جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohamed A Youssef, Ahmed M Abou-Setta, Wai Sun Lam. Recombinant versus urinary human chorionic gonadotrophin for final oocyte maturation triggering in IVF and ICSI cycles. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-528-fa.html
پیشینه
طی چند دهه گذشته، از گونادوتروپین کوریونیک انسانی موجود در ادرار (uhCG) برای تحریک مرحله نهایی بلوغ تخمک در سیکل‌های لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) استفاده شده است. فناوری نوترکیب امکان تولید دو دارو را مهیا ساخته است: یکی گونادوتروپین کوریونیک انسانی نوترکیب (rhCG) و دیگری هورمون لوتئونیزینگ نوترکیب (rLH) که می‌توانند برای همان هدف به کار گرفته شود تا به این ترتیب، ترشح هورمون لوتئونیزینگ درون‌زا (LH) را تقلید کند. این امر سبب می‌شود تا تولید‌کنندگان تجاری به تنظیم تولید با توجه به نیاز بازار بپردازند و تمام آلودگی‌های ادراری را از میان بردارند و موجب تسهیل تزریق زیرجلدی امن یک ترکیب شوند و در نتیجه، رفتن به سراغ این بسته یا آن بسته دارو کمتر شود. با این حال، قبل از تغییر در روش، لازم است اثربخشی داروهای نوترکیب نسبت به گونادوتروپین کوریونیک انسانی موجود در ادرار (uhCG) که در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرد، مقایسه شود.
اهداف
بررسی اثر rhCG زیرجلدی و rLH با دوز بالا در مقایسه با uhCG برای القای مرحله نهایی بلوغ تخمک در زنان نابارور تحت سیکل IVF و ICSI.
روش های جستجو
ما این موارد را جست‌وجو کردیم: ثبت کارآزمایی‌های گروه اختلالات قاعدگی و ناباروری در کاکرین (Cochrane Menstrual Disorders and Subfertility Group) (اپریل 2015)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ (شماره 3؛ 2015)؛ MEDLINE (از 1946 تا اپریل 2015)، EMBASE (از 1980 تا اپریل 2015)، Psychinfo (از 1806 تا اپریل 2015) و همچنین ثبت کارآزمایی‌های سایت ClinicalTrials.gov در 13 می سال 2015 و پورتال جست‌وجوی متعلق به پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO ICTRP ؛World Health Organization International Clinical Trials Registry Platform) در 14 می .2015
معیارهای انتخاب
دو نویسنده مطالعه مروری مستقلا به بررسی عناوین و چکیده مقالات پرداختند و آن‌هایی را انتخاب کردند که برای گردآوری مقاله کامل، مرتبط با موضوع به نظر می‌رسیدند. ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را برگزیدیم که در آن‌ها به مقایسه rhCG و rLHبا HCG موجود در ادرار برای تحریک مرحله نهایی بلوغ تخمک در سیکل‌های IVF و ICSI جهت درمان ناباروری در زنان با نورموگنادوتروپیک normogonadotropic پرداخته شده بود.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده به طور مستقل، وظیفه گنجاندن یا حذف، ارزیابی کیفیت و استخراج داده‌ها را بر عهده گرفتند. ما هرگونه اختلاف را در حضور نویسنده سوم به رأی گذاشتیم تا به اجماع نظر برسیم. پیامدهای بررسی اولیه عبارت بودند از تداوم بارداری/تولد نوزاد زنده (ongoing pregnancy/live birth) و بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS). بارداری بالینی، میزان سقط جنین، تعداد تخمک‌های بازیابی‌شده (retrieved) و عوارض جانبی نیز پیامدهای ثانویه را شامل می‌شدند. برای محاسبه OR ادغام‌شده (pooled odds ratios) و 95% فاصله اطمینان (CI) به ترکیب داده‌ها پرداختیم و ناهمگونی آماری را با استفاده از آماره I2 ارزیابی کردیم. ما کیفیت کلی شواهد را برای مقایسه‌های اصلی با استفاده از روش GRADE ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما 18 RCT را با حضور 2952 شرکت‌کننده در نظر گرفتیم. تعداد 15 کارآزمایی به مقایسه rhCG با uhCG، و سه کارآزمایی نیز به مقایسه rhLH با uhCG اختصاص داشت. کیفیت شواهد برای مقایسه‌های مختلف، محدده بین بسیار پائین تا بالا را در بر می‌گرفت. محدودیت‌های موجود عبارت بودند از گزارش ضعیف از روش‌های مطالعه و عدم دقت. شرکت‌های دارویی، تأمین بودجه 9 مطالعه را از 18 مطالعه برعهده داشتند و گزارش روشنی از منبع تأمین مالی 5 مطالعه دیگر مشاهده نشد.
تداوم بارداری/ زنده‌زایی
هیچ شاهد قطعی مبنی بر وجود تفاوت بین rhCG وuhCG (نسبت شانس (OR): 1.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.49؛ 7 کارآزمایی؛ 1136 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت متوسط) یا بینrhLH و uhCG؛ (OR: 0.95؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.51 تا 1.78؛ دو کارآزمایی؛ 289 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) برای تداوم بارداری یا میزان زنده‌زایی مشاهده نشد.
OHSS
هیچ شاهدی مبنی بر وجود تفاوت بین rhCG وuhCG در بروز OHSS به این ترتیب مشاهده نشد: OHSS متوسط تا شدید (OR: 1.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.37 تا 8.45؛ سه کارآزمایی؛ 417 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین)، OHSS متوسط (OR: 0.78؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 تا 2.27؛ یک کارآزمایی؛ 243 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین)، OHSS خفیف تا متوسط (OR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 2.38؛ دو کارآزمایی؛ 320 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین) یا OHSS تعریف‌نشده (OR: 1.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 2.78؛ سه کارآزمایی؛ 495 شرکت‌کننده؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین). به همین ترتیب، هیچ شاهدی نیز در خصوص وجود تفاوت بین rhLH و uhCG در میزان OHSS برای OHSS متوسط مشاهده نشد (OR: 0.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 1.69؛ دو کارآزمایی؛ 280 شرکت‌کننده؛ I2 = 5%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
ما به این نتیجه رسیدیم که هیچ شاهدی دال بر وجود تفاوت بین rhCG یا rhLH و uhCG در میزان زنده‌زایی یا تداوم بارداری یا میزان OHSS وجود ندارد.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از گنادوتروپین کوریونیک انسانی نوترکیب در برابر گنادوتروپین کوریونیک انسانی موجود در ادرار برای تحریک تخمک‌گذاری در کمک باروری.
سوال مطالعه مروری
محققان کاکرین به بررسی شواهد در خصوص اثرات دو دارو پرداختند که به صورت مصنوعی هورمون‌های مورد نیاز را برای حاملگی جنین بازتولید می‌کنند. این دو دارو عبارت‌اند از: گونادوتروپین کوریونیک انسانی نوترکیب (rhCG) و هورمون لوتئونیزینگ انسانی نوترکیب (rhLH). آنان به مقایسه این دو دارو با گونادوتروپین کوریونیک انسانی موجود در ادرار (uhCG) برای زوج‌های نابارور پرداختند که تحت لقاح مصنوعی (IVF) یا سیکل‌های تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) قرار داشتند.

پیشینه
طی چند دهه گذشته، از گونادوتروپین کوریونیک انسانی موجود در ادرار (uhCG) برای تحریک مرحله نهایی بلوغ تخمک در سیکل‌های لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) استفاده شده است. فناوری نوترکیب امکان تولید دو نوع دارو را مهیا ساخته که می‌توانند برای هدف یکسان به کار گرفته شوند تا به این ترتیب، افزایش هورمون لوتئونیزینگ (LH) به صورت طبیعی تقلید شود. این امر سبب می‌شود تا تولید‌کنندگان تجاری به تنظیم تولید با توجه به نیاز بازار بپردازند و تمام آلودگی‌های ادراری را از میان بردارند و موجب آسودگی بیمار حین تزریق امن دارو و استانداردسازی بسته‌های دارویی شوند. با این حال، پیش از ایجاد تغییر در روش، لازم است اثربخشی داروهای نوترکیب نسبت به uhCG که در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرد، مقایسه شود. پیامدهای مطالعه مروری اولیه عبارت بودند از تداوم بارداری/زنده‌زایی و بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS).

ویژگی‌های مطالعه
ما 18 مطالعه را یافتیم که در آن‌ها به بررسی 2952 زن تحت IVF یا ICSI پرداخته شده بود. در 15 کارآزمایی با حضور 2473 زن rhCG باuhCG ، و در سه کارآزمایی با حضور 479 زن rLH با uhCG مقایسه شد.
زنان حاضر در مطالعات بین 18 تا 45 سال سن داشتند و سیکل قاعدگی آنان به طور منظم و بدون سابقه OHSS بود. انواع ناباروری شامل بیماری لوله‌های رحمی، آندومتریوز، ناباروری با علت ناشناخته و ناباروری با علل مردانه بود.
شرکت‌های دارویی بودجه 9 مطالعه را از 18 مطالعه تأمین کردند. چهار مطالعه بدون تأمین بودجه تجاری انجام شده بودند و در پنج مطالعه باقی‌مانده نیز اشاره واضحی به منبع تأمین بودجه نشده بود. شواهد موجود به اپریل سال 2015 بازمی‌گردد.

نتایج اصلی
هیچ شاهدی مبنی بر وجود تفاوت بین rhCG و uhCG یا بین rLH و uhCG در میزان زنده‌زایی/تداوم بارداری یا OHSS وجود نداشت.
در مطالعات انجام شده، گزارش چندانی از شواهد در خصوص عوارض جانبی به غیر از OHSS مشاهده نشد و شواهدی که گزارش شده بود، نتیجه‌ای در بر نداشت.

کیفیت شواهد
در خصوص مقایسه rhCG با uhCG، کیفیت شواهد برای میزان تداوم بارداری/ زنده‎زایی در سطح متوسط، و از نظر بروز OHSS در سطح پائین بود. محدودیت اصلی برای شواهد، عدم دقت بود (مثلا اندازه مطالعه برای رد نقش شانس، بیش از حد کوچک بود). برای مقایسه rLH با uhCG، کیفیت شواهد برای میزان تداوم بارداری/زنده‌زایی و برای بروز OHSS در سطح بسیار پائین بود. محدودیت‌های اصلی شواهد عبارت بودند از عدم دقت و گزارش ضعیف از روش‌های مطالعه.

(16515 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (117 دریافت)    

پذیرش: 1394/2/3 | انتشار: 1395/2/4