جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Raymond J Chan, Joan Webster, Alison Bowers. End-of-life care pathways for improving outcomes in caring for the dying. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-400-fa.html
پیشینه
این یک نسخه به‌روزرسانی شده از مطالعه مروری منتشرشده در شماره 11؛ 2013 کتابخانه کاکرین است. در بسیاری از حیطه‌های بالینی، مسیرهای مراقبت‌های یکپارچه به عنوان ساختار مراقبت چند رشته‌ای به کار گرفته می‌شود که جزئیات گا‌م‌های اساسی در مراقبت از بیماران مبتلا به مشکلات بالینی خاص توضیح داده می‌شوند. به طور خاص، شیوه‌های مراقبت از افراد محتضر به عنوان یک مدل برای بهبود مراقبت از بیمارانی که روزهای آخر زندگی خود را سپری می‌کنند، توسعه یافته‌اند. مسیر مراقبت با هدف رسیدن به این اطمینان طراحی شده که بهترین مدیریت در مناسب‌ترین زمان انجام شود، و به وسیله بهترین متخصصان سلامت ارائه شود. از زمان آخرین به‌روزرسانی، نگرانی دائمی در مورد ایمنی اجرای شیوه‌های مراقبتی پایان زندگی، به ویژه در انگلستان وجود داشته است. بنابراین، ضرورت جدی برای پزشکان و سیاست‌گذاران وجود دارد تا در مورد تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی از طریق یک مطالعه مروری نظام‌مند مطلع شوند.
اهداف
بررسی تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی، در مقایسه با مراقبت‌های معمول (بدون شیوه خاص) یا در مقایسه با مراقبت‌های هدایت شده با دیگر روش‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در کل سیستم بهداشت و درمان (برای مثال بیمارستان‌ها، خانه‎های مراقبت از سالمندان، جامعه).
به طور خاص، هدف ما بررسی اثرات این روش‌ها بر شدت علائم و کیفیت زندگی افراد محتضر، یا افرادی بود که در ارتباط با فرد گیرنده این مراقبت بودند، مانند خانواده‌ها، مراقبان و پرستاران، یا ترکیبی از این دو.
روش های جستجو
ما پایگاه کارآزمایی‌های بالینی ثبت‌شده کاکرین ((CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library)؛ شماره 6؛ 2015)، MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ مقالات مطالعات مروری، ثبت کارآزمایی‌ها و فهرست منابع مطالعات مرتبط را جست‌وجو کردیم. ما جست‌وجوی اصلی را در سپتامبر 2009 انجام داده بودیم، و دومین به‌روزرسانی در جولای 2015 انجام شد.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCTs ؛Randomised Controlled Trials)، کارآزمایی‌های نیمه‌تصادفی‌ یا مطالعات کنترل‌شده با کیفیت بالا قبل و بعد از استفاده از یک شیوه مراقبت در دوره پایان زندگی در مراقبت از فرد محتضر را با عدم استفاده از آن مقایسه کرده بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مطالعه مروری به طور مستقل، نتایج جستجوها را با معیارهای از پیش تعیین شده سنجیدند، خطر سوگیری (Bias) را بررسی کردند، و استخراج داده‌ها را انجام دادند. ما از روش‌های استاندارد روش‌شناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 3028 عنوان را چک کردیم و یک RCT خوشه‌ای ایتالیایی را با 16 واحد پزشکی اصلی یافتیم (واحد بستری در بیمارستان) و 232 همراه بیماران سرطانی را در این به‌روزرسانی انتخاب کردیم. ما این مطالعه را به طور کلی در خطر بالای سوگیری ارزیابی کردیم، که عمدتا به خاطر عدم کورسازی و میزان فرسایش بود. فقط 34% از شرکت‌کنندگان (از 14% تا 75% در بخش‌های مختلف متغیر بود) به شیوه‌ای که مطابق شیوه برنامه‌ریزی شده بود، مراقبت دریافت می‌کردند. با این حال این موضوع به خاطر ماهیت این مداخله و شرایط قابل پیش‌بینی شده بود. تمام جمعیت تحت مطالعه افراد سرطانی بودند که روزهای آخر زندگی‌شان را طی می‌کردند. شرکت‌کنندگان تحت شیوه مراقبتی لیورپول (LCP-I؛ نسخه ایتالیایی از یک برنامه بهبود مستمر مراقبت پایان زندگی) یا مراقبت‌های استاندارد قرار گرفتند. پیامدهای اولیه این مطالعه مروری عبارت بودند از شدت علائم فیزیکی، شدت علائم روانی، کیفیت زندگی و هرگونه عوارض جانبی. شدت علایم فیزیکی به صورت کنترل کلی درد، تنگی‌نفس، و تهوع و استفراغ ارزیابی شد. شواهدی با کیفیت بسیار پائین، تفاوتی به نفع شیوه مراقبتی لیورپول در مقایسه با مراقبت معمول در کنترل کلی تنگی‌نفس نشان دادند: این مطالعه میزان نسبت شانس (OR): 2.0 و 95% فاصله اطمینان (CI): 1.1 تا 3.8 را گزارش کرده بود. شواهد با کیفیت بسیار پائین هیچ تفاوتی در میزان درد (OR: 1.3؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.7 تا 2.6؛ 0.461 = P) و تهوع و استفراغ نشان ندادند (OR: 1.5؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.7 تا 3.2؛ 0.252 = P). هیچ یک از سایر اهداف اولیه در این مطالعه مروری ارزیابی نشده بودند. داده‌های محدودی در مورد برنامه‌ریزی مراقبت‌های پیشرفته توسط نویسندگان این مطالعه مروری گردآوری شده بود، که نتایج را برای پیامدهای ثانویه غیرقابل اعتماد می‌کرد. هیچ یک از سایر پیامدهای ثانویه در این مطالعه مروری بررسی نشده بودند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد محدودی در مورد اثربخشی بالینی، فیزیکی، روانی یا احساسی شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در دسترس است.
خلاصه به زبان ساده
شیوه‌های مراقبت در پایان زندگی برای افراد محتضر
پیشینه
شیوه‌های مراقبت در پایان زندگی برای افرادی که آخرین روزهای عمر خود را سپری می‌کنند، برای هدایت مراقبت‌های موثر و کمک به تصمیم‌گیری، استفاده می‌شود. با توجه به نگرانی‌های قابل توجه در مورد ایمنی و کیفیت مراقبت مرتبط با اجرای شیوه، کاربردی‌ترین شیوه مراقبت در دوره پایان زندگی (شیوه مراقبت لیورپول) دیگر در انگلستان (UK) استفاده نمی‌شود. مطالعه مروری حاضر این موضوع را بررسی کرد که آیا استفاده از شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در مراقبت از فرد محتضر موثر است یا خیر.

ویژگی‌های مطالعه
در جولای 2015، ما پایگاه اطلاعاتی علمی کارآزمایی‌های بالینی را جستجو کردیم که در آن‌ها تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان عمر با یک گروه کنترل که مراقبت‌های معمول دریافت کرده بودند، یا کارآزمایی‌هایی که یک شیوه مراقبت در پایان زندگی را با یک شیوه دیگر مقایسه کرده بودند، ارزیابی شدند. شرکت‌کنندگان عبارت بودند از بیماران، مراقبان آن‌ها و خانواده‌ها که یک شیوه از مراقبت‌های پایان عمر را دریافت کرده بودند. هیچ محدودیتی در سن بیمار، تشخیص یا محل ارائه (بیمارستان، خانه، خانه سالمندان) وجود نداشت.

نتایج اصلی
در مطالعه مروری کنونی ما یک مطالعه ایتالیایی یافتیم که در آن اطلاعاتی در مورد 232 بیمار در حال احتضار توسط مراقبین آن‌ها (دوستان یا خانواده) ارائه شده بود. فقط 34 درصد از شرکت‌کنندگان تحت شیوه مراقبت مورد نظر قرار داشتند. تنگی‌نفس در بیمارانی که شیوه لیورپول مراقبت را دریافت می‌کردند، در مقایسه با بیمارانی که در گروه این شیوه مراقبتی نبودند، بهتر کنترل شده بود، اما این یافته، بر شواهد به دست آمده از یک کارآزمایی کوچک مبنتی است. این مطالعه مروری، نتایج مهم مانند شدت سایر علائم فیزیکی یا روانی یا کیفیت زندگی، یا هرگونه عوارض جانبی مرتبط با استفاده از شیوه پایان زندگی را گزارش نکرده بود. همچنین هیچ سوالی در مورد رضایت‌مندی از مراقبت، هزینه‌های مداخله، یا کیفیت ارتباطات بین مراقبان و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی وجود نداشت.

کیفیت شواهد
ما کیفیت مطالعات انتخاب‌شده را بسیار پائین در نظر گرفتیم به دلیل سوگیری‌های بالقوه، از جمله، عدم توانایی برای جلوگیری از اطلاع شرکت‌کنندگان از این که در کدام گروه قرار دارند (مراقبت معمول یا گروه شیوه مراقبت)، تعداد زیادی از مراقبان که از ابتدا وارد مطالعه شدند اما به پرسشنامه پیگیری پاسخ ندادند (این به خصوص در مورد مراقبین بیمارانی بود که در بخش‌هایی بودند که در آن شیوه مراقبت مورد استفاده قرار نمی‌گرفت (بخش کنترل))، نسبت پایین بیمارانی که شیوه مراقبت (مداخله) برنامه‌ریزی شده را عینا دریافت کرده بودند، و اینکه مطالعه فقط شامل بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان‌های ایتالیا بود. بنابراین، نتایج ممکن است برای بیماران مبتلا به بیماری‌های دیگر صدق نکند.

(1806 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (93 دریافت)    

پذیرش: 1394/5/5 | انتشار: 1394/11/23