پیشینه
نشان داده شده که شیوههای نامناسب و رفتار غیرحرفهای در تحقیقات بالینی منجر به هدر رفتن بخش قابلتوجهی از بودجه بهداشت و درمان و آسیب رساندن به سلامت عمومی میشود.
اهداف
هدف ما بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی یا سیاستی در صداقت در پژوهش یا رفتار مسئول در پژوهش بر رفتار و نگرش پژوهشگران در سلامت و دیگر زمینههای تحقیقاتی بود.
روش های جستجو
ما جستوجوی خود را در پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کتابشناختی تحقیقات سلامت در CENTRAL؛ MEDLINE؛ LILACS و CINAHL و همچنین در Academic Search Complete؛ AGRICOLA؛، GeoRef؛ PsycINFO؛ ERIC؛ SCOPUS و Web of Science انجام دادیم. ما آخرین جستوجو را در 15 آپریل 2015 انجام دادیم و جستوجوها منحصرا به مقالات منتشرشده بین سالهای 1990 و 2014 محدود بود. ما همچنین مجموعه مقالات کنفرانسها و چکیدههای مجموعه مقالات کنفرانسهای مربوط به صداقت در تحقیق و وبسایتهای تخصصی را جستوجو کردیم. ما 14 مجله را که به طور منظم تحقیقات مربوط به صداقت در پژوهش را منتشر میکنند، به صورت دستی جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما مطالعاتی را انتخاب کردیم که اثرات یک یا چند مداخله را اندازهگیری کردند، یعنی هرگونه روش مستقیم یا غیرمستقیم که ممکن است بر صداقت در تحقیق و رفتار مسئول تحقیقات در وسیعترین معنای آن تاثیر داشته باشد و شرکتکنندگان آنها، سهامداران در فرآیندهای پژوهشی و انتشاراتی، از دانشجویان گرفته تا سیاستگذاران، بودند. ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و غیرتصادفیسازی مانند مطالعات کنترلشده قبل و بعد را با مقایسههای پیامدها در گروه مداخله نسبت به گروه عدم مداخله یا قبل از مداخله در مقابل بعد از مداخله انتخاب کردیم. مطالعات بدون گروه کنترل در این مطالعه مروری انتخاب نشدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. به منظور ارزیابی خطر سوگیری (Bias) در مطالعات غیرتصادفیسازی، از یک ابزار اصلاح شده کاکرین استفاده کردیم که در آن چهار مورد از شش حوزه اصلی (کورسازی، دادههای پیامدهای ناقص، گزارش پیامد انتخابی، منابع دیگر سوگیری) و دو حوزه دیگر (قابلیت مقایسه گروهها و عوامل مداخلهگر) را به کار بردیم. ما پیامدهای اصلی را به سطوح زیر طبقهبندی کردیم: 1) تغییر سازمانی قابل انتساب به مداخله، 2) تغییر رفتار، 3) کسب دانش/ مهارت و 4) اصلاح نگرشها / برداشتها. پیامد ثانویه، واکنش شرکتکنندگان به مداخله بود.
نتایج اصلی
31 مطالعه در مجموع شامل 9571 شرکتکننده، شرح داده شده در 33 مقاله، معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. همه مطالعات به زبان انگلیسی منتشر شده بودند. 15 مطالعه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بودند، 9 مورد مطالعات کنترلشده قبل و بعد بودند، 4 مورد مطالعات کنترلشده نامتعادل با یک کنترل تاریخی بود، 1 مورد مطالعه کنترلشده نامتعادل با یک پس آزمون تنها و 2 مورد مطالعات کنترلشده نامتعادل با یافتههای قبل و بعد از آزمون برای گروه مداخله و پس آزمون در گروه کنترل بود. 21 مطالعه اثرات مداخلات مربوط به سرقت ادبی و 10 مطالعه مداخلات مربوط به صداقت در پژوهش / اخلاق را ارزیابی کردند. شرکتکنندگان شامل دانشجویان دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دانشگاهیان از طیف وسیعی از رشتههای تحقیقاتی و کشورها بودند و مطالعات به ارزیابی انواع مختلف پیامدها پرداخته بودند.
قضاوت ما بر این بود که بسیاری از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده انتخابشده دارای خطر بالای سوگیری در حداقل یکی از حوزههای ارزیابی بودند و در مورد کارآزماییهای غیرتصادفیسازی، هیچ تلاشی برای کاهش سوگیری بالقوه ذاتی در طرحهای غیر تصادفیسازی وجود نداشت .
ما طیف وسیعی از مداخلات را با هدف کاهش سوءرفتار در پژوهش شناسایی کردیم. اغلب مداخلات نوعی از آموزش را در بر داشتند، اما روشها و محتوای آنها تا حد زیادی متفاوت بود و شامل سخنرانیهای چهره به چهره و آنلاین، ماژولهای تعاملی آنلاین، گروههای بحث، تکالیف و تمرینهای عملی بود. اکثر مطالعات از اندازههای پیامدهای استاندارد یا معتبر استفاده نکردند و ترکیب یافتههای حاصل از مطالعات با چنین مداخلات گوناگون، پیامدها و شرکتکنندگان، غیرممکن بود. به طور کلی، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود دارد که نشان میدهد روشهای مختلف آموزش در صداقت تحقیقات بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به مسائل اخلاقی تاثیرگذار است، اما حداقل اثرات (یا کوتاهمدت) را بر دانش آنها داشت.
آموزش در مورد سرقت ادبی و بازنویسی، اثرات مختلفی بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به سرقت ادبی و اعتماد آنان بر اجتناب از آن داشت، اما به نظر میرسد آموزشهایی که شامل تمرینهای عملی بودند، بیشتر موثر است. آموزش درباره سرقت ادبی، اثرات متناقضی بر دانش شرکتکنندگان در مورد آنها و توانایی تشخیص سرقت ادبی داشت. آموزش فعال، به ویژه اگر در تمرینهای عملی شرکت کنند یا از نرمافزار تطبیق متن استفاده کنند، به طور کلی وقوع سرقت ادبی را کاهش میدهد. اگرچه نتایج با یکدیگر سازگار نیستند، طرح فرم سهم نویسنده مجله بر صداقت اطلاعات عرضه شده در مورد سهم افراد و نسبت مشارکت ذکر شده که دارای معیارهای نویسندگی است، تاثیرگذار بود. ما هیچ مطالعهای را شناسایی نکردیم که به آزمایش مداخلات برای نتایج در سطح سازمانی پرداخته باشد. تعداد حوادث و اندازه اثرات مداخله، به طور کلی کوچک بودند، به طوری که شواهد به احتمال زیاد دقیق نیستند. هیچگونه عوارض جانبی گزارش نشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
مبنای شواهد مربوط به مداخلات، به منظور بهبود صداقت تحقیقات ناقص بوده و مطالعاتی که انجام شدهاند برای متاآنالیز (meta-analysis) ناهمگون و نامناسب هستند و کاربرد آنها در سایر تنظیمات و جمعیتها نامشخص است. به این دلیل که انتخاب طرح مطالعه و مداخلات اغلب ناکافی گزارش شدهاند، بسیاری از مطالعات دارای خطر بالای سوگیری بودند. حتی زمانی که طرحهای تصادفیسازی استفاده شدند، تعمیم یافتهها دشوار بود. با توجه به کیفیت بسیار پائین شواهد، اثرات آموزش در رفتار مسئول تحقیق در کاهش سوءرفتار در پژوهش نامشخص است. شواهدی با کیفیت پائین نشان میدهد که آموزش در مورد سرقت ادبی، به خصوص اگر شامل تمرینهای عملی و استفاده از نرم افزار تطبیق متن باشد، ممکن است وقوع سرقت ادبی را کاهش دهد.
خلاصه به زبان ساده
جلوگیری از سوءرفتار و ترویج صداقت در پژوهش و نشر
پزشکان و بیماران باید قادر باشند به گزارشهای پژوهشهای پزشکی اعتماد کنند، زیرا این گزارشها برای کمک به آنها در تصمیمگیری در مورد درمان استفاده میشوند. بنابراین جلوگیری از تحقیقات نادرست یا گمراه کننده دارای اهمیت زیادی است. مشکلات موجود با پژوهشها شامل انواع مختلفی از سوءرفتار مانند تغییر نتایج (تحریف)، ساخت نتایج (جعل) یا کپی کردن کار افراد دیگر (سرقت ادبی) میشود. گفته میشود که سیستمهای خوبی که تحقیقات قابل اعتماد تولید میکنند، صداقت در پژوهش را نشان میدهند. ما فعالیتهایی مانند آموزش را مطالعه کردیم که برای کاهش سوءرفتار در پژوهش و تشویق به صداقت طراحی شدهاند. اثرات برخی از این فعالیتها روی نگرش، دانش و رفتار محققان مطالعه شده و ما شواهد حاصل از این مطالعات را گردهم آوردهایم.
برخی از مطالعات، اثرات مثبتی بر نگرش محققان نسبت به سرقت ادبی نشان دادند. آموزش عملی، مانند استفاده از برنامههای کامپیوتری که میتوانند سرقت ادبی را شناسایی کنند و یا تمرین نوشتاری، گاهی اوقات سرقت ادبی را توسط دانشجویان کاهش داد، اما همه مطالعات، اثر مثبتی نشان ندادند. ما هیچ مطالعهای را نیافتیم که درباره جعل یا تحریف، انجام شده باشد. نتایج دو مطالعه نشان داد، روشی که در آن نشریات از نویسندگان درباره جزئیات اینکه هر بخش از یک مطالعه توسط چه کسی انجام شده است، میپرسند، پاسخ آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
بسیاری از مطالعات انتخاب شده در این بررسی دارای مشکلاتی از قبیل تعداد کم نمونهها بودند یا از روشهایی استفاده کرده بودند که ممکن است در نتایج، سوگیری ایجاد کنند. روشهای آموزش داده شده در مطالعات (که شامل دورههای آنلاین، سخنرانیها و بحثهای گروهی بودند) اغلب به وضوح شرح داده نشده بود. اغلب مطالعات به آزمایش اثرات در طول دورههای زمانی کوتاه پرداخته بودند. بسیاری از مطالعات به جای محققان فعال شامل دانشجویان دانشگاهها بودند.
به طور خلاصه، شواهد موجود از کیفیت بسیار پائینی برخوردار بودند، به طوری که اثر هر نوع مداخله برای جلوگیری از سوءرفتار و ترویج صداقت در پژوهش و انتشار، دارای قطعیت نبودند. با این حال، آموزش عملی در مورد چگونگی اجتناب از سرقت ادبی ممکن است در کاهش سرقت ادبی توسط دانشجویان موثر باشد. اگرچه ما نمیدانیم آیا این نوع آموزش دارای اثرات طولانیمدت است یا خیر.