شش RCT (n = ۲۳۲۴ بیمار) مناسب معیارهای ورود بودند. همه مطالعات دارای خطر پائین سوگیری بودند. دو کارآزمایی بریاکینوماب، به دلیل تفاوتهای موجود در دوزها و نقاط زمانی، برای تجزیهوتحلیل تجمیع نشدند. در هر دو مطالعه هیچ تفاوتی با اهمیت آماری در نرخهای بهبودی وجود نداشت. یک مطالعه (n = ۷۹) دوزهای ۱ میلیگرم/کیلوگرم و ۳ میلیگرم/کیلوگرم را با دارونما مقایسه کرد. در گروه بریاکینوماب ۷۰% از بیماران (۴۴/۶۳) در مقایسه با ۸۱% از بیماران دارونما (۱۳/۱۶) نتوانستند در هفتههای ۶ یا ۹ وارد دوره بهبودی بالینی شوند (RR: ۰,۸۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۵ تا ۱.۱۴). تجزیهوتحلیل زیر‐گروه هیچ تفاوت معناداری از لحاظ دوز نشان نداد. مطالعه دیگر بریاکینوماب (n = ۲۳۰) دوزهای داخل وریدی ۲۰۰ میلیگرم؛ ۴۰۰ میلیگرم و ۷۰۰ میلیگرم را با دارونما مقایسه کرد. هشتادوچهار درصد از بیماران بریاکینوماب (۱۵۴/۱۸۴) در مقایسه با ۹۱% از بیماران دارونما (۴۲/۴۶) نتوانستند در شش هفته وارد دوره بهبودی بالینی شوند (RR ۰.۹۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۳ تا ۱.۰۳). تجزیهوتحلیل زیر‐گروه هیچ تفاوت معناداری از لحاظ دوز نشان نداد. تجزیهوتحلیلهای GRADE از مطالعات بریاکینوماب نشان داد کیفیت کلی شواهد برای پیامد بهبودی بالینی، پائین است. بر اساس نتایج این دو مطالعه، کارخانههای تولید کننده بریاکینوماب، تولید این دارو را متوقف کردند. مطالعات یوستکینوماب با وجود تفاوتهایی در دوزهای داخل وریدی تجمیع شدند (یعنی ۱ میلیگرم/کیلوگرم؛ ۳ میلیگرم/کیلوگرم؛ ۴.۵ میلیگرم/کیلوگرم و ۶ میلیگرم/کیلوگرم)، اما گروه دوز زیر‐جلدی در این تجزیهوتحلیل داخل نشد، به دلیل اینکه اگر دوزبندی زیر‐جلدی معادل با داخل وریدی بود، تجزیهوتحلیل نامشخص میشد. در نرخهای بهبودی، تفاوتی وجود داشت که دارای اهمیت آماری بود. در هفته شش، ۸۴% از بیماران یوستکینوماب (۷۶۴/۹۱۴) در مقایسه با ۹۰% از بیماران دارونما (۳۶۷/۴۰۶) بهبودی نیافتند (RR: ۰.۹۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۸ تا ۰.۹۶؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بالا). تجزیهوتحلیل زیر‐گروه، تفاوتی با اهمیت آماری در گروه دوز ۶.۰ میلیگرم/کیلوگرم نشان داد (شواهد با کیفیت متوسط). تفاوتهایی در بهبود بالینی بین بیماران درمان شده با یوستکینوماب و دارونما وجود داشت که از اهمیت آماری برخوردار بود. در گروه یوستکینوماب، ۵۵% بیماران (۵۰۲/۹۱۴) در مقایسه با ۷۱% بیماران دارونما (۲۸۷/۴۰۶) از لحاظ بالینی بهبودی نداشتند (یعنی کاهش ۷۰ امتیازی در نمره CDAI)؛ (RR ۰.۷۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۱ تا ۰.۸۵؛ ۳ مطالعه). تجزیهوتحلیل زیر‐گروه تفاوتهای مهمی را در مقایسه با دارونما برای زیر‐گروههای دوزهای ۱ میلیگرم/کیلوگرم؛ ۴.۵ میلیگرم/کیلوگرم و ۶ میلیگرم/کیلوگرم نشان داد. به طور مشابهی برای کاهش ۱۰۰ امتیازی در CDAI؛ ۶۴% بیماران (۵۸۸/۹۱۴) در گروه یوستکینوماب در مقایسه با ۷۸% بیماران دارونما (۳۱۸/۴۰۶) از لحاظ بالینی بهبودی نداشتند (RR ۰.۸۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۷ تا ۰.۸۸؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بالا). تجزیهوتحلیل زیر‐گروه، تفاوت چشمگیری را در مقایسه با دارونما برای گروههای دوزهای ۴.۵ میلیگرم/کیلوگرم و ۶.۰ میلیگرم/کیلوگرم نشان داد (شواهد با کیفیت بالا). هیچ تفاوتی در بروز عوارض جانبی، عوارض جانبی جدی یا خروج از درمان به دلیل عوارض جانبی وجود نداشت که اهمیت آماری داشته باشد. شصتودو درصد بیماران یوستکینوماب (۸۶۰/۱۳۸۶) در مقایسه با ۶۴% بیماران دارونما (۴۰۷/۶۳۷) حداقل یک عارضه جانبی داشتند (RR: ۰.۹۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۰ تا ۱.۰۴؛ ۴ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بالا). پنج درصد بیماران یوستکینوماب (۷۵/۱۳۸۶) در مقایسه با ۶% بیماران دارونما (۴۱/۶۳۷) یک عارضه جانبی جدی داشتند (RR: ۰.۸۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۸ تا ۱.۲۰؛ ۴ مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). در بیماران بریاکینوماب، عفونت و واکنش محل تزریق شایعترین عوارض جانبی بود. عفونت شایعترین عارضه جانبی در بیماران یوستکینوماب بود. بدتر شدن بیماری کرون و عفونتهای شدید، شایعترین عوارض جانبی جدی بودند.
بیماری کرون (Crohn's disease) چیست؟
بیماری کرون یک بیماری التهابی طولانیمدت (مزمن) روده است که میتواند هر بخشی از مسیر معدهای‐رودهای را از دهان تا آنوس درگیر کند. نشانههای آن شامل دلدرد، اسهال غیر‐خونی، و کاهش وزن است.
یوستکینوماب (ustekinumab) و بریاکینوماب (briakinumab) چیست؟
یوستکینوماب و بریاکینوماب داروهای بیولوژیک هستند. این داروها را میتوان با استفاده از یک سرنگ به زیر پوست یا مستقیما به داخل یک ورید (داخل وریدی) تزریق کرد. درمانهای بیولوژیک، سیستم ایمنی را سرکوب میکنند و التهاب همراه با بیماری کرون را کاهش میدهند. وقتی افراد مبتلا به کرون نشانههایی را تجربه میکنند، به آن دوره «فعال» و وقتی نشانهها متوقف میشود، به آن دوره «بهبودی» گفته میشود.
پژوهشگران چه موضوعی را بررسی کردند؟
پژوهشگران بررسی کردند که یوستکینوماب یا بریاکینوماب در افراد مبتلا به بیماری کرون فعال باعث بهبودی میشود یا خیر و اینکه این داروها ممکن است آسیبهایی (عوارض جانبی) داشته باشند یا خیر. این پژوهشگران منابع علمی را تا تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۶ جستوجو کردند.
پژوهشگران به چه نتایجی دست یافتند؟
پژوهشگران شش مطالعه را با مجموع ۲۳۲۴ شرکتکننده پیدا کردند. دو مطالعه بریاکینوماب را با دارونما (placebo) (یک داروی ساختگی) و چهار مطالعه یوستکینوماب را با دارونما مقایسه کردند. همه این مطالعات کیفیت بالایی داشتند.
هیچ تفاوتی در نسبت شرکتکنندگان دریافت کننده بریاکینوماب و دارونما که به بهبودی دست یافتند، وجود نداشت. هیچ افزایشی در عوارض جانبی یا عوارض جانبی شدید با بریاکینوماب در مقایسه با دارونما دیده نشد. شایعترین عارضه جانبی در شرکتکنندگان بریاکینوماب عفونت و واکنش در محل تزریق بود. بر اساس نتایج این دو مطالعه، کارخانههای تولید کننده بریاکینوماب، تولید این دارو را متوقف کردند.
شواهد با کیفیت بالا نشان داد که یوستکینوماب نسبت به دارونما برای کمک به شرکتکنندگان به جهت بهبودی بیماری و برای کاهش نشانههای بیماری کرون فعال کمک کننده است. دوزهای مختلف یوستکینوماب آزمایش شد و شواهد با کیفیت متوسط تا بالا نشان داد که ۶,۰ میلیگرم/کیلوگرم موثرترین دوز است. هیچ افزایشی در عوارض جانبی یا عوارض جانبی شدید با یوستکینوماب در مقایسه با دارونما دیده نشد. عفونت شایعترین عارضه جانبی در بیماران یوستکینوماب بود. در مطالعات یوستکینوماب، بدتر شدن بیماری کرون و عفونتهای شدید، شایعترین عوارض جانبی جدی بودند. یوستکینوماب یک درمان نویدبخش برای القای بهبودی و بهبود نشانهها در افراد مبتلا به بیماری کرون است. به مطالعات بیشتری به جهت تعیین اثربخشی و بیخطری (safety) طولانیمدت یوستکینوماب در بیماران مبتلا به بیماری کرون متوسط تا شدید نیاز است. همچنین لازم است که بهترین دوز یوستکینوماب مشخص شود.
مطالعات مربوط به آزاتیوپورین (azathioprine) و مرکاپتوپورین (mercaptopurine)‐۶ به عنوان درمان نگهدارنده کولیت اولسراتیو (ulcerative colitis)
هفت مطالعه مرور شدند که بهترین شواهد را برای ما به همراه داشتند. کیفیت مطالعه اکثرا پائین بود. در این مطالعات در مجموع ۳۰۲ فرد بالای هجده سال مبتلا به کولیت اولسراتیو تست شدند. موضوع این مطالعات دریافت آزاتیوپورین خوراکی یا مرکاپتوپورین‐۶، دارونما (placebo) یا درمان نگهدارنده استاندارد (مزالازین (mesalazine) یا سولفاسالازین (sulfasalazine)) بوده است. طول مدت آنها حداقل ۱۲ ماه بود.
کولیت اولسراتیو چیست و آیا آزاتیوپورین و مرکاپتوپورین‐۶ برای آن موثرند؟
کولیت اولسراتیو یک اختلال التهابی مزمن روده بزرگ است. شایعترین نشانههای کولیت اولسراتیو اسهال خونی و درد شکمی هستند. گفته میشود آزاتیوپورین و مرکاپتورین‐۶ میتواند با بلوکه کردن سیستم ایمنی، التهاب را کاهش دهند.
مطالعات چه چیزی را نشان میدهند؟
مطالعات نشان میدهند که استفاده از آزاتیوپورین به عنوان درمان نگهدارنده (یعنی پیشگیری از بازگشت بیماری وقتی فرد به درمان پاسخ داده است) بهتر از دارونما است. پنجاهوشش درصد از بیمارانی که از آزاتیوپورین استفاده کرده بودند، پس از یک سال بیماریشان درمان شد که این میزان در بیمارانی که دارونما دریافت کرده بودند ۳۵% بود.
آیا آزاتیوپورین و مرکاپتوپورین‐۶ ایمن هستند؟
این داروها عموما به خوبی تحمل میشوند و وقوع عوارض جانبی آنها شایع نیست. با این وجود، عوارض جانبی جدی مثل پانکراتیت حاد (التهاب پانکراس که باعث ایجاد درد شکمی شدیدی میشود‐ با احتمال ۲%) و سرکوب مغز استخوان (عدم توانایی ساخت سلولهای خونی طبیعی‐ با احتمال ۴%) ممکن است رخ دهند. بیمارانی که این داروها را دریافت میکنند باید به طور منظم برای شواهد مربوط به اثربخشی دارو و عوارض جانبی آن تحت نظر قرار داشته باشند.
حرف آخر چیست؟
آزاتیوپورین میتواند برای بیمارانی که درمان با مزالازین یا سولفاسالازین در آنها با شکست مواجه شده، یا نتوانستهاند آنها را تحمل کنند و نیز برای بیمارانی که نیازمند دریافت دورههای مکرر استروئید هستند، یک درمان نگهدارنده موثر باشد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb