پیشینه
سکته مغزی علت اصلی ناتوانیهای طولانیمدت در بزرگسالان است. چندین مطالعه مروری نظاممند نشان دادهاند که آموزشهای بسیار شدید میتواند موجب بهتر شدن پیامدهای کارکردی بعد از سکته مغزی شود. در حال حاضر منابع برای وضعیتهای بستری همیشه کافی نیستند و روشهای خلاقانه برای انجام این توصیهها بدون افزایش هزینههای بهداشتی درمانی، ضروری است. یک روش کارآمد، افزایش قوت و شدت آموزش با استفاده از مراقبین سلامت در آموزش تمرینات است. برنامه تمرینی تحت نظر مراقب، بالقوه باعث بهبود پیامدها از طریق عملکرد بدن، فعالیتها و مشارکت در افراد مبتلا به سکته مغزی میشود. علاوه بر این، مراقبین به طور فعال درگیر فرآیند توانبخشی هستند و این نکته ممکن است احساس توانمندسازی را، همراه با کاهش رنج و زحمت در مراقبین، افزایش دهد و باعث انتقال محل بازتوانی از بیمارستان، مرکز توانبخشی یا خانه پرستاری به منزل شود. درنتیجه، مدت اقامت در بیمارستان کاهش یافته و ترخیص سریع افزایش مییابد.
اهداف
تعیین اینکه آیا تمرینات تحت نظر مراقب سلامت، توانایی کارکردی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را در افراد مبتلا به سکته مغزی بهبود میبخشد یا خیر و همچنین تعیین اینکه این تمرینات تاثیری بر رنج و زحمت مراقب دارد یا خیر.
روش های جستجو
ما به جستوجو در این مراکز پرداختیم: مرکز ثبت کارآزماییهای گروه استروک در کاکرین (Cochrane Stroke Group)؛ (اکتبر 2016)، CENTRAL (کتابخانه کاکرین؛ The Cochrane Library؛ شماره 10؛ 2015)، MEDLINE (از 1946 تا اکتبر 2015)، Embase (از 1980 تا دسامبر 2015)، CINAHL (از 1982 تا دسامبر 2015)، SPORTDiscus (از 1985 تا دسامبر 2015)، سه پایگاه اطلاعاتی دیگر (دو پایگاه در اکتبر 2015، یک پایگاه در دسامبر 2015) و شش مرکز ثبت کارآزمایی (اکتبر 2015). ما همچنین فهرست منابع مقالات منتشرشده مربوط را جستوجو و با نویسندگان این حوزه تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای را انتخاب کردیم که در آنها «تمرینات تحت نظر مراقب» (CME) با این موارد مقایسه شده بود: مراقبت معمول، عدم مداخله، مداخلات دیگری که تحت نظر مراقب سلامت نبودند. هدف این کارآزماییها بهبود عملکرد حرکتی در افراد مبتلا به سکته مغزی بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور مستقل کارآزماییها را انتخاب کردند. یک نویسنده مطالعه مروری دادهها را استخراج کرد و کیفیت و خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی کرد. نویسنده دوم مطالعه مروری این دادهها را بررسی و تایید و کیفیت آنها را ارزیابی کرد. ما کیفیت شواهد را با استفاده از GRADE تعیین کردیم.
نتایج اصلی
ما 9 کارآزمایی را درباره CME انتخاب کردیم. 6 کارآزمایی از این 9 کارآزمایی، با 333 جفت بیمار-مراقب برای متاآنالیز (meta-analysis) انتخاب شدند. تعداد کمی از مطالعات و شرکت کنندگان در مطالعه و انواع مختلفی از پیامدها خلاصه شدند. همچنین ترکیب دادهها در متاآنالیز نیز مشکل بود. علاوه بر این در برخی مطالعات، CME تنها مداخله (CME-core) بود در حالیکه در مطالعات دیگر، مراقبین مداخلات دیگری مانند درمان constraint-induced movement را انجام داده بودند. در کارآزماییهایی با این نوع از مراقبین، جدا کردن اثرات CME از اثرات مداخلات دیگر مشکل بود.
ما وقتی تمام دادههای بعد از مداخله در کارآزماییها را ادغام کردیم، هیچ اثر معناداری از CME برپایه ADL نیافتیم (4 مطاالعه؛ میانگین تفاوت استاندارد (SMD): 0.2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 - تا 0.44؛ 0.07 = P؛ کیفیت شواهد متوسط). همچنین در پیگیری نیز اثر معناداری نیافتیم (2 مطالعه؛ میانگین تفاوت (MD): 2.69؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 13.55 تا 8.18-؛ 0.63 = P؛ کیفیت شواهد پائین). علاوه بر این ما اثر معناداری از CME برپایه ADL بسط یافته بعد از مداخله (2 مطالعه؛ SMD: 0.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35 تا 0.21 - ؛ 0.64 = P؛ کیفیت شواهد پائین) یا در پیگیری (2 مطالعه؛ SMD: 0.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 0.17 - ؛ 0.45 = P؛ کیفیت شواهد پائین) نیافتیم.
رنج و زحمت مراقبین در پایان مداخله (2 مطالعه؛ SMD: - 0.04 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.37 تا 0.45 - ؛ 0.86 = P؛ کیفیت شواهد متوسط) یا در پیگیری (1 مطالعه؛ MD: 0.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.91 تا 0.71 - ؛ 0.37 = P؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) افزایش پیدا نکرد.
در پایان مداخله، CME بهطور معناداری پیامدهای ثانویه از تعادل فرد در حالت ایستادن (3 مطالعه؛ SMD: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.87 تا 0.19؛ 0.002 = P؛ کیفیت شواهد پائین) و کیفیت زندگی (1 مطالعه؛ عملکرد جسمانی: MD: 12.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 23.13 تا 1.67؛ 0.02 = P؛ موربیدیتی: MD: 18.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 28.86 تا 7.54؛ 0.0008 = P؛ بهبود کلی:MD: 15.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 21.76 تا 8.44؛ 0.00001 > P؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) را بهبود بخشیده بود. در پیگیری ما اثر معناداری به نفع CME برای طی مسیر در آزمون پیادهروی 6 دقیقه (Six-Minute Walking Test)؛ (1 مطالعه؛ MD؛ 109.50 m؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 201.88 تا 17.12؛ 0.02 = P؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) پیدا کردیم. ما همچنین اثر معناداری به نفع گروه کنترل در پایان مداخله بدون توجه به زمان اجرا بر اساس آزمون عملکرد حرکتی ولف پیدا کردیم (2 مطالعه؛ MD: 1.72 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.21 - تا 2.23 - ؛ 0.00001 > P؛ کیفیت شواهد پائین). ما اثر معناداری به نفع پیامدهای ثانویه دیگر (پیامدهای مربوط به بیمار: اختلال حرکتی، عملکرد اندام فوقانی، مود و خلق، خستگی، طول مدت و عوارض جانبی. پیامدهای مربوط به مراقب: مود و خلق و کیفیت زندگی) نیافتیم.
تجزیه و تحلیل حساسیت از CME-core در تقابل با تجزیه و تحلیل اولیه، اثر معناداری را از CME برپایه ADL بعد از مداخله نشان داد (2 مطالعه؛MD: 9.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 16.78 تا 2.11؛ 0.01 = P؛ کیفیت شواهد متوسط).
کیفیت روششناختی کارآزماییهای انتخابشده و تنوع در مداخلات (مانند محتوا، زمانبندی و مدت)، اعتبار و تعمیمپذیری نتایج مشاهده شده را تحت تاثیر قرار داده است.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد با کیفیت متوسط تا بسیار پائینی وجود دارد که نشان میدهد CME ممکن است مداخله ارزشمندی برای تقویت گزینههای درمانی در توانبخشی سکته مغزی باشد. مطالعات انتخابشده کوچک و ناهمگون بودند. برخی کارآزماییها سوگیری نامعلوم داشته یا در خطر بالای سوگیری قرار داشتند. تحقیقات با کیفیت بعدی برای تعیین مقرون به صرفه بودن مداخلات CME لازم است.
خلاصه به زبان ساده
تمرینات تحت نظر مراقب برای بهبود پیامدها بعد از استروک
سوال مطالعه مروری
تاثیر انجام تمرینات تحت نظر یک مراقب بعد از سکته مغزی در افراد مبتلا به سکته مغزی چیست و چه رنج و زحمتی برای مراقبین دارد؟
پیشینه
سکته مغزی علت اصلی ناتوانی اکتسابی در بزرگسالان است. تحقیقات نشان داده که صرف زمان زیاد برای ورزشدرمانی در هفته اول تا ماهها بعد از سکته مغزی عملکرد فرد را بهتر میکند. بهدلیل فقدان منابع و پرسنل لازم، در عمل صرف زمان زیاد برای ورزشدرمانی در این دوره مشکل است. یک شیوه برای افزایش این زمان تمرینی، استفاده از مراقبین در انجام آموزشهای ورزشی برای افراد مبتلا به سکته مغزی است. درجریان این آموزشهای تمرینی یک درمانگر، بیمار و مراقب را رهبری میکند و ارزیابی را بر یک مبنای منظم برنامهریزی میکند.
ویژگیهای مطالعه
ما 9 کارآزمایی بالینی را تا اکتبر 2015 شناسایی کردیم. در تمام این کارآزماییها برخی از اشکال «تمرینات تحت نظر مراقب» در مقایسه با مراقبتهای معمول، عدم درمان یا مداخله دیگری که با واسطه مراقب نباشد، بررسی شده بود.
نتایج اصلی
ما 333 زوج بیمار-مراقب را در این بررسی انتخاب کردیم. ما کارآزماییهایی را یافتیم که در آنها «تمرینات تحت نظر مراقب» خودشان موضوع مطالعات بودند (CME-core نامیده میشود). علاوه بر این ما مطالعاتی را یافتیم که در آنها مراقبین فراهمکننده مداخلات دیگری بودند که از قبل وجود داشت. در این مقوله دوم، جداکردن اثرات «تمرینات تحت نظر مراقب» از اثرات مداخلات دیگر مشکل بود.
ما شواهدی را یافتیم که بر مبنای آنها تمرینات تحت نظر مراقب میتواند تاثیر مثبتی بر تعادل بیمار در حالت ایستادن (کیفیت شواهد پائین) و کیفیت زندگی (شواهد با کیفیت بسیار پائین) بسیار سریع بعد از سکته مغزی داشته باشد. در زمان طولانی، ما شواهد با کیفیت بسیار پائینی برای تاثیر مثبت در فاصله پیادهروی (walking distance) یافتیم. ما شواهد با کیفیت پائینی در سرعت استفاده از بازو و دست به نفع گروه کنترل یافتیم.
ما عوارض جانبی یا اثرات سودمند معناداری را بر رنج و فشار مراقب نیافتیم. ما کیفیت این شواهد را متوسط (بعد از مداخله) تا بسیار پائین (در طولانیمدت) ارزیابی کردیم. همچنین ما تاثیر معناداری برای فعالیتهای مبنایی در زندگی روزمره مانند لباس پوشیدن و حمام رفتن بعد از مداخله (کیفیت شواهد متوسط) یا پیگیری (کیفیت شواهد پایین) نیافتیم. علاوه بر این ما اثر معناداری بر فعالیتهای گسترده در زندگی روزمره مانند آشپزی و باغبانی بعد از مداخله یا در پیگیری نیافتیم (در هر دو مورد کیفیت شواهد پائین).
در تجزیه و تحلیل CME-core ما شواهدی با کیفیت متوسط برای تاثیر مثبت تمرینات تحت نظر مراقب در فعالیتهای مبنایی زندگی روزمره پیدا کردیم.
میتوان نتیجه گرفت که تمرینات تحت نظر مراقب ممکن است درمانی امید بخش برای اضافه کردن به مراقبتهای معمول باشد.
کیفیت شواهد
تعداد کارآزماییهای انتخابشده اندک بود و شواهد، کیفیت بسیار پائین تا متوسط داشتند. بنابراین نتایج باید با احتیاط تفسیر شود.