جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


پیشینه
کودکان و نوجوانانی که تجربه تروما (trauma) داشته‌اند در معرض خطر بالای ابتلا به اختلال استرسی پس از ضایعه روانی (PTSD ؛post-traumatic stress disorder) و سایر پیامدهای منفی سلامت احساسی، رفتاری و روانی قرار دارند که تمامی آن‌ها با هزینه‌های فردی و سلامت بالایی همراه هستند. طیف گسترده‌ای از روش‌های روان‌درمانی برای پیشگیری از بروز پیامدهای منفی مرتبط با تروما در کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار می‌گیرند.
اهداف
بررسی اثرات روش‌های روان‌درمانی در پیشگیری از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و پیامدهای منفی سلامت احساسی، رفتاری و روانی وابسته به آن در کودکان و نوجوانانی که تجربه یک رویداد تروماتیک را داشته‌اند.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت تخصصی گروه اختلالات شایع روانی در کاکرین (Cochrane Common Mental Disorders Group) تا 29 می 2015 به جست‌وجو پرداختیم. این پایگاه گزارش کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده را مرتبط با موضوع مطالعه مروری، از کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library)؛ (تمامی سال‌ها)، EMBASE (از 1974 تاکنون)، MEDLINE (از 1950 تاکنون) و PsycINFO (از 1967 تاکنون) دربرمی‌گرفت. ما همچنین فهرست منابع مطالعات و مطالعات مروری مرتبط را کنترل کردیم. ما هیچ نوع محدودیتی در جست‌وجو به لحاظ تاریخ انتشار، زبان یا وضعیت انتشار اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
تمامی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده که به مقایسه روش‌های روان‌درمانی با یک گروه کنترل از جمله روش‌های معمول درمان، لیست انتظار یا عدم درمان، درمان فارماکولوژیکال یا سایر روش‌های درمانی در کودکان یا نوجوانان با تجربه یک رویداد تروماتیک پرداخته بودند، وارد مطالعه مروری شدند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نفر از گروه مطالعه مروری به صورت مستقل به استخراج داده‌ها پرداختند. ما با استفاده از مدل اثرات تصادفی نسبتِ شانس بروز (OR) را برای پیامدهای دوتایی و میانگین تفاوت استاندارد (SMD) را برای پیامدهای پیوسته محاسبه کردیم. ما داده‌ها را در قالب بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت (تا و شامل 1 ماه بعد از درمان)، میان‌مدت (1 ماه تا 1 سال بعد از درمان) و بلندمدت (1 سال یا بیشتر) تجزیه و تحلیل کردیم.
نتایج اصلی
پژوهشگران 6201 شرکت‌کننده را از 51 کارآزمایی منتخب وارد مطالعه مروری کردند. 20 مطالعه فقط کودکان، 2 مطالعه فقط کودکان پیش‌دبستانی و 10 مطالعه فقط نوجوانان را دربرمی‌گرفتند؛ باقی مطالعات هر دو شامل کودکان و نوجوانان می‌شدند. شرکت‌کنندگان در 12 کارآزمایی در معرض سوء‌استفاده جنسی (sexual abuse)، در 10 کارآزمایی در معرض جنگ یا خشونت اجتماعی (community violence)، در 6 کارآزمایی در معرض ترومای فیزیکی (physical trauma) و در 6 کارآزمایی دیگر در معرض بلایای طبیعی و در 3 مطالعه در معرض خشونت بین‌فردی (interpersonal violence) قرار گرفته بودند؛ در 1 کارآزمایی شرکت‌کنندگان از یک بیماری تهدیدکننده زندگی رنج برده بودند و در 1 کارآزمایی دیگر به صورت فیزیکی مورد سوء‌استفاده یا بدرفتاری (maltreated) قرار گرفته بودند. شرکت‌کنندگان در باقی کارآزمایی‌ها در معرض طیفی از انواع تروما قرار داشتند.
اغلب کارآزمایی‌ها به مقایسه یک روش روان‌درمانی (psychological therapy) با یک گروه کنترل از جمله روش‌های معمول درمان، لیست انتظار یا عدم درمان پرداخته بودند. 17 مطالعه از روش رفتاردرمانی شناختی (CBT ؛cognitive-behavioural therapy) استفاده کرده بودند؛ 4 مطالعه از خانواده درمانی (family therapy) استفاده کرده بودند؛ 3 مطالعه از روش پرسشگری (debriefing) استفاده کرده بودند؛ 2 کارآزمایی از حساسیت‌زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد
(EMDR ؛eye movement desensitisation and reprocessing)، 2 کارآزمایی از روایت درمانی (narrative therapy)، و 2 کارآزمایی دیگر از آموزش روانی (psychoeducation) و حمایت درمانی (supportive therapy) استفاده کرده بودند؛ 1 کارآزمایی از روش مواجهه و 1 کارآزمایی دیگر از روش رفتاردرمانی شناختی به همراه روایت‌درمانی استفاده کرده بود. 8 کارآزمایی به مقایسه رفتاردرمانی شناختی با حمایت درمانی پرداخته بودند، 2 کارآزمایی به مقایسه رفتاردرمانی شناختی با حساسیت‌زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد، 1 کارآزمایی به مقایسه رفتاردرمانی شناختی با روان‌درمانی پویشی (psychodynamic)، 1 کارآزمایی به مقایسه مواجهه توام با حمایت درمانی با حمایت درمانی به تنهایی، و 1 کارآزمایی به مقایسه روایت درمانی توام با رفتاردرمانی شناختی در مقابل رفتاردرمانی شناختی به تنهایی پرداخته بودند. 4 کارآزمایی به مقایسه ارائه خدمات روان‌درمانی فردی با یک مدل گروهی از روش درمانی مشابه، و 1 کارآزمایی به مقایسه رفتاردرمانی شناختی برای کودکان در مقابل رفتاردرمانی برای هر دو مادران و کودکان پرداخته بودند.
احتمال تشخیص اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در کودکان و نوجوانانی که تحت روان‌درمانی قرار گرفته بودند، در مقایسه با افرادی که تحت هیچ روش درمانی قرار نگرفته بودند، یا تحت درمان با روش‌های معمول قرار گرفته یا در لیست انتظار قرار داشتند، تا 1 ماه بعد از درمان به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود (OR بروز: 0.51، 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 0.77؛ تعداد افراد موردنیاز برای ایجاد یک پیامد سودمند اضافی (NNTB): 6.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.70 تا 16.67؛ 5 مطالعه؛ 874 شرکت‌کننده). با وجود این، کیفیت کلی شواهد برای تشخیص اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در سطح بسیار پایین برآورد شد. همچنین علائم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی، 1 ماه بعد از درمان به طور قابل‌توجهی کاهش یافته بود (SMD: 0.42 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 - تا 0.24 - ؛ 15 مطالعه؛ 2051 شرکت‌کننده) و کیفیت شواهد در سطح پائین برآورد شده بود. این اثرات روش‌های روان‌درمانی در طول یک بازه زمانی بلند مدت‌ترآشکار نشدند.
رفتاردرمانی شناختی نسبت به حساسیت‌زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد و حمایت درمانی در کاهش تشخیص اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در کوتاه‌مدت از اثربخشی کمتر یا بیشتر برخوردار نبود (OR بروز: 0.74؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.29 تا 1.91؛ 2 مطالعه؛ 160 شرکت‌کننده)، با وجود این، شواهد پشتیبان آن به لحاظ کیفیت در سطح بسیار پائینی برآورد شدند. برای کاهش اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در کوتاه‌مدت، اثر کوچکی به نفع رفتاردرمانی شناختی نسبت به حساسیت‌زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد، بازی‌درمانی و حمایت‌درمانی وجود داشت (SMD: 0.24 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 - تا 0.05 - ؛ 7 مطالعه؛ 466 شرکت‌کننده). کیفیت شواهد برای این پیامد در سطح متوسط برآورد شد.
ما هیچ مطالعه‌ای را شناسایی نکردیم که به مقایسه روش‌های درمانی فارماکولوژیکال با روش‌های روان‌درمانی پرداخته باشد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
متاآنالیز (meta-analysis) انجام شده در این مطالعه مروری پاره‌ای شواهد را درباره اثربخشی روش‌های روان‌درمانی در پیشگیری از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و کاهش علائم در کودکان و نوجوانانی که در معرض تروما قرار گرفته بودند، تا 1 ماه بعد از درمان به دست داد. با وجود این، اطمینان ما به این یافته‌ها به واسطه کیفیت مطالعات منتخب و ناهمگونی قابل‌توجه میان مطالعات محدود است. برای نشان دادن اثربخشی نسبی روش‌های روان‌درمانی مختلف برای کودکان در معرض تروما، به ویژه در طول یک دوره زمانی بلندمدت‌تر به شواهد بشتری نیاز است. توصیه می‌شود مطالعات با کیفیت بالا برای مقایسه این روش‌های درمانی به اجرا درآید.
خلاصه به زبان ساده
روش‌های روان‌درمانی برای پیشگیری از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در کودکان و نوجوانان
چرا این مطالعه مروری مهم است؟
کودکان و نوجوانانی که تجربه تروما دارند، در معرض خطر بالای ابتلا به اختلال استرسی پس از ضایعه روانی (PTSD ؛post-traumatic stress disorder) و پیامدهای منفی روانی و اجتماعی قرار دارند.

این مطالعه مروری مورد توجه و علاقه چه کسانی قرار خواهد گرفت؟
این مطالعه مروری مورد توجه و علاقه کودکان و نوجوانان با تجربه تروما و خانواده‌ ایشان و ارائه‌دهندگان خدمات به ایشان و همچنین متخصصان خدمات سلامت به ویژه افرادی که در واحدهای ارائه خدمات سلامت روان به کودکان و نوجوانان مشغول کار هستند، قرار خواهد گرفت.

این مطالعه مروری قصد دارد به چه سوالاتی پاسخ دهد؟
• اثرات روش‌های روان‌درمانی در پیشگیری از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و سایر پیامدهای منفی احساسی، رفتاری و روانی سلامت در کودکان و نوجوانانی که در معرض یک رویداد تروماتیک قرار داشته‌اند، چیست؟
• کدام یک از روش‌های روان‌درمانی اثربخش‌تر هستند؟
• آیا روش‌های روان‌درمانی نسبت به روش‌های فارماکولوژیکال یا سایر روش‌های درمانی اثربخش‌تر هستند؟

چه مطالعاتی وارد این مطالعه مروری شدند؟
نویسندگان مطالعه مروری تا می 2015 برای به دست آوردن تمامی کارآزمایی‌های مرتبط با موضوع مطالعه مروری، پایگاه‌های اطلاعاتی را جست‌وجو کردند. مطالعات برای ورود به مطالعه مروری باید از نوع کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده می‌بودند و هر دو کودکان و نوجوانانی را دربر می‌گرفتند که در معرض تروما قرار گرفته بودند.
ما 51 کارآزمایی را با مجموعاً 6201 شرکت‌کننده وارد مطالعه مروری کردیم. شرکت‌کنندگان در 12 کارآزمایی در معرض سوء‌استفاده جنسی (sexual abuse)، در 10 کارآزمایی در معرض خشونت اجتماعی (community violence)، در 6 مطالعه در معرض ترومای فیزیکی (physical trauma) و در 6 مطالعه دیگر در معرض بلایای طبیعی و در 3 مطالعه در معرض خشونت بین‌فردی (interpersonal violence) قرار گرفته بودند. در 2 مطالعه هرکدام، شرکت‌کنندگان از یک بیماری تهدیدکننده زندگی رنج برده یا مورد سوء‌استفاده با بدرفتاری فیزیکی قرار گرفته بودند. شرکت‌کنندگان در باقی کارآزمایی‌ها در معرض طیفی از انواع تروما قرار داشتند.
اغلب کارآزمایی‌ها به مقایسه روش روان‌درمانی با یک وضعیت کنترل از جمله روش معمول درمان، لیست نتظار یا عدم درمان پرداخته بودند؛ سایر کارآزمایی‌ها به مقایسه روش‌های روان‌درمانی مختلف با یکدیگر پرداخته بودند.
در مجموع 43 مطالعه به گزارش پیامدهایی پرداخته بودند که در طول ماه اول بعد از درمان ثبت شده بودند؛ 27 مطالعه پیامدهایی را گزارش کرده بودند که از 1 ماه تا 1 سال بعد از درمان گزارش شده بودند و 8 مطالعه داده‌های مربوط به 1 سال یا بیشتر از 1 سال پس از درمان را گزارش کرده بودند.

شواهد به دست آمده از مطالعه مروری چه چیزی را به ما نشان می‌دهند؟
احتمال کمتری وجود داشت که اختلال استرسی پس از ضایعه روانی آن در کودکان و نوجوانانی که تحت درمان با روش‌های روان‌درمانی قرار گرفته بودند، در مقایسه با افرادی که هیچ درمانی دریافت نکرده بودند، یا تحت درمان معمول قرار داشته و در لیست انتظار به سر می‌برند، تا 1 ماه بعد از درمان تشخیص داده شود. همچنین بروز علائم این اختلال در آن‌ها کمتر بود. از آنجایی که کیفیت کلی شواهد بسیار پائین تا پائین برآورد شده بود، اطمینان ما به این یافته‌ها محدود بود. هیچ شواهدی مبنی بر اثربخشی روش‌های روان‌درمانی بیشتر از 1 ماه بعد از درمان وجود نداشت. شواهد با کیفیت متوسط وجود داشت که نشان می‌داد درمان شناختی‌رفتاری
(CBT ؛cognitive-behavioural therapy)، ممکن است نسبت به سایر روش‌های روان‌درمانی تا 1 ماه بعد از درمان در کاهش علائم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی اثربخش‌تر باشد.
عوارض جانبی گزارش نشده بودند. مطالعه‌ای وجود نداشت که به مقایسه روش‌های روان‌درمانی با روش‌های درمانی دارویی پرداخته باشد.

در گام بعدی بهتر است چه اتفاقی حادث شود؟
توصیه می‌شود پژوهشگران برای ارزیابی آتی اثربخشی روش‌های روان‌درمانی برای کودکان و نوجوانانی که در معرض تروما قرار گرفته بودند، به اجرای کارازمایی‌ها با کیفیت بالا بپردازند. این کارآزمایی‌ها بهتر است با هدف اطمینان از عدم آگاهی شرکت‌کنندگان و خانواده ایشان نسبت به دریافت روان‌درمانی، به ویژه زمانی که اندازه‌گیری‌ها توسط شرکت‌کنندگان یا والدین ایشان تکمیل می‌شود، طراحی شوند. به علاوه، توصیه می‌شود تلاش برای اطمینان از نرخ‌های بالای پیگیری بیشتر از 1 ماه بعد از اتمام دوره درمان صورت پذیرد.
به علاوه بهتر است مطالعات به منظور ارائه یک دلالت بهتر مبنی بر بیشتر یا کمتر بودن احتمال پاسخ‌دهی کودکان و نوجوانانی که در معرض انواع مختلفی از تروما قرار گرفته بودند به روش‌های درمانی، به مقایسه انواع روش‌های روان‌درمانی بپردازند.

(3890 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (110 دریافت)    

پذیرش: 1394/3/8 | انتشار: 1395/7/20