پیشینه
مصرف بیش از حد سدیم در رژیم غذایی عامل خطری برای فشار خون بالا، سکته مغزی و بیماریهای قلبی عروقی است. درحال حاضر، مصرف سدیم در رژیم غذایی، تقریبا در همه کشورها بیش از حد بالا است. مصرف بیش از حد سدیم، با فشار خون بالا در ارتباط است که شایع و پرهزینه است و بخش قابل توجهی از بار بیماری به حساب میآید. تعداد زیادی از حوزههای دولتی سراسر جهان، برنامههای ابتکارات کاهش سدیم را در رژیم غذایی در سطح جامعه اجرا کردهاند. هیچ مطالعه مروری نظاممندی تاثیر این طرحها را مورد بررسی قرار نداده است.
اهداف
• ارزیابی تاثیر مداخلات در سطح جامعه برای کاهش سدیم در رژیم غذایی در حوزههای دولتی سراسر جهان.
• ارزیابی تاثیر افتراقی برنامههای ابتکارات براساس شاخصهای اجتماعی و اقتصادی.
روش های جستجو
ما پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی زیر را از تاریخ شروع آنها تا 5 ژانویه 2015 جستوجو کردیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ ثبت تخصصی گروه بهداشت عمومی در کاکرین (Cochrane Public Health Group Specialised Register)؛ MEDLINE؛ MEDLINE In Process & Other Non-Indexed Citations؛ EMBASE؛ پایگاههای اطلاعاتی پروژههای عملی موثر بهداشت عمومی (Effective Public Health Practice Project Database)؛ Web of Science؛ پایگاههای اطلاعاتی ثبت کارآزماییهای مداخلات ارتقای سلامت (Trials Register of Promoting Health Interventions (TRoPHI) databases)؛ و منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب (LILACS ؛Latin American Caribbean Health Sciences Literature). ما همچنین متون قدیمی، منابع ملی دیگر و منابع مطالعات انتخابشده را جستوجو کردیم.
این مطالعه مروری به صورت موازی با یک مطالعه مروری جامع درباره تلاشهای ملی برای کاهش سدیم در سراسر جهان (Trieu 2015) انجام شد که از طریق آن ما اطلاعات اضافی را بهطور مستقیم از تماسهای کشور به دست آوردیم.
ما هیچ محدودیتی از نظر زبان یا وضعیت نشر اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
ما برنامههای ابتکارات را در سطح جامعه (یعنی مداخلاتی که کل جمعیت را، در این زمینه، حوزههای دولتی، در سراسر جهان مورد هدف قرار دادهاند) برای کاهش سدیم در رژیم غذایی با حداقل یک نقطه داده قبل از مداخله و حداقل یک نقطه داده بعد از مداخله که صلاحیت مقایسه را داشته باشند، انتخاب کردیم. ما افراد تمام سنین و پیگیری انواع طراحی مطالعه را انتخاب کردیم: تصادفیسازی خوشهای، کنترلشده قبل و بعد، سری زمانی منقطع و کنترلنشده قبل و بعد. ما با نویسندگان مطالعه درباره نکات مختلف این مطالعه مروری برای اطلاعات از دست رفته، تماس گرفتیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری دادهها را استخراج کردند، و دو نویسنده مطالعه مروری خطر سوگیری (Bias) را برای هر طرح انتخابشده، ارزیابی کردند.
ما تأثیر طرحها را با استفاده از برآورد مصرف سدیم از طریق بررسی رژیم غذایی یا نمونه ادرار، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. تمام برآوردها به یک استاندارد مشترک تبدیل شدند: مصرف نمک بر حسب گرم در روز. ما این تاثیر را با محاسبه میانگین تغییر در مصرف نمک (گرم در روز) از قبل از مداخله تا بعد از مداخله مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم.
نتایج اصلی
ما در مجموع، 881 سند را با متن کامل مرور کردیم. از این اسناد، ما 15 برنامههای ابتکاری ملی را شناسایی کردیم، از جمله بیش از 260000 نفر که معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. هیچ یک از برنامههای ابتکارات در کشورهای با درآمد پائین- متوسط یا درآمد پائین ارائه نشد. تمام برنامه ابتکارات به جز یکی، از طرح مطالعه کنترلنشده قبل و بعد استفاده کردند.
به دلیل سطح بالای ناهمگونی مطالعه (90% < I2)، ما بر برنامههای ابتکارات مجزا به جای ترکیب نتایج متمرکز شدیم.
10 برنامه ابتکاری، دادههای کافی را برای تجزیه و تحلیل های کمی تاثیر (64798 شرکتکننده) ارائه کردند. بر اساس روش درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE ؛Grades of Recommendation, Assessment, Development and Evaluation)، با توجه به خطر سوگیری مطالعات انتخابشده، و همچنین تغییر جهت و اندازه اثر در سراسر مطالعات، ما کیفیت شواهد را بسیار پائین درجهبندی کردیم. 5 مطالعه از این مطالعات، میانگین کاهش متوسط مصرف نمک روزانه را در هر فرد از قبل از مداخله تا بعد از مداخله در محدوده کمتر از 1.15 گرم/روز (فنلاند) تا کمتر از 0.35 گرم/ روز (ایرلند) نشان دادند. دو برنامه ابتکاری، میانگین افزایش مصرف نمک را از قبل از مداخله تا بعد از مداخله نشان دادند: کانادا (1.66) و سوئیس (بیش از 0.80 گرم/روز در هر فرد). سایر برنامههای ابتکاری، میانگین تغییر آماری معنیداری را نشان ندادند.
7 برنامه ابتکاری از 10 برنامه، فعالیتهای مداخلهای چندگانه و ترکیبشده درباره ماهیت ساختاری بودند (بهعنوان مثال فرمول تولید مواد غذایی، سیاست خرید مواد غذایی در شرایط خاص). 4 برنامه ابتکاری از این 7 برنامه ابتکاری، کاهش میانگین آماری معناداری را درباره مصرف نمک از قبل از مداخله تا بعد از مداخله، شامل فنلاند تا ایرلند (بالا را ببینید) نشان دادند و یک برنامه، افزایش میانگین آماری معنیداری را درباره مصرف نمک از قبل از مداخله تا پس از مداخله (سوئیس؛ بالا را ببینید) نشان داد.
9 برنامه ابتکاری، امکان انجام تجزیه و تحلیل های کمی را درباره تاثیر افتراقی بر اساس جنس (مردان و زنان بهطور جداگانه) فراهم نمودند. در مورد زنان، سه برنامه ابتکاری (چین، فنلاند، فرانسه) کاهش معناداری از نظر آماری در میانگین نشان دادند، 4 برنامه ابتکاری (اتریش، هلند، سوئیس، انگلستان) تغییر قابل توجهی نشان ندادند و 2 برنامه ابتکاری (کانادا، ایالات متحده) افزایش میانگین معنیداری را از نظر آماری در مصرف نمک از قبل از مداخله تا بعد از مداخله نشان دادند. برای مردان، 5 برنامه ابتکاری (اتریش، چین، فنلاند، فرانسه، انگلستان) کاهش میانگین معناداری نشان داد، 3 برنامه ابتکاری (هلند، سوئیس، ایالات متحده آمریکا) تغییر معنیداری نشان نداد و 1 برنامه ابتکاری (کانادا) افزایش میانگین معنیداری را از نظر آماری در مصرف نمک از قبل از مداخله تا بعد از مداخله نشان داد.
اطلاعات مربوطه برای تعیین اینکه آیا تغییر مشخصی در میانگین مصرف نمک از قبل از مداخله تا بعد از مداخله توسط سایر محورهای مشابه موجود در چارچوب PROGRESS (بهعنوان مثال آموزش، محل اقامت) رخ داده بود یا نه، کافی نبود.
ما هیچگونه عوارض جانبی درباره این طرحها شناسایی نکردیم.
تعداد برنامههای ابتکاری مجاز برای تجزیه و تحلیل های زیرگروه دیگر، از جمله طبقهبندی بر اساس نوع مداخله، وضعیت اقتصادی کشور و مدت زمان (یا شروع سال) طرح، کافی نبود.
بسیاری از مطالعات دارای روششناسی قدرتمندی بودند از جمله بزرگی مقیاس مطالعه، نمونه ملی حاکی از جمعیت و اندازهگیری دقیق مصرف سدیم در رژیم غذایی. با این حال، تمام مطالعات از نظر قرار داشتن در معرض خطر سوگیری ، منعکس کننده ماهیت مشاهدهای پژوهش و استفاده از طراحی مطالعه کنترلنشده امتیازبندی شدند. کیفیت شواهد برای پیامد اصلی پائین بود. ما توانستیم تجزیه و تحلیل های حساسیت را فقط برای تاثیر طرحها انجام دهیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
مداخلات در سطح جمعیت در حوزههای دولتی برای کاهش سدیم در رژیم غذایی بهطور بالقوه منجر به کاهش گستردهای در مصرف نمک از قبل از مداخله تا بعد از مداخله در جمعیت شد، به خصوص اگر مداخلات چندگانه (بیش از یک فعالیت مداخله) و فعالیتهای ترکیب مداخله در ماهیت ساختاری (به عنوان مثال فرمول محصول غذایی) باشند و به خصوص اگر در میان مردان باشند. ناهمگونی بین مطالعات، معنیدار بود که منعکسکننده زمینههای مختلف (جمعیت و تنظیم) و ویژگیهای برنامههای ابتکاری بود. اجرای برنامههای ابتکاری آینده باید دربرگیرنده میانگین موثرتری درباره ارزیابی کمک به درک بهتر تغییر در اثرات باشند.
خلاصه به زبان ساده
برنامههای ابتکاری ملی دولت برای کاهش مصرف نمک در جمعیت
مشکل
بسیاری از افراد تقریبا در تمام کشورهای جهان، بیش از حد نمک میخورند. این موضوع یک مشکل است، زیرا خوردن بیش از حد نمک میتواند باعث فشار خون بالا شود که میتواند منجر به مشکلات سلامت مانند بیماری قلبی و سکته شود. برای کاهش مقدار نمک مصرفشده، دولتها در بسیاری از کشورها، طرحهای ملی کاهش نمک را توسعه دادهاند.
سوال مطالعه مروری
هدف ما بررسی این مسئله بود که آیا برنامههای ابتکاری ملی کاهش نمک در کاهش میزان نمک مصرفشده در جمعیت موثر بودهاند یا نه.
ویژگیهای مطالعه
ما مقالات پژوهشی و گزارشهای دولت را جستوجو کردیم و با افراد مشغول به کار در زمینه کاهش نمک در کشورهای متبوع خود، ارتباط مستقیمی داشتیم. شواهد از 5 ژانویه 2015، زمانی که ما آخرین جستوجو را در پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی انجام دادیم، موجود است. طرحها در 15 کشور، معیارهای ورود را به مطالعه داشتند.
10 کشور از این کشورها، اطلاعات کافی را برای تجزیه و تحلیل های کمی که از مطالعاتی شامل 64798 شرکتکننده جمعآوری شده بودند، فراهم نمودند. برنامههای ابتکاری در محدوده یک فعالیت (بهعنوان مثال در ژاپن، که در آن در زمان نوشتن، یک کمپین اطلاعرسانی عمومی وجود داشت) تا استفاده از چندین فعالیت (بهعنوان مثال در انگلستان، 5 فعالیت از جمله پکیج اطلاعات تغذیهای، محدودیت در خرید کودکان و فرمول تهیه غذا ارائه شد) قرار داشتند. از 15 کشوری که معیارهای ورود را به مطالعه داشتند، 7 کشور اطلاعاتی در مورد منبع مالی ارائه کردند، که 6 کشور، منبع مالی غیرصنعتی گزارش کردند. 8 کشور دیگر، منبع مالی برای یک یا چند داده را گزارش نکردند.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
5 کشور از 10 کشور که در تجزیه و تحلیل های کمی انتخاب شدند (چین، فنلاند، فرانسه، ایرلند و انگلستان) کاهش مصرف نمک را بعد از مداخله نشان دادند. 2 کشور از 10 کشور (کانادا، سوئیس)، افزایش مصرف نمک را بعد از مداخله نشان دادند. از آنجا که طرحها بسیار متفاوت بودند، ما نتوانستیم یک یافته کلی درباره اینکه آیا این قبیل طرحها کار میکنند یا نه، ارائه دهیم.
هنگامی که ما روی زیر مجموعهای از 7 کشور متمرکز شدیم که در آنها برنامههای ابتکاری کاهش نمک بهصورت قطعات چندگانه انتخاب شدند و صرفا بر آموزش مردم متمرکز نبودند، متوجه شدیم که بیش از نیمی از آنها (چهار کشور از هفت کشور)، کاهش مصرف نمک را از قبل از مداخله تا بعد مداخله نشان دادند.
هنگامی که ما 9 برنامه ابتکاری را بررسی کردیم که مردان و زنان بهطور جداگانه در آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، متوجه شدیم که در میان مردان، بیش از نیمی از آنها (پنج نفر از نه نفر) کاهش مصرف نمک را بعد از مداخله نشان دادند. در میان زنان، الگوی یافتهها کمتر واضح بود، در 3 مداخله از 9 مداخله کاهش، در 2 مداخله، افزایش و در 4 مداخله، عدم تغییر را در مصرف نمک نشان دادند.
طراحیهای مطالعه با سوگیری پائین، مانند کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، معمولا برای ارزیابی طرحهای پیچیده مانند این طرحها مناسب نیستند؛ بنابراین، ما تمام مطالعاتی را که در این مطالعه مروری انتخاب شدند، از نظر داشتن روششناسی، دارای کیفیت پائین امتیازبندی کردیم. نمونههای ملی بزرگ در سراسر کشور درباره جمعیت و اندازهگیری دقیق مصرف سدیم در رژیم غذایی در چندین مطالعه دارای نقاط قوت بودند. بااین حال، به دلیل محدودیتهای طراحی مطالعه، قابل اعتماد بودن نتایج مطالعه مشخص نیست.
بهطور کلی، نتایج ما نشان میدهد که برنامههای ابتکاری ملی دولت بهطور بالقوه به کاهش مصرف نمک در سراسر جمعیت، به خصوص در میان مردان، دست یافتند، به خصوص زمانی که آنها بیش از یک استراتژی را بهکار میگرفتند و فعالیتهای ساختاری مانند فرمول تهیه غذایی را انتخاب میکردند (بهعنوان مثال شرکتهای مواد غذایی با قرار دادن نمک کمتر در محصولات غذایی). با تغییر گسترده نتایج در سراسر مطالعات، ما چالشی در تفسیر شواهد موجود یافتیم و انجام تحقیقات بیشتری را برای کمک به درک این مطالعه مروری پیشنهاد میکنیم.