از ایزولاسیون با رابردم در مقایسه با دیگر انواع ایزولاسیون مورد استفاده در درمان‌های ترمیمی مستقیم و غیر‐مستقیم در بیماران دندان‌پزشکی.
روش های جستجو
متخصص اطلاعات گروه سلامت دهان در کاکرین بانک‌های اطلاعاتی زیر را جست‌وجو کرد: پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه سلامت دهان در کاکرین (۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ شماره ۱۲، ۲۰۲۰) در کتابخانه کاکرین (۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ MEDLINE Ovid (۱۹۴۶ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ Embase Ovid (۱۹۸۰ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ LILACS BIREME Virtual Health Library (پایگاه‌های اطلاعاتی علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب؛ ۱۹۸۲ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ و SciELO BIREME Virtual Health Library (۱۹۹۸ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱). هم‌چنین Chinese BioMedical Literature Database (CBM؛ به زبان چینی) (۱۹۷۸ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)؛ بانک اطلاعاتی VIP (به زبان چینی) (۱۹۸۹ تا ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱)، و زیرساخت‌های دانش ملی چین (CNKI؛ به زبان چینی) (از ۱۹۹۴ تا ۱۳ژانویه ۲۰۲۱) را بررسی کردیم. به‌منظور دستیابی به کارآزمایی‌های در حال انجام، در ClinicalTrials.gov و پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت، OpenGrey، و Sciencepaper Online (به زبان چینی) نیز جست‌وجو را انجام دادیم. هنگام جست‌وجو در منابع الکترونیکی هیچگونه محدودیتی را از نظر زبان یا تاریخ انتشار مقاله اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌ شده (شامل کارآزمایی‌های split‐mouth) را با طول دوره یک ماه وارد کردیم که به ارزیابی اثرات رابردم در مقایسه با روش‌های ایزولاسیون جایگزین برای درمان‌های ترمیمی دندان پرداختند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به غربالگری نتایج حاصل از جست‌وجوهای الکترونیکی، استخراج داده‌ها، و ارزیابی خطر سوگیری (bias) در مطالعات وارد شده پرداختند. اختلافات با بحث و تبادل نظر حل‌و‌فصل شدند. از دستورالعمل های آماری کاکرین پیروی کامل کرده و قطعیت شواهد را با استفاده از درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی

شش مطالعه در سراسر جهان بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵، شامل ۱۳۴۲ شرکت‌کننده (که ۲۳۳ مورد در دوره پیگیری از دست رفتند) انجام شدند. در تمامی مطالعات وارد شده خطر سوگیری (bias) بالا بود.

پنج مطالعه رابردم را با ایزولاسیون با کمک رول‌های پنبه‌ای مرسوم مقایسه کردند. یک مطالعه را به‌ دلیل وجود تناقض در داده‌های ارائه شده از تجزیه‌و‌تحلیل کنار گذاشتیم. از چهار کارآزمایی باقی‌مانده، سه مورد نرخ بقای ترمیم‌ها را با حداقل دوره پیگیری شش ماه گزارش کردند. نتایج تجمعی از دو مطالعه با حضور ۱۹۲ شرکت‌کننده نشان داد که استفاده از ایزولاسیون با رابردم ممکن است نرخ بقای ترمیم مستقیم کامپوزیت (composite) ضایعات غیر‐پوسیدگی سرویکال (non‐carious cervical lesions; NCCL) را در شش ماه افزایش دهد (نسبت شانس (OR): ۲,۲۹؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۰۵ تا ۴.۹۹؛ شواهد با قطعیت پائین). با این حال، استفاده از رابردم در ترمیم‌های کامپوزیت NCCL ممکن است تاثیری اندک تا عدم تاثیر بر نرخ بقای ترمیم‌ها نسبت به رول‌های پنبه‌ای در ۱۲ ماه (OR: ۱.۳۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۵ تا ۴.۲۸؛ ۱ مطالعه، ۳۰ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین) و در ۱۸ ماه (OR: ۱.۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۵ تا ۲.۲۵؛ ۱ مطالعه، ۳۰ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین) داشته باشد، اما شواهد بسیار نامشخص است. در ۲۴ ماه، استفاده از رابردم ممکن است خطر عدم‐ترمیم را در کودکان تحت درمان ترمیمی پروگزیمال آتروماتیک در دندان‌های آسیای اولیه کاهش دهد اما شواهد بسیار نامشخص است (نسبت خطر (HR): ۰.۸۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۶ تا ۰.۹۷؛ ۱ مطالعه، ۵۵۹ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).

هیچ یک از مطالعات وارد شده شامل عوارض جانبی نبوده و هزینه مستقیم درمان را گزارش نکردند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
این مرور برخی شواهد را با قطعیت پائین یافت که استفاده از رابردم در درمان‌های ترمیمی مستقیم دندان‌پزشکی ممکن است منجر به نرخ پائین‌تر شکست ترمیم در مقایسه با استفاده از رول پنبه‌ای پس از شش ماه شود. در مقاطع زمانی دیگر، شواهد بسیار نامشخص است. انجام تحقیقات بیشتر و با کیفیت بالا مورد نیاز است که به ارزیابی اثرات استفاده از رابردم بر انواع مختلف درمان‌های ترمیمی بپردازند.
خلاصه به زبان ساده

آیا استفاده از یک ورق نازک لاستیک (رابردم) برای جدا کردن دندان‌ها از یکدیگر طی یک پروسیجر دندانی، موفقیت ترمیم دندان را بهبود می بخشد؟

نتایج کلیدی

‐ زمانی که از رابردم به جای رول‌های پنبه‌ای برای جدا کردن دندان استفاده می‌شود، به احتمال زیاد ترمیم دندان پس از شش ماه در جای خود و در شرایط خوبی باقی می‌ماند.
‐ برای تقویت شواهد، باید مطالعات بیشتری را در این زمینه انجام دهیم. این مطالعات نیاز به استفاده از روش‌های قوی، پیگیری افراد بیش از شش ماه، و بررسی عوارض و هزینه‌ها دارند.

چرا در زمان ترمیم دندان‌ها، آن‌ها را از هم جدا می‌کنیم؟

زمانی که دندان‌پزشکان ترمیم دندان را انجام می‌دهند، اغلب آن را از بقیه دهان جدا می‌کنند تا:

‐ بزاق را دور نگه دارند تا از اختلال در اتصال مواد پیشگیری شود؛
‐ تولید آئروسل‌ها را در طول پروسیجر دندان‌پزشکی تا حد معینی کاهش دهند؛
‐ از بلع یا آسیب رساندن مواد، مایعات یا ابزار مورد استفاده برای ترمیم، به دهان جلوگیری کنند؛

دندان‌پزشکان برای جدا کردن دندان‌ها از چه استفاده می‌کنند؟

یک روش معمول برای جداسازی دندان‌ها از بقیه دهان استفاده از رول‌های پنبه‌ای و یک لوله نی‐مانند است که بزاق را می‌مکد. این روش از تجهیزات ساده و ارزان استفاده می‌کند، اما نیاز به تعویض مکرر رول‌های پنبه‌ای خیس‌شده دارد.

یک گزینه جایگزین، استفاده از یک ورق لاستیکی نازک (رابردم) است. در ابتدا، دندان‌پزشک یک سوراخ کوچک روی ورق ایجاد می‌کند. سپس آن را روی دندان قرار می‌دهند تا تحت درمان قرار گیرد و مانعی در اطراف آن ایجاد شود. این ورق را می‌توان با روش‌های مختلفی، مانند گره‌هایی که روی دندان قرار داده شده‌اند یا یک قطعه کوچک لاستیکی که بین دندان‌ها قرار دارد، در جای خود نگه داشت.

ما به دنبال چه یافته‌ای بودیم؟

ما می‌خواستیم دریابیم که رابردم در مقایسه با دیگر روش‌های جداسازی دندان‌ها، در بهبود ترمیم دندان‌ها موثر هستند یا خیر. هم‌چنین به دنبال آن بودیم که بدانیم با عوارض جانبی همراه هستند یا خیر.

چه کاری را انجام دادیم؟

به دنبال مطالعاتی بودیم که استفاده از رابردم را در مقایسه با روش دیگری برای جداسازی دندان‌ها مقایسه کردند. نتایج این مطالعات را مقایسه و خلاصه کرده و اطمینان خود را به این شواهد بر اساس عواملی مانند روش‌های انجام و حجم نمونه مطالعات رتبه‌بندی کردیم.

ما به چه نتایجی رسیدیم؟

شش مطالعه را با مجموع ۱۳۴۲ بیمار شناسایی کردیم که اکثر آن‌ها کودک بودند. دندان‌ها به دلایل مختلفی، از جمله پوسیدگی (سوراخ‌های ایجاد شده در دندان توسط باکتری‌ها) و از بین رفتن بافت سخت در پایه دندان‌ها، نیاز به ترمیم داشتند. در این مطالعات رابردم با موارد زیر مقایسه شدند:

‐ رول پنبه‌ای (پنج مطالعه)؛ و
‐ سیستم Isolite (روشی جدید که ترکیبی است از بلوک‌های پلاستیکی‌، سپر برای زبان و گونه‌ها، و لوله‌ای که بزاق و سایر محتوای دهان را می‌مکد) (یک مطالعه).

رابردم در مقایسه با رول‌های پنبه‌ای

شواهد نشان می‌دهد که با استفاده از رابردم به جای رول پنبه‌ای، ترمیم دندان احتمالا پس از شش ماه در جای خود و در وضعیت خوبی باقی می‌ماند (۲ مطالعه). شواهد قوی و کافی برای تعیین اینکه این قضیه بیش از شش ماه دوام می‌آورد یا خیر، وجود ندارد.

رابردم در مقایسه با سیستم Isolite

شواهد به اندازه کافی قوی نیستند تا بتوانیم تشخیص دهیم که رابردم در مقایسه با سیستم Isolite، موفقیت را در ترمیم دندان بهبود می‌بخشد یا خیر.

عوارض جانبی

هیچ مطالعه‌ای عوارض جانبی را بررسی نکرد.

محدودیت‌های شواهد چه هستند؟

شواهد بر اساس تعداد کمی از مطالعات انجام شده به روش‌هایی است که ممکن است خطاهایی را در نتایج آنها ایجاد کرده باشد.

این شواهد تا چه تاریخی به‌روز است؟

شواهد تا ژانویه ۲۰۲۱ به‌روز است.


Chunjie Li، Zongkai Lv، Zongdao Shi، Ye Zhu، Yafei Wu، Longjiang Li، Zipporah Iheozor-Ejiofor،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
ممکن است بین پریودنتیت (periodontitis) و بیماری قلبی‌عروقی (cardiovascular disease; CVD) ارتباطی وجود داشته باشد؛ با این‌حال، شواهد تاکنون در مورد این‌که درمان پریودنتال می‌تواند به پیشگیری از CVD در افراد مبتلا به پریودنتیت مزمن کمک کند یا خیر، نامشخص باقی مانده است. این یک به‌روز‌رسانی از مرور کاکرین است، که نخستین‌بار در سال ۲۰۱۴ منتشر، و آخرین‌ بار در سال ۲۰۱۹ به‌روز شد. اگرچه یک سیستم مرحله‌بندی و درجه‌بندی جدید چند‐بعدی برای پریودنتیت وجود دارد، در این نسخه از مطالعه مروری برچسب « پریودنتیت مزمن» را حفظ کرده‌ایم زیرا مطالعات موجود براساس سیستم طبقه‌بندی قبلی هستند.
اهداف

بررسی اثرات درمان پریودنتال برای پیشگیری اولیه و ثانویه CVD در افراد مبتلا به پریودنتیت مزمن.

روش های جستجو

یک متخصص اطلاعات، پنج بانک اطلاعاتی کتاب‌شناختی (bibliographic) را تا ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱ جست‌وجو کرده و از روش‌های جست‌وجوی بیشتر برای شناسایی مطالعات منتشر شده، منتشر نشده و در حال انجام بهره برد.

هم‌چنین بانک اطلاعاتی منابع زیست‐پزشکی چینی (BioMedical Literature Database)؛ زیرساخت‌های دانش ملی چین (China National Knowledge Infrastructure)؛ بانک اطلاعاتی VIP؛ و Sciencepaper Online را تا مارچ ۲۰۲۲ جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که درمان فعال پریودنتال را با عدم‐درمان پریودنتال یا یک درمان متفاوت مقایسه کردند. مطالعات مربوط به شرکت‌کنندگان مبتلا به پریودنتیت مزمن، با CVD (مطالعات پیشگیری ثانویه) یا بدون CVD (مطالعات پیشگیری اولیه)، را وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مطالعه مروری شناسایی مطالعه، استخراج داده‌ها، و ارزیابی «خطر سوگیری (bias)» را به‌طور مستقل و دو مرتبه انجام دادند. آن‌ها هرگونه اختلاف‌نظر را با بحث، یا با یک نویسنده سوم مطالعه مروری، حل‌وفصل کردند. فرم رسمی استخراج اطلاعات را که با مطالعه پایلوت تست‌ شد، انتخاب کرده، و از ابزار کاکرین برای ارزیابی خطر سوگیری در مطالعات استفاده کردیم. برای ارزیابی قطعیت شواهد از معیار درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) استفاده کردیم.
نتایج اصلی

از زمانی که آخرین به‌روزرسانی خود را در سال ۲۰۱۹ منتشر کردیم، هیچ RCT تکمیل‌شده جدیدی در مورد این موضوع وجود ندارد.

دو RCT را در این مرور وارد کردیم. یک مطالعه بر پیشگیری اولیه CVD متمرکز بود، و دیگری پیشگیری ثانویه را بررسی کرد. هر دو را در معرض خطر بالای سوگیری ارزیابی کردیم. پیامدهای اصلی مورد نظر عبارت بودند از مرگ‌ومیر (به هر علتی و مرتبط با CVD) و تمام رویدادهای قلبی‌عروقی، که در پیگیری یک‌‌‐سال یا طولانی‌تر اندازه‌گیری شدند.

برای پیشگیری اولیه از CVD در شرکت‏‌کنندگان مبتلا به پریودنتیت و سندرم متابولیک، یک مطالعه (۱۶۵ شرکت‌کننده) شواهدی را با قطعیت بسیار پائین ارائه کرد. فقط یک مورد مرگ‌ومیر در این مطالعه رخ داد؛ قادر به تشخیص این‌ موضوع نبودیم که اسکیلینگ (scaling) و روت پلنینگ (root planning) به‌همراه آموکسی‌سیلین و مترونیدازول می‌توانند بروز مرگ‌ومیر به هر علتی (نسبت شانس (OR) Peto؛ ۷,۴۸؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۱۵ تا ۳۷۶.۹۸)، یا مرگ‌ومیر مرتبط با CVD (Peto OR: ۷.۴۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۳۷۶.۹۸) را کاهش دهند یا خیر. ما نمی‌توانیم این احتمال را رد کنیم که اسکیلینگ و روت پلنینگ به‌همراه آموکسی‌سیلین و مترونیدازول بتوانند رویدادهای قلبی‌عروقی (Peto OR؛ ۷.۷۷؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۷ تا ۵۶.۱) را در مقایسه با اسکیلینگ بالای لثه (supragingival)، که در پیگیری ۱۲‐ماه اندازه‌گیری شد، افزایش دهند.

برای پیشگیری ثانویه از CVD، یک مطالعه پایلوت، ۳۰۳ شرکت‌کننده را برای دریافت اسکیلینگ و روت پلنینگ به‌همراه آموزش بهداشت دهان (درمان پریودنتال) یا آموزش بهداشت دهان به‌همراه یک نسخه از رادیوگرافی و توصیه به پیگیری با یک دندانپزشک (مراقبت‌های معمول جامعه) تصادفی‌سازی کرد. از آن‌جا که رویدادهای قلبی‌عروقی برای دوره‌های زمانی مختلف بین ۶ و ۲۵ ماه اندازه‌گیری شدند، و فقط ۳۷ شرکت‌کننده با حداقل یک‐سال پیگیری در دسترس بودند، داده‌ها را برای گنجاندن در این مطالعه مروری، به اندازه کافی قوی در نظر نگرفتیم. این مطالعه، مرگ‌ومیر به هر علتی و مرگ‌ومیر مرتبط با CVD را ارزیابی نکرد. قادر به نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات درمان پریودنتال بر پیشگیری ثانویه از CVD نیستیم.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
برای پیشگیری اولیه از وقوع بیماری‌های قلبی‌عروقی (CVD) در افراد مبتلا به پریودنتیت و سندرم متابولیک، شواهدی با قطعیت بسیار پائین در مورد تاثیرات اسکیلینگ و روت پلنینگ به‌همراه آنتی‌بیوتیک‌ها در مقایسه با اسکیلینگ بالای لثه بی‌نتیجه بود. هیچ شواهد قابل‌اطمینانی در مورد پیشگیری ثانویه از CVD در افراد مبتلا به پریودنتیت مزمن و CVD وجود ندارد. انجام کارآزمایی‌های بیشتری برای رسیدن به نتیجه‌گیری در مورد این‌که درمان بیماری پریودنتال می‌تواند به پیشگیری از وقوع یا عود CVD کمک کند یا خیر، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده

تاثیر درمان التهاب مزمن لثه (پریودنتیت) بر پیشگیری از وقوع بیماری قلبی و عروق خونی (قلبی‌عروقی)

سوال مطالعه مروری

سوال اصلی مورد بررسی این مطالعه مروری آن بود که درمان‌ پریودنتیت (periodontitis) (التهاب لثه) مزمن می‌تواند به پیشگیری یا مدیریت بیماری‌های قلبی‌عروقی (قلب و عروق خونی) کمک کند یا خیر.

پیشینه

پریودنتیت مزمن باعث ایجاد لثه‌های متورم و دردناک، و از بین رفتن استخوان آلوئولار می‌شود، که از دندان‌ها محافظت می‌کند. «مزمن» یک برچسب بوده و بدان معناست که بیماری برای مدتی بدون درمان ادامه داشته است. اصطلاح «پریودنتیت مزمن» در حال حذف شدن است زیرا سیستم جدیدی برای طبقه‌بندی انواع مختلف بیماری لثه وجود دارد، اما از این اصطلاح در مطالعه مروری خود استفاده کرده‌ایم زیرا مطالعاتی را که یافتیم، مبتنی بر سیستم قدیمی بودند.

ممکن است بین پریودنتیت و بیماری‌های قلبی‌عروقی ارتباطی وجود داشته باشد. با درمان پریودنتیت مزمن، از شر باکتری‌ها و عفونت خلاص شده، و التهاب کنترل می‌شود، و تصور می‌شود که این امر ممکن است به پیشگیری از وقوع یا عود بیماری‌های قلبی و عروق خونی کمک کند. ما می‌خواستیم بدانیم درمان پریودنتال می‌تواند به پیشگیری از مرگ کمک کند، یا احتمال «حملات» قلبی‌عروقی را مانند سکته مغزی یا حمله قلبی کاهش دهد یا خیر.

ویژگی‌های مطالعه

تا نوامبر ۲۰۲۱، بانک‌های اطلاعاتی اصلی را برای یافتن مطالعات تحقیقاتی علمی تحت عنوان «کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده» جست‌وجو کردیم. در این نوع مطالعه، شرکت‌کنندگان به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش یا کنترل قرار می‌گیرند. افراد در گروه آزمایش، درمان در حال آزمایش را دریافت می‌کنند، و افرادی که در گروه کنترل قرار می‌گیرند، معمولا یا از هیچ درمانی برخوردار نیستند، یا دارونما (placebo) (درمان ساختگی)، نوع دیگری از درمان یا مراقبت‌های معمول را دریافت می‌کنند.

دو مطالعه برای ورود در مطالعه مروری خود پیدا کردیم. یک مطالعه، ۱۶۵ شرکت‌کننده را مورد ارزیابی قرار داد که بیماری‌های قلبی‌عروقی نداشتند، اما مبتلا به سندرم متابولیک بودند (ترکیبی از عوامل خطر برای بیماری‌های قلبی‌عروقی، مانند چاقی، فشار خون بالا‌ و قند خون بالا). مطالعه دیگری، با ۳۰۳ شرکت‌کننده که مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی بودند، شروع شد، اما پس از یک سال، فقط ۳۷ شرکت‌کننده ارزیابی شدند و بنابراین فکر می‌کنیم نتایج به اندازه کافی برای استفاده قابل‌اعتماد نبودند. هر دو مطالعه در طراحی خود مشکل داشتند، و آن‌ها را در معرض خطر بالای سوگیری (bias) قضاوت کردیم.

نتایج کلیدی

برای افراد مبتلا به سندرم متابولیک اما بدون بیماری قلبی‌عروقی، نتوانستیم تشخیص دهیم که درمان پریودنتیت مزمن با برداشتن پلاک (plaque) و تارتار (tartar) («اسکیلینگ» (scaling)) از ریشه‌های دندان‌ها و تجویز آنتی‌بیوتیک‌ها، خطر مرگ یا ابتلا به حملات قلبی‌عروقی را در مقایسه با فقط اسکیلینگ دندان‌ها از بالای خط لثه، کاهش داد یا خیر.

هیچ شواهد قابل‌اطمینانی را درباره تاثیرات درمان پریودنتال برای افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی و پریودنتیت مزمن نیافتیم.

قطعیت شواهد

شواهد را با «قطعیت بسیار پائین» طبقه‌بندی کردیم. در مورد این یافته‌ها نامطمئن هستیم زیرا فقط دو مطالعه کوچک وجود دارند، که در معرض خطر بالای سوگیری، با نتایج بسیار غیر‐دقیق، هستند. به‌طور کلی، نمی‌توانیم از این یافته‌ها به هیچ نتیجه‌گیری قابل‌اطمینانی برسیم. انجام پژوهش‌های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.



صفحه ۱ از ۱