جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Amanda M Hall

Gerd Flodgren، Amanda M Hall، Lucy Goulding، Martin P Eccles، Jeremy M Grimshaw، Gillian C Leng، Sasha Shepperd،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
میزان پذیرش گایدلاین‌های بالینی (clinical practice guidelines; CPGs)، با وجود پتانسیل آنها برای بهبود کیفیت مراقبت‌های سلامت و پیامدهای بیمار، متناقض است. بعضی از تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی با ابداع ابزاری برای پیشبرد پذیرش سریع‌تر گایدلاین‌های جدید، به حل این مشکل پرداخته‌اند. این مطالعه مروری بر اثربخشی ابزاری تمرکز دارد که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی برای بهبود پذیرش CPG خود، آنها را ابداع و منتشر کردند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی اقدامات پیاده‌سازی ابزاری که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی آنها را ابداع و منتشر کردند، که همراه یا پس از انتشار CPG به منظور ترویج درک از آنها ایجاد می‌شوند. هدف دوم، تعیین موثرترین روش‌های اجرای این گایدلاین‌ها است.
روش های جستجو
به جست‌وجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه عملکرد موثر و سازمان‌‌دهی مراقبت در کاکرین (EPOC)؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ بانک اطلاعاتی ارزیابی اقتصادی (Economic Evaluation Database) NHS؛ بانک اطلاعاتی HTA؛ MEDLINE و MEDLINE In‐Process و دیگر استنادات نمایه نشده؛ Embase؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ Dissertations and Theses, ProQuest؛ Index to Theses؛ Science Citation Index Expanded, ISI Web of Knowledge؛ Conference Proceedings Citation Index ‐ Science, ISI Web of Knowledge؛ Health Management Information Consortium (HMIC) و NHS Evidence تا فوریه سال ۲۰۱۶، پرداختیم. هم‌چنین پایگاه ثبت کارآزمایی‌ها، فهرست منابع مطالعات وارد شده و وب‌سایت‌های مرتبط به موضوع را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) و RCTهای خوشه‌ای، مطالعات کنترل شده قبل‐و‐بعد (controlled before‐and‐after studies; CBAs) و مطالعات سری زمانی منقطع (interrupted time series; ITS) را در نظر گرفتیم که به ارزیابی تاثیرات ابزار اجرای گایدلاین‌های بالینی پرداختند که تهیه‌کنندگان، آنها را به منظور بهبود پذیرش گایدلاین‌های خود ابداع کردند. گایدلاین‌ها می‌توانستند مشمول هر حوزه بالینی بوده باشند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به استخراج داده‌ها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) در هر یک از مطالعات وارد شده با استفاده از معیار «خطر سوگیری » مورد نظر کاکرین پرداختند. سطح اعتماد خود به شواهد را با استفاده از روش توصیه شده کارگروه درجه‌بندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) سنجیدیم. شرایط بالینی مورد هدف و پیاده‌سازی ابزار مورد استفاده ناهمگونی بسیاری داشتند؛ از این رو، داده‌ها را برای متاآنالیز (meta‐analysis) ترکیب نکردیم. میانه (median) تفاوت خطر مطلق (absolute risk difference; ARD) و دامنه بین چارکی (interquartile range; IQR) را برای پیامد اصلی پایبندی به گایدلاین‌ها گزارش می‌کنیم.
نتایج اصلی

چهارRCT خوشه‌ای را وارد کردیم که در هلند، فرانسه، ایالات متحده آمریکا و کانادا انجام شدند. در این مطالعات، تاثیرات ابزاری مورد ارزیابی قرار گرفتند که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی کشوری برای اجرای CPG خود، ابداع و منتشر کردند. ابزار پیاده‌سازی، متخصصان مراقبت سلامت هدفمند را ارزیابی کردند؛ هیچ یک، سازمان‌های مراقبت سلامت یا بیماران را هدف قرار ندادند.

در یک مطالعه دو کارگاه آموزشی کوتاه‌مدت متناسب با موانع موجود، مورد استفاده شدند. در سه مطالعه، مداخله عبارت بود از تهیه مواد آموزشی مبتنی بر کاغذ، فرم‌های سفارش یا یادآورها، یا هر دو. شرایط بالینی، نوع تخصص مراقبت سلامت، و رفتار مورد هدف CPG، در کل مطالعات متفاوت بودند.

در دو مطالعه از چهار مطالعه وارد شده، داده‌های مربوط به پایبندی متخصصان مراقبت‌های سلامت به گایدلاین‌های بالینی گزارش شدند. ابزار گایدلاین ابداع شده توسط تهیه‌کنندگان گایدلاین، احتمالا به افزایش پایبندی به گایدلاین‌ها منجر می‌شود؛ میانه ARD؛ (IQR) برابر با ۰,۱۳۵ (به ترتیب ۰.۱۱۵ و ۰.۱۵۹ برای دو مطالعه) به‌طور میانگین طی چهار هفته پیگیری بود (قطعیت شواهد در سطح متوسط)، که این امر نشان ‌می‌دهد به اندازه میانه ۱۳.۵% بر میزان پایبندی به گایدلاین‌ها در گروه مداخله افزوده شد. ارائه ابزاری به متخصصان مراقبت سلامت برای ارتقای میزان استفاده از یک دستورالعمل بالینی ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت را در هزینه‌های خدمات سلامت ایجاد کند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
پیاده‌سازی ابزاری که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را ابداع کردند، احتمالا به تقویت پایبندی متخصصان مراقبت‌های سلامت به رعایت گایدلاین‌ها در درمان کمردرد به علت نامشخص و صدور دستور انجام آزمایش‌های مربوط به عملکرد تیروئید منجر می‌شود. داده‌های مربوط به هزینه‌های نسبی اجرای این مداخلات، محدود هستند. در هیچ مطالعه‌ای به ارزیابی اثربخشی مداخلات با هدف سازماندهی مراقبت درمانی (مانند ابزار تعیین معیار سنجش، قالب‌های هزینه‌یابی، و غیره)، یا مداخلات رسانه‌های جمعی پرداخته نشد. ما نتوانستیم در خصوص هدف دوم، یعنی اثربخشی مقایسه‌ای اجرای ابزار، به نتیجه‌گیری مشخصی دست یابیم. دلیل این امر، تعداد کم مطالعات، ناهمگونی میان مداخلات و شرایط بالینی مورد هدف بود.
خلاصه به زبان ساده

ارزیابی اثربخشی ابزار ابداع شده و منتشر شده توسط تهیه‌کنندگان گایدلاین به منظور ارتقای سطح پذیرش گایدلاین‌های خود

پیشینه

گایدلاین‌های بالینی (clinical practice guidelines; CPG) توصیه‌های مبتنی بر شواهد هستند که برای متخصصان مراقبت‌های سلامت در مورد مراقبت از بیماران با شرایط خاص به کار می‌روند. جذب CPG توسط متخصصان مراقبت سلامت، با وجود پتانسیل آنها برای بهبود کیفیت مراقبت‌های سلامت و پیامدهای بیمار، متناقض است. برخی از تهیه‌کنندگان گایدلاین‌ها، با ابداع ابزاری برای ارتقای سطح پذیرش این گایدلاین‌های جدید، به حل این مشکل پرداخته‌اند. این مطالعه مروری بر اثربخشی ابزاری متمرکز است که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را به منظور بهبود میزان پذیرش گایدلاین‌های بالینی خود، ابداع و منتشر کردند.

ویژگی‌های مطالعات وارد شده

محققان کاکرین، به جست‌وجوی متون علمی تا فوریه ۲۰۱۶ پرداخته و چهار مطالعه تصادفی‌سازی را شناسایی کردند که به ارزیابی تاثیرات ابزاری پرداختند که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را برای اجرای گایدلاین‌های خود ابداع و منتشر کردند. این ابزار را تهیه‌کنندگانی در فرانسه، هلند، ایالات متحده آمریکا و کانادا ابداع کردند. در تمام چهار مطالعه، مداخلات، متخصصان مراقبت سلامت را هدف قرار دادند. هیچ یک از ابزارها به‌طور خاص سازمان مراقبت یا بیمار را هدف قرار ندادند. شرایط بالینی، و رفتار متخصصان مراقبت سلامت، که مخاطب CPG بودند، در مطالعات یکسان نبودند، همان‌گونه که ابزار مورد استفاده برای بهبود اجرای گایدلاین نیز با هم تفاوت داشتند.

نتایج کلیدی

در دو مورد از چهار مطالعه مورد بررسی، گزارشی در این خصوص تهیه شد که متخصصان مراقبت‌های سلامت، بسته به اینکه گایدلاین‌های بالینی را همراه با ابزاری با هدف بهبود استفاده از این گایدلاین‌ها دریافت کردند یا فقط گایدلاین‌ها را دریافت کردند، تا چه حد به توصیه‌های مندرج در گایدلاین‌ها هنگام مراقبت از بیماران‌شان پایبند بودند. نتایج حاصل از این مطالعه مروری نشان می‌دهند که متخصصان مراقبت‌های سلامت که ابزار اجرای گایدلاین را همراه با گایدلاین‌های بالینی درباره مدیریت کمردرد به علت نامشخص یا دستور به انجام آزمایش مربوط به عملکرد تیروئید دریافت کردند، احتمالا تعهد بیشتری به انجام توصیه‌ها در مقایسه با افرادی داشتند که فقط گایدلاین‌ها را دریافت کردند. ابزار گایدلاین با هدف بهبود استفاده از گایدلاین‌ها، ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در هزینه خدمات سلامت به همراه داشته باشد.

قطعیت شواهد

شواهد موجود، از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده به دست آمدند، و بالاترین سطح شواهد را داشتند. با این حال، به دلیل خطر بالای سوگیری (bias) در مطالعات مورد نظر، اعتماد ما به تاثیر مداخله روی نظارت بر توصیه‌های مندرج در گایدلاین‌ها در حد متوسط بود. سطح اعتماد ما به شواهد مربوط به اثربخشی ‌هزینه در حد پائین بود، زیرا فقط یک مطالعه شواهدی را برای این مقایسه ارائه داد.


Camilla Young، Amanda M Hall، Daniela C Gonçalves-Bradley، Terry J Quinn، Lotty Hooft، Barbara C van Munster، David J Stott،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
تغییر ویژگی‌های دموگرافیک جمعیت باعث افزایش تعداد افراد مسن وابسته از نظر عملکرد شده‌‌ که نیازمند دریافت مراقبت و درمان دارویی هستند. در بسیاری از کشورها، هدف سیاست دولت انتقال منابع از آسایشگاه‌های مراقبتی به سمت سطح جامعه است، با این هدف که هزینه‌‌ها کاهش یافته و کیفیت مراقبت بهبود یابد.
اهداف
بررسی اثرات مراقبت طولانی‌‌‐مدت در منزل یا خانه‌های پرستاری در مقابل مراقبت در آسایشگاه‌ها برای افراد مسن که از نظر عملکردی وابسته به دیگران هستند.
روش های جستجو
پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌ شده کاکرین (CENTRAL) از طریق کتابخانه کاکرین، MEDLINE؛ Embase؛ CINAHL، و دو پایگاه ثبت کارآزمایی را در نوامبر ۲۰۱۵ جست‌‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌‌های تصادفی‌سازی شده و غیر‐تصادفی‌سازی شده، مطالعات کنترل‌‌شده قبل‐بعد و مطالعات سری زمانی منقطع (interrupted time series) را وارد کردیم که از معیارهای طراحی مطالعه EPOC تبعیت کرده و اثرات مراقبت طولانی‌‌‐مدت را در منزل در مقابل آسایشگاه‌ها برای افراد مسن وابسته از نظر عملکرد مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور مستقل از هم داده‌‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) هر مطالعه را بررسی کردند. به دلیل وجود ناهمگونی قابل توجه میان مطالعات که به معنی عدم‌‌‐امکان انجام متاآنالیز بود، نتایج را به صورت نقل قول (narrative) گزارش کردیم.
نتایج اصلی

۱۰ مطالعه را با مجموع ۱۶,۳۷۷ شرکت‌‌کننده وارد کردیم، که همه آنها در کشورهایی با درآمد بالا انجام شدند. مطالعات وارد شده مراقبت مبتنی بر سطح جامعه را با مراقبت در آسایشگاه‌ها مقایسه کردند. حجم نمونه مطالعات از ۹۸ تا ۱۱,۸۰۳ نفر متغیر بود (میانه (median) = ۲۰۴). ناهمگونی قابل توجهی در زمینه مراقبت سلامت، مداخلات مطالعه‌‌ شده، و پیامدهای ارزیابی شده وجود داشت. یک مطالعه کارآزمایی تصادفی‌سازی شده بود (N= ۱۱۲)؛ دیگر مطالعات وارد شده از طراحی‌‌هایی استفاده کردند که احتمال سوگیری در آنها بالا بود، به ویژه به دلیل عدم‌‌‐تصادفی‌‌سازی، عدم‌‌‐توازن در ابتدای مطالعه، و ارزیابی کورسازی نشده پیامد. اکثر مطالعات هیچ شرکت‌‌کننده‌‌ای را برای وضعیت خاص بیماری‌‌اش انتخاب نکردند (یا کنار نگذاشتند)، به استثنای یک مطالعه که فقط بیماران مبتلا به سکته‌‌ مغزی را در نظر گرفت. همه مطالعات محدودیت‌‌های روش‌‌شناسی داشتند، از این رو، خوانندگان این مطالعه باید نتایج را با احتیاط تفسیر کنند.

مشخص نیست که دریافت مراقبت طولانی‌‌‐مدت در منزل در مقایسه با ارائه مراقبت در آسایشگاه خطر مورتالیتی بیماران را کاهش می‌‌دهد یا خیر (۲ مطالعه؛ N= ۳۱۴، شواهد با قطعیت بسیار پائین). تخمین‌ها به صورت افزایش خطر مرگ‌ومیر نزدیک به سه برابر در گروه آسایشگاه‌ها بود (خطر نسبی (RR): ۲,۸۹؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۵۷ تا ۵.۳۲) تا کاهش نسبی ۶۲% (RR: ۰.۳۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۰.۶۱). به دلیل درجه بالای ناهمگونی، داده‌ها را ترکیب نکردیم (I۲ = ۹۴%).

به دلیل اینکه قطعیت شواهد خیلی پائین است، مشخص نیست که این مداخله تاثیر سودمندی بر عملکرد فیزیکی بیمار دارد یا خیر (۵ مطالعه، N= ۱۲۹۵). دو مطالعه گزارش کردند شرکت‌کنندگان در گروه مراقبت طولانی‌‐مدت در منزل، در مقایسه با بیمارانی که در خانه‌های پرستاری بودند، فعالیت‌های روزمره زندگی‌شان بهبود یافت، در حالی که مطالعه سوم نشان داد همه شرکت‏‌کنندگان از نظر عملکرد فیزیکی باهم برابر بودند.

به دلیل قطعیت بسیار پائین شواهد، مشخص نیست ارائه مراقبت طولانی‌‐مدت در منزل در مقایسه با مراقبت در خانه‌های پرستاری، شادمانی (RR: ۱,۹۷؛ ۹۵% CI؛ ۱.۲۷ تا ۳.۰۴) یا رضایت کلی بیماران را افزایش می‌دهد یا خیر (۲ مطالعه؛ N= ۱۱۴).

میزان رابطه مراقبت طولانی‌‐مدت در منزل با افزایش یا کاهش پیامدهای کمتر عوارض سلامت نسبت به مراقبت در مراکز پرستاری گزارش نشد.

مشخص نیست که مراقبت طولانی‌‐مدت در منزل در مقایسه با مراقبت در آسایشگاه، خطر پذیرش بیمار را در بیمارستان کاهش می‌دهد یا خیر (شواهد با قطعیت بسیار پائین، N= ۱۴,۸۵۳). تخمین‌های RR بین ۲,۷۵ (۹۵% CI؛ ۲.۵۹ تا ۲.۹۲)، نشان‌دهنده افزایش خطر برای بیمارانی که مراقبت را در منزل دریافت می‌کنند، و ۰.۸۲ (۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۰.۹۳)، نشان‌دهنده اندکی کاهش خطر برای همین گروه، متغیر بود. به دلیل درجه بالای ناهمگونی، داده‌ها را تجمیع نکردیم (I۲ = ۹۹%).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
داده‌های کافی و با کیفیت بالا برای حمایت از هر نوع مدل مراقبت در افراد مسن وابسته از نظر عملکرد، وجود ندارد. مراقبت مبتنی بر جامعه در همه مطالعات وارد شده به صورت هم‌سو و سازگار مفید نبود؛ داده‌هایی وجود داشت که نشان دادند مراقبت مبتنی بر جامعه ممکن است کیفیت زندگی و عملکرد فیزیکی را در مقایسه با مراقبت در آسایشگاه‌ها افزایش دهد. با این حال، جایگزین‌های مراقبت مبتنی بر جامعه برای مراقبت در آسایشگاه‌ها ممکن است با افزایش خطر بستری‌ شدن افراد در بیمارستان همراه باشد. مطالعات آتی باید استفاده از منابع مراقبت سلامت را بررسی کنند، تحلیل‌های اقتصادی را انجام دهند، و بار (burden) مراقبان سلامت را در نظر گیرند.
خلاصه به زبان ساده

جایگزین‌های مراقبت در منزل یا خانه‌های پرستاری در مقابل مراقبت طولانی‌‐مدت در آسایشگاه برای افراد مسن وابسته از نظر عملکرد

هدف این مطالعه مروری چیست؟

هدف این مرور کاکرین، بررسی اثرات مراقبت در منزل یا خانه‌های پرستاری (foster home) در مقابل مراقبت طولانی‌‐مدت در آسایشگاه (institutional) برای افراد مسن است که برای مراقبت از خود به دیگران وابسته‌اند.

پیام‌های کلیدی

مطالعات شرکت‌کننده‌های مختلف، شرایط مختلف مراقبت سلامت، و مداخلات مختلفی را وارد کردند. برخی از مطالعات روش انجام ضعیفی داشتند، یعنی در تفسیر نتایج آنها باید با دقت عمل کنیم.

در حال حاضر، شواهد کافی برای حمایت از توصیه‌های مربوط به جایگزین‌های مراقبت در منزل با مراقبت طولانی‌‐مدت در آسایشگاه‌ها برای افراد مسن و ناتوان وجود ندارد.

در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟

در بسیاری از کشورها، افراد مسن و ناتوان و مبتلا به بیماری‌های مختلف ممکن است در آسایشگاه‌ها یا دیگر موسسات تحت مراقبت طولانی‌‐مدت قرار گیرند. به دلیل افزایش تعداد افراد مسن و هزینه‌های آسایشگاه‌ها، بررسی دیگر راه‌های ارائه مراقبت مانند مراقبت در منزل خود فرد مسن ضروری است. مطالعاتی را بررسی کردیم که در منزل یا در یک موسسه به ارائه مراقبت پرداختند.

نتایج اصلی این مرور چه هستند؟

۱۰ مطالعه را گردآوری کردیم که در پنج کشور مختلف انجام شدند (آمریکا، تایوان، سوئد، انگلیس، و کانادا). این مطالعات شامل ۱۶,۳۷۷ بیمار بودند که به نظر می‌رسید به خدمات مراقبتی نیاز دارند. همه مطالعات نوعی از مراقبت خانگی را با مراقبت طولانی‌‐مدت در آسایشگاه‌ها مقایسه کردند. اکثر مطالعات شامل افرادی با انواع مختلف بیماری بودند، به جز یک مطالعه که فقط بیماران مبتلا به سکته‌ مغزی را در بر می‌گرفت.

مطمئن نیستیم که ارائه مراقبت طولانی‌‐مدت در منزل در مقایسه با مراقبت در آسایشگاه، خطر مرگ‌ومیر یا بستری شدن را در بیمارستان کاهش می‌دهد یا خیر، چرا که شواهد قطعیت خیلی پائینی داشتند. به همین ترتیب، مطمئن نیستیم که این مداخله عملکرد فیزیکی یا کیفیت زندگی بیماران را افزایش می‌دهد یا خیر، و مجددا به دلیل اینکه شواهد با قطعیت بسیار پائین بودند. نتوانستیم مقاله‌ای را پیدا کنیم که نتایج عارضه سلامت را گزارش کرده باشد.

این مرور تا چه زمانی به‌روز است؟

نویسندگان به دنبال مطالعاتی جست‌وجو کردند که تا نوامبر ۲۰۱۵ منتشر شدند.



صفحه ۱ از ۱