پیشینه
میزان بروز گلیومای درجه بالا (HGG) در اروپا و آمریکای شمالی، تقریباً برابر 5 نفر به ازای هر صد هزار شخص-سال است.
اهداف
ارزیابی تأثیرات تشدید دوز پرتودرمانی خارجی پس از عمل در بزرگسالان مبتلا به گلیومای درجه بالا.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ (شماره 9؛ 2015)، MEDLINE (از 1977 تا اکتبر 2015) و EMBASE (از 1980 تا پایان اکتبر 2015) به دنبال کارآزماییهای تصادفیسازی فاز سه مرتبط، جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما بزرگسالان دارای تشخیص پاتولوژیک HGG را برای رژیمهای پرتودرمانی خارجی زیر تصادفیسازی کردیم:
- پرتودرمانی معمول روزانه با تقطیع دوز(Daily conventionally fractionated radiation) در مقابل عدم پرتودرمانی،
- پرتودرمانی Hypofractionated در برابر پرتودرمانی معمول روزانه با تقطیع دوز،
- پرتودرمانی Hyperfractionated در برابر پرتودرمانی معمول روزانه با تقطیع دوز،
- و پرتودرمانی سرعت بخشیدهشده (Accelerated) در مقابل پرتودرمانی معمول روزانه با تقطیع دوز.
گردآوری و تحلیل دادهها
پیامدهای اولیه شامل بقای کلی و عوارض جانبی بود. پیامدهای ثانویه، بقای بدون پیشرفت و کیفیت زندگی بودند. ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. با بهرهگیری از روش GRADE که قبلاً توسط کاکرین تعیین شده، کیفیت کلی شواهد حاصل از مطالعات انتخابی را تفسیر کردیم.
نتایج اصلی
ما 11 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده، با مجموع 2062 شرکتکننده و 1537 نفر در بازوهای مرتبط، را برای این مطالعه مروری انتخاب کردیم. مزایایی از نظر بقای کلی در شرکتکنندگان مبتلا به HGG که پرتودرمانی بعد از جراحی دریافت کرده در مقایسه با کسانی که مراقبت حمایتی پس از جراحی گرفته بودند، وجود داشت. در مجموعه چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده، خطر نسبی (RR) کلی برای بقا 2.01 (95% فاصله اطمینان (CI): 1.58 تا 2.55؛ 0.00001 > P) بود و شواهدی با کیفیت متوسط GRADE به نفع پرتودرمانی بعد از جراحی وجود داشت. این کارآزماییها به هیچ سمیت چشمگیری در ارتباط با پرتودرمانی اشاره نکردهاند؛ اگرچه ممکن است آنها به صورت کامل عوارض جانبی را گزارش نکرده باشند. به علت نبود دادهها، نتوانستیم بقای بدون پیشرفت و کیفیت زندگی را ترکیب کنیم.
همچنین بقای کلی میان پرتودرمانی hypofractionated و پرتودرمانی معمولی در زیرمجموعهای از دو کارآزمایی (293 شرکتکننده) شامل افراد مبتلا به گلیوبلاستوما با سن 60 سال به بالا، یکسان بود. RR برای این گروه، 1.16 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.92 تا 1.46؛ P = 0.21) و شواهد با کیفیت GRADE بالا بود.
دو کارآزمایی وجود داشت که پرتودرمانی hyperfractionated را با پرتودرمانی معمولی و یک کارآزمایی که پرتودرمانی accelerated را با پرتودرمانی معمولی مقایسه کرده بود. با این حال، نتایج قابل ترکیب نبودند.
رژیمهای پرتودرمانی معمول با تقطیع دوز، 4500 تا 6000 cGy (سانتیگری) است که در دوزهای منقسم روزانه 180 تا 200 cGy طی 5 تا هفته داده میشود.
همه این کارآزماییها به طور کلی شامل شرکتکنندگانی با وضعیت عملکردی سازمان جهانی بهداشت از 0 تا 2 و وضعیت عملکردی کارنوفسکی از 50 به بالا بودند.
در مجموع بین این کارآزماییهای تصادفی، خطر سوگیری انتخاب پائین بود. تعداد شرکتکنندگان باقیمانده تا پیگیری برای پیامد بقای کلی، کم بود. سوگیری فرسایشی (Attrition)، سوگیری اجرایی و سوگیری تشخیص و سوگیری گزارش برای پیامد بقای کلی، پائین بود. سوگیری فرسایشی، اجرایی، تشخیص و گزارش مرتبط با پیامدهای عوارض جانبی، بقای بدون پیشرفت و کیفیت زندگی، نامشخص بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
پرتودرمانی معمولی روزانه پس از جراحی، بقا را در بزرگسالان دارای وضعیت عملکردی خوب و HGG در مقایسه با عدم پرتودرمانی پس از جراحی بهبود میبخشد.
پرتودرمانی Hypofractionated، تأثیر مشابهی از نظر بقا در مقایسه با پرتودرمانی معمولی، به ویژه در افراد 60 ساله و بالاتر مبتلا به گلیوبلاستوما داشت.
دادههای ناکافی درباره پرتودرمانی hyperfractionation در برابر پرتودرمانی معمول با تقطیع دوز (بدون شیمیدرمانی) و در مورد پرتودرمانی accelerated در مقابل پرتودرمانی معمول با تقطیع دوز (بدون شیمیدرمانی) وجود داشت.
زیرمجموعههایی از HGG وجود دارند که دارای پیشآگهی ضعیف حتی با درمان هستند (برای مثال بافتشناسی گلیوبلاستوما، سن بیشتر و وضعیت عملکردی ضعیف). در مجموع این افراد مبتلا به HGG با پیشآگهی ضعیف، بر مبنای وضعیت عملکردی ضعیف از کارآزماییهای تصادفی حذف شدند. هیچ کارآزمایی تصادفیسازی، اقدامات آسایشی یا بهترین مراقبت حمایتی با مداخله فعال با استفاده از پرتودرمانی یا شیمیدرمانی را در این بیماران دارای پیشآگهی ضعیف مقایسه نکرده بود.
خلاصه به زبان ساده
تشدید دوز پرتودرمانی برای گلیومای درجه بالا
پیشینه
گلیومای درجه بالا (HGG)، یک تومور مغزی با رشد سریع در سلولهای پشتیبان سیستم عصبی است که زیرگونههای متعددی مانند گلیوبلاستوما (آستروسیتوما درجه چهار)، آستروسیتومای آناپلاستیک (درجه سه) و الیگودندروگلیومای آناپلاستیک (درجه سه) دارد. سالانه حدود پنج نفر در هر 100 هزار فرد در اروپا و آمریکای شمالی دچار این بیماری میشوند. تعدادی از مطالعات، بهترین راهبرد را برای پرتودهی در افراد مبتلا به HGG بررسی کرده بودند؛ بنابراین نیاز به ارزیابی دقیق این مطالعات وجود داشت. تمام پرتودهی به خاطر سمیت در یک روز انجام نمیشود. به منظور ایجاد تعادل میان سمیت و کنترل تومور، دوزهای کمتری از اشعه طی چند روز داده میشود.
پرتودرمانی معمولی شامل دریافت روزانه 180 تا 200 cGy اشعه است. پرتودرمانی Hypofractionated به استفاده از دوزهای روزانه بالاتر از پرتو (> 200 cGy در روز) اشاره دارد که به طور معمول، تعداد کلی دفعات و بنابراین زمان کلی درمان را کاهش میدهد.
پرتودرمانی Hyperfractionated به استفاده از دوزهای روزانه کمتر از پرتو (< 180 cGy در روز)، تعداد بیشتر دفعات و بخشهای چندگانه دادهشده در روز به منظور رساندن یک دوز مجموع که حداقل با پرتودرمانی معمول روزانه با تقطیع دوز در دوره زمانی مشابه برابر باشد، اشاره دارد. هدف این روش، کاهش امکان سمیت دیرهنگام است.
پرتودرمانی سرعت Accelerated، اشاره به رساندن چندین بخش در روز با استفاده از دوزهای روزانه از پرتو مطابق با دوزهای پرتودرمانی خارجی معمول روزانه با تقطیع دوز دارد. هدف آن، کاهش زمان کلی درمان است؛ معمولاً دو یا سه بخش در روز ممکن است با یک فاصله شش تا هشت ساعته بین بخشها داده شود.
هدف مطالعه مروری
بررسی اثربخشی و ایمنی پرتودرمانی خارجی معمول با تقطیع دوز در افراد مبتلا به HGG تازه تشخیص دادهشده.
یافتههای اصلی چه هستند؟
ما 11 کارآزمایی (1537 شرکتکننده در بازوهای مرتبط با این مطالعه مروری) را یافتیم که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند. بیماران دارای پیشآگهی ضعیف، به طور کلی بر پایه سطح ضعیف سلامت در آنها، واجد شرایط برای ورود به کارآزماییهای تصادفیسازی نبودند. مزایایی از نظر بقای کلی در شرکتکنندگان دچار HGG که پرتودرمانی معمولی بعد از جراحی دریافت کرده در مقایسه با کسانی که مراقبت حمایتی پس از جراحی گرفته بودند، وجود داشت. پرتودرمانی Hypofractionated دارای اثر مشابهی برای بقا در قیاس با پرتودرمانی معمولی، به خصوص در افراد مبتلا به گلیوبلاستوما با سن 60 سال به بالا بود. هیچ اختلاف روشنی در عوارض جانبی میان این گروههای درمانی متفاوت وجود نداشت. دادههای ناکافی راجع به سایر پیامدها یعنی بقای بدون پیشرفت و کیفیت زندگی بین این گروههای درمانی مختلف وجود داشت.
دادههای ناکافی درباره پیامدهای بقا، عوارض جانبی، بقای بدون پیشرفت و کیفیت زندگی برای پرتودرمانی hyperfractionation در مقابل پرتودرمانی معمولی با تقطیع دوز و برای پرتودرمانی سرعت بخشیدهشده در برابر پرتودرمانی معمولی با تقطیع دوز وجود دارد.
کیفیت شواهد
کیفیت این شواهد از بسیار پائین تا بالا متفاوت بود. برخی از کارآزماییها به علت فقدان جزئیات درباره نحوه تقسیم شرکتکنندگان در گروههای درمانی، تعداد بیماران باقیمانده برای پیگیری و گزارش انتخابی احتمالی از پیامدهایی مثل عوارض جانبی، دارای خطر سوگیری بالاتر بودند.
فقط پنج مورد از 11 کارآزمایی انتخابشده، پس از سال 2000 منتشر شده بودند. اکثریت کارآزماییهای انتخابی در متاآنالیز، پیش از 2000 منتشر شده و اکنون منسوخ هستند. این کارآزماییهای قدیمیتر، تمایزی میان زیرگونههای مختلف از HGG قائل نشده بودند. آنها از روشهای منسوخشده پرتودرمانی مانند پرتودرمانی تمام مغز به جای پرتودرمانی موضعی (هدفش فقط تومور و نه کل مغز) استفاده کرده بودند.
چه نتیجهگیریهایی انجام شد؟
پرتودرمانی معمولی روزانه بعد از جراحی، باعث بهبود بقا در بزرگسالان دارای رفاه عملکردی خوب و HGG در مقایسه با عدم پرتودرمانی پس از جراحی میشود.
پرتودرمانی Hypofractionated، تأثیر مشابهی از نظر بقا در قیاس با پرتودرمانی معمولی، به ویژه در افراد مبتلا به گلیوبلاستوما با سن 60 سال به بالا داشت.