پیشینه
آتاکسی فردریش (Friedreich ataxia) یک اختلال ارثی و عصبی نادر است که توارث آن به صورت اتوزوم مغلوب بوده و مشخصه آن، عدم تعادل در ایستادن و راهرفتن است. این بیماری تا اوایل 20 سالگی یا اواخر نوجوانی پیشرفت کرده و فرد را وابسته به ویلچیر میکند. علائم این بیماری بهصورت لکنت زبان، اسکولیوز، و افزایش قوس کف پا (pes cavus) است. در 60% بیماران، اختلالات قلبی منجر به مرگ زودهنگام میشود. هیچ شاخص بیوشیمیایی یا بالینی مشخص و درمان شناختهشدهای وجود ندارد. این مطالعه، دومین مطالعه بهروزشدهای است که اولینبار در سال 2009 منتشر و پس از آن در سال 2012 بهروز شدهاست.
اهداف
بررسی اثرات درمان فامولوژیکال برای آتاکسی فردریش.
روش های جستجو
در 29 فوریه 2016، مرکز ثبت تخصصی عصبیعضلانی در کاکرین (Cochrane Neuromuscular Specialised Register)، CENTRAL ،MEDLINE ،EMBASE و CINAHL Plus را جستوجو کردیم. در 7 مارچ 2016؛ ORPHANET و TRIP جستوجو شد. همچنین، مراکز ثبت کارآزماییهای بالینی را برای مطالعات در حال انجام بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) یا شبهRCTها را برای درمانهای دارویی (شامل ویتامینها) در افراد مبتلا به آتاکسی فردریش تائیدشده با ژنتیک درنظر گرفتیم. پیامد اولیه بهصورت تغییر در امتیاز معتبر عصبی آتاکسی فردریش بعد از 12 ماه بود. پیامد ثانویه بهصورت تغییر در وضعیت قلبی (بررسی با MRI یا اکوکاردیوگرافی)، کیفیت زندگی، عوارض جانبی خفیف و جدی، و بقا بودند. کارآزماییهای با مدت کمتر از 12 ماه را کنار گذاشتیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
سه نویسنده مطالعه مروری، کارآزماییها را انتخاب و دو نویسنده اطلاعات را استخراج کردند. اطلاعات از دسترفته را از دو RCT که مناسب معیارهای انتخابمان بود، به دست آوردیم. از روشهای استاندارد روششناسی کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
بیش از 12 کارآزمایی را شناسایی کردیم که از آنتیاکسیدانها در درمان آتاکسی فردریش استفاده کردهبودند، اما فقط 2 RCT کوچک با مجموع 72 شرکتکننده وجود داشت که مناسب معیارهای انتخاب این مطالعه مروری و نتایج منتشرشده بود. یکی از این کارآزماییها آیدیبنون (Idebenone) را با دارونما و دیگر کارآزمایی دوزهای پائین و بالای کوآنزیم Q10 و ویتامین E را با هم مقایسه کردهبود (پژوهشگران کارآزمایی، دوز پائین را به عنوان دارونما درنظر گرفتند). دو RCT کامل دیگر پیدا کردیم که منتشر نشدهبودند؛ مداخلات این کارآزماییها پیوگلیتازون Pioglitazone (با 40 شرکتکننده) و آیدیبنون (با 232 شرکتکننده) بود. RCTهای دیگر برای انتخاب، مدت کافی نداشتند.
در مطالعات گردآوریشده، تغییر در امتیاز نرخ معتبر آتاکسی فردریش (پیامد اولیه اختصاصی این مطالعه مروری) با استفاده از مقایس نرخ آتاکسی همکاری بینالمللی (ICARS ؛International Co-operative Ataxia Rating Scale) ارزیابی شد. این نتایج هیچ تفاوت چشمگیری را بین گروههای درمانشده با آنتیاکسیدان و دارونما نشان نداد (میانگین تفاوت (MD): 0.79 امتیاز؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.97 - تا 3.55 امتیاز؛ شواهد با کیفیت متوسط).
مطالعات منتشرشده و گردآوریشده اولین پیامد ثانویه (تغییر در وضعیت قلبی با کمک بررسی با MRI) را بررسی نکردند. دو مطالعه تغییراتی را در وضعیت قلبی گزارش کردند که با اکوکاردیوگرام بررسیشده بود. کسر تخلیه در مطالعه بزرگ گردآوریشده (با 44 شرکتکننده) ارزیابی نشده بود. در مطالعه کوچکتر (با 28 شرکتکننده)، کسر تخلیه در حالت پایه نرمال بود و با درمان تغییری نکرد. ضخامت دیواره بینبطنی در پایان دیاستول، کاهش کمی در مطالعه کوچک نشان داد. در مطالعه بزرگتر، هیچ کاهش دیده نشد، که این نتیجه نشاندهنده ناهمگونی شدید در نتایج مطالعه است؛ کیفیت شواهد این نتیجه بر اساس بررسی کلی ما، بسیار پائین بود. توده بطن چپ (LVM) فقط در RCT کوچکتر وجود داشت و کاهش چشمگیری را نشان داد. ارتباط این تغییر مشخص نیست و کیفیت شواهد پائین است.
هیچ مرگی در رابطه با درمان با آنتیاکسیدانها وجود نداشت. خطر سوگیری (bias) مطالعات منتشر و گردآوریشده در 6 حیطه از 7 حیطه بررسیشده پائین بود. یک RCT منتشرنشده، با مدت 1 ساله در مورد استفاده از آیدیبنون (با 232 شرکتکننده)، گزارش موقتی در ماه می 2010 منتشر کرد. در این گزارش بیان شد که نتیجه اولیه (تغییر در امتیاز ICARS) یا نتیجه ثانویه قلبی مهم، به دست نیامد، ولی در این جستوجو اطلاعاتی برای تائید و تجزیه و تحلیل وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد با کیفیت پائین دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده کوچک که منتشر شدهاند، اثر آنتیاکسیدانها (آیدیبنون، یا ترکیبی از کوآنزیم Q10 و ویتامین E) بر وضعیت عصبی بیماران مبتلا به آتاکسی فردریش را نه رد و نه پشتیبانی میکند. این اثر با مقیاس معتبر نرخ عصبی اندازهگیری شده است. یک مطالعه منتشرنشده بزرگ که به نتایج عصبی یا نتایج قلبی مهم از لحاظ گزارشدهی دست نیافت، و یک کارآزمایی در مورد Pioglitazone منتشر نشدهاند. اما وقتی که منتشر شوند به احتمال زیادی نتیجهگیریها و بررسیهای کیفی را تحت تاثیر قرار خواهند داد. یک مطالعه تکی در مورد آیدیبنون شواهد با کیفیت پائینی را برای کاهش LVM ارائه داد که اهمیت بالینی نامشخصی دارد اما به دلیل اهمیت بالقوه نیاز است که میزان اهمیت آن معلوم شود. براساس شواهد با کیفیت پائین، عوارض جانبی جدی و غیرجدی در دو گروه آنتیاکیسدان و دارونما بسیار محدود بود. هیچ عامل غیرآنتیاکسیدانی در RCTهای 12ماهه بررسی نشدهاست.
خلاصه به زبان ساده
درمانهای دارویی برای آتاکسی فردریش
سوال مطالعه مروری
شواهد اثر آنتیاکسیدانها و دیگر داروها را بر آتاکسی فردریش مرور کردیم.
پیشینه
آتاکسی فردریش یک بیماری عصبی و ارثی نادری است که در سن 5 تا 15 سالگی خود را نشان میدهد. این بیماری در ابتدا باعث حرکات غیرعادی میشود، و تا حد عدم تعادل در ایستادن و راهرفتن پیشرفت میکند و در اواخر نوجوانی و اوایل 20 سالگی بیمار وابسته به ویلچیر میشود. همچنین معمولا بیماران دچار لکنت زبان میشوند. برای اینکه بیماری از والدین به فرزندشان منتقل شود، یک ژن معیوب خاصی باید از هردو نفرشان به کودک به ارث برسد (توارث اتوزوم مغلوب). از دیگر مشکلات مهم این بیماری میتوان موارد زیر را نام برد: ستون فقرات کج (اسکولیوز)، بدشکلی پا (قوس زیاد کف پا)، و مشکلات قلبی که عامل 60% مرگ این بیماران است. آتاکسی فردریش هیچ درمان شناختهشده موثری ندارد. معاینه بالینی و تستهای آزمایشگاهی برای بررسی پیشرفت بیماری خیلی کارایی ندارند، و به این ترتیب تفسیر نتایج کارآزمایی بالینی را دشوار میشود.
تصور میشود که آنتیاکسیدانها، آسیب سلولی «رادیکالهای آزاد» مضر را کاهش میدهد. آنتیاکسیدانها به میزان خیلی کمی در مواد خوراکی وجود دارد. مطالعات جدید نتایج متناقضی را درباره اثر آنتیاکسیدانهایی مانند آیدیبنون، کوآنزیم Q10 و ویتامین E بر قلب بیماران مبتلا به آتاکسی فردریش پیدا کردهاند. این اثر با ضخیمشدن دیواره بینبطنی (دیواره بین دو حفره قلب)، و افزایش توده بطن چپ (بطن چپ، یکی از حفرههای قلب است که خون را در بدن به گردش در میآورد) ارزیابیشده است.
ویژگیهای مطالعه
تصمیمگرفتیم که کارآزماییهای بالینی را مرور کنیم که در آن شرکتکنندههای مبتلا به آتاکسی فردریش به مدت حداقل 12 ماه (به دلیل اینکه این بیماری یک بیماری با پیشرفت آهسته است)، آنتیاکسیدان دریافت کردهاند. در جستوجوی گسترده منابع علمی، 4 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده پیدا شد، اما فقط 2 کارآزمایی از این 4 کارآزمایی نتایجشان را در ژورنالها منتشر کردهبودند. یک کارآزمایی، با 28 شرکتکننده، آیدیبنون را با یک دارونما مقایسه کرد. کارآزمایی دیگر، با 44 شرکتکننده، دوزهای بالا و دوزهای خیلی پایین کوآنزیم Q10 و ویتامین E را با هم مقایسه کرد. 2 کارآزمایی منتشرنشده، Pioglitazone را در 40 شرکتکننده و آیدیبنون را در 232 شرکتکننده مطالعه کردند، اما هیچ اطلاعاتی از آنها نداریم.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
بر اساس شواهد با کیفیت پائین از دو کارآزمایی کوچک منتشرشده که در این مطالعه مروری گردآوری کردیم، آنتیاکسیدانها علائم عصبی را در آتاکسی فردریش بهتر نکردند. یک مطالعه بزرگ ولی منتشر نشده آیدیبنون هیچ منفعتی از آیدیبنون روی قلب یا علائم عصبی پیدا نکرد، اما اطلاعات این مطالعه برای بررسی و تجزیه و تحلیل وجود ندارد. انتشار این کارآزمایی به احتمال خیلی زیادی نتیجهگیریها و بررسیهای کیفیتمان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
گرچه برخی از مقادیر توده و ضخامت دیواره قلب در 2 کارآزمایی منتشرشده کوچک کاهش یافت، کیفیت شواهد آنها پائین یا خیلی پائین بود و اهمیت این یافتهها مشخص نیست.
تعداد موارد عوارض جانبی مهم و غیرمهم خیلی کم و در گروه آنتیاکسیدان و دارونما یکی بود. عارضه جانبی مهم که نیازمند قطع آنتیاکسیدان بود، فقط افزایش حرکات رودهای در یک فردی بود که کوآنزیم Q و ویتامین E دریافت میکرد.
این شواهد مطالعه مروری تا تاریخ فوریه 2016 بهروز هستند.