پیشینه
جذام میتواند با ایجاد آسیب عصبی باعث اختلال عملکرد و ناتوانی شود. با وجود اینکه اثر طولانیمدت کورتیکواستروئیدها مشخص نیست، معمولا برای درمان آسیب عصبی استفاده میشوند. این مطالعه بهروزرسانیشده مطالعهای است که اولینبار در سال 2007 منتشر و در سالهای 2009 و 2011 بهروز رسانیشده بود.
اهداف
بررسی اثرات کورتیکواستروئیدها بر آسیب عصبی در جذام.
روش های جستجو
در 16 جون 2015، مرکز ثبت تخصصی عصبیعضلانی در کاکرین (Cochrane Neuromuscular Specialised Register)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ EMBASE؛ MEDLINE؛ CINAHL Plus و LILACS را جستوجو کردیم. همچنین، مراکز ثبت کارآزماییهای بالینی را بررسی و با نویسندگان کارآزماییها ارتباط برقرار کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) و شبهRCTهای مربوط به کورتیکواستروئیدها برای آسیب عصبی در جذام. مقایسهها شامل موارد زیر میشد: عدم درمان، درمان با دارونما، یا رژیمهای مختلف کورتیکواستروئید.
گردآوری و تحلیل دادهها
نتیجه اولیه به صورت بهبود عملکرد عصبی بعد از 1 سال بود. نتایج ثانویه به صورت تغییر در درد عصبی، محدودیتهای فعالیت روزانه، محدودیت در ارتباط برقرارکردن، و عوارض جانبی بود. دو نویسنده مطالعه مروری مستقلا اطلاعات را استخراج و کیفیت کارآزمایی را بررسی کردند. در صورت فقدان اطلاعات، با نویسندگان کارآزماییها برای کسب اطلاعات بیشتر ارتباط برقرار کردیم.
نتایج اصلی
5 RCT را با مجموع 576 شرکتکننده گردآوری کردیم. این کارآزماییها به طور گستردهای، خطر تورش (bias) پائینی داشتند، اما کیفیت شواهد این کارآزماییها را به دلیل عدم دقت حاصل از اندازه نمونههای کوچک، متوسط تا پائین در نظر گرفتیم. 2 کارآزمایی از این 5 کارآزمایی بهبود عملکرد عصبی را در یک سال گزارش دادند. این 2 کارآزمایی پردنیزولون را با دارونما مقایسه کردهبودند. یک کارآزمایی، با 84 شرکتکننده، اختلال حسی خفیف را با مدت کمتر از 6 ماه درمان کرد، و کارآزمایی دیگر، با 95 شرکتکننده، به درمان اختلال عملکرد عصبی در 6 تا 24 ماه پرداخت. هیچ تفاوت چشمگیری در بهبود عملکرد عصب بعد از 12 ماه بین دو گروه پردنیزولون و دارونما وجود نداشت. در مورد عوارض جانبی هم گزارش شد که تفاوت زیادی در گروه کورتیکواستروئید نسبت به گروه دارونما دیده نشده است. 3 کارآزمایی دیگر پیامد اولیه را گزارش نکردند. یک کارآزمایی (با 334 شرکتکننده) 3 رژیم کورتیکواستروئیدی را برای واکنشهای شدید تیپ 1 مقایسه کرد. طی مدت پیگیری، هیچ عارضه جانبی جدی استروئید در هیچ شرکتکنندهای گزارش نشد. کارآزمایی دیگر (با 21 شرکتکننده) پردنیزولون را با دوز بالا و دوز پائین با هم برای نوروپاتی عصب اولنار مقایسه کرد. در گروه پردنیزولون با دوز بالا، دو شرکتکننده مبتلا به عارضه جانبی شدند. آخرین کارآزمایی (با 42 شرکتکننده)، متیلپردنیزولون داخل وریدی و پردنیزولون خوراکی را با نرمالسالین داخل وریدی و پردنیزولون خوراکی مقایسه کرد. این کارآزمایی هیچ اختلاف چشمگیری بین گروهها از نظر رخداد عوارض جانبی پیدا نکرد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کورتیکواستروئیدها برای درمان آسیب عصبی حاد در جذام استفاده میشوند، اما شواهد با کیفیت متوسط از دو RCT با درمان اختلال عملکرد عصبی خفیف یا طولانیمدت، نشان داد که کورتیکواستروئیدها اثر بیشتری نسبت به دارونما روی بهبود عملکرد عصبی ندارد. کارآزمایی سوم، منفعت چشمگیری را در رژیم استروئیدی 5 ماهه نسبت به رژیم 3 ماهه از لحاظ پاسخ به درمان (نیاز به کورتیکواستروئیدهای بیشتر) نشان داد. به RCTهای بیشتری برای تعیین بهترین رژیم کورتیکواستروئیدی و ارزیابی کارآیی و ایمنی درمانهای جدید یا کمکی برای درمان آسیب عصبی در جذام نیاز است. کارآزماییهای جدید باید به جنبههای غیردرمانی، مثل هزینه و کیفیت زندگی، که شاخصههای مرتبط با سیاستگذاران و شرکتکنندهها هستند، بپردارند.
خلاصه به زبان ساده
کورتیکواستروئیدها برای درمان آسیب عصبی در جذام
سوال مطالعه مروری
آیا کورتیکواستروئیدها درمان موثری برای آسیب عصبی در جذام هستند؟
پیشینه
جذام یک بیماری عفونی طولانیمدت است و باکتری جذام باعث آسیب به پوست و اعصاب محیطی (اعصاب خارج از مغز و نخاع) میشود. این آسیب باعث اختلال عملکرد عصب و ناتوانی میشود. کورتیکواستروئیدها، مخصوصا پردنیزولون، اغلب برای درمان آسیب جذام استفاده میشوند، اما اثر طولانیمدت این درمان مشخص نیست.
ویژگیهای مطالعه
جستوجوی گستردهای را برای گزارشات کارآزماییهای بالینی درمانها در مورد آسیب عصبی در جذام انجام دادیم. 5 کارآزمایی بالینی (با مجموع 576 شرکتکننده مبتلا به جذام) پیدا کردیم که مناسب معیار انتخابمان بود. 2 مورد از این کارآزماییها، پردنیزولون را با دارونما مقایسه کردند. یکی از این کارآزماییها، با 84 شرکتکننده، شامل بیمارانی بود که اختلال حسی خفیفی در کمتر از 6 ماه داشتند، و کارآزمایی دیگر، با 95 شرکتکننده، اثر درمان را بر بیماران مبتلا به اختلال عملکرد عصبی در 6 تا 24 ماه بررسی کرد. کارآزمایی سوم، با 334 شرکتکننده، 3 رژیم درمانی 12 ماهه کورتیکواستروئید را برای واکنشهای تیپ 1 شدید باهم مقایسه کرد. واکنشهای تیپ 1، واکنشهایی هستند که در آنها عصب ملتهب میشود. کارآزمایی چهارم، با 21 شرکتکننده، پردنیزولون را با دوز پائین با دوز بالای آن برای آسیب به عصب اولنار (نام یک عصب در بازو) مقایسه کرد. کارآزمایی پنجم، با 42 شرکتکننده، متیلپردنیزولون داخل وریدی و پردنیزولون خوراکی را با نرمالسالین داخل وریدی و پردنیزوولون خوراکی در افراد مبتلا به واکنش تیپ 1 یا اختلال عملکرد عصبی کمتر از 6 ماه مقایسه کرد.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
بر اساس 2 کارآزمایی، هیچ اختلاف مهمی در بهبود عملکرد عصبی بین افراد گروه پردنیزولون و دارونما در یک سال وجود نداشت. افراد بیشتری در دوره 3 ماهه پردنیزولون نسبت به دوره 5 ماهه (خواه با رژیم دوز بالا خواه با رژیم دوز پائین)، به درمان جواب ندادند و به کورتیکواستروئیدهای بیشتری نیاز داشتند. کارآزماییهایی که کورتیکواستروئیدها را با دارونما مقاسیه کردند و کارآزمایی که متیلپردنیزولون داخل وریدی و پردنیزولون خوراکی را با نرمالسالین داخل وریدی و پردنیزولون خوراکی مقایسه کرد، هیچ اختلافی در رخداد عوارض جانبی بین گروهها پیدا نکردند. کیفیت شواهد را متوسط تا پائین درنظر گرفتیم. با وجود اینکه کارآزماییها به خوبی طراحی و انجام شدهبودند، بیشتر آنها کوچک بودند و از معیارهای اثباتشده برای ثبت اثرات کورتیکواستروئیدها استفاده نکردند.
شواهد این مطالعه مروری، تا تاریخ جون 2015 بهروز است.