پیشینه
افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی، در مقایسه با عموم جامعه، امید به زندگی کمتری داشته، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قرار داشته و در جستوجو و دستیابی به خدمات بهداشتی درمانی دارای مشکلات بیشتری هستند.
از مداخلات سازمانی برای بازطراحی ساختار و نظام ارائه خدمات استفاده میشود. این اولین نسخه بهروز شده از مطالعه مرور اصلی است.
اهداف
ارزیابی اثرات مداخلات سازمانی در حوزه خدمات سلامت برای مشکلات سلامت روانی و جسمانی افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی.
روش های جستجو
ما برای این نسخه بهروز شده از مطالعه مروری از آپریل 2006 تا 4 سپتامبر 2015 در پایگاه اطلاعاتی CENTRAL؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL و سایر پایگاههای اطلاعاتی به جستوجو پرداختیم. ما فهرست منابع مطالعات انتخابشده را بررسی کرده و با کارشناسان حوزه مربوطه مشورت کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده از مداخلات سازمانی در حوزه خدمات بهداشتی درمانی که با هدف بهبود خدمترسانی برای رفع مشکلات سلامت روانی و جسمانی بزرگسالان مبتلا به ناتوانی ذهنی به اجرا درآمدهاند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روشهای استاندارد روششناسی، آنطور که در کتابچه راهنمای کاکرین برای مرورهای ساختارمند مداخلات آورده شده، به علاوه راهنمایی ویژه گروه عملکرد موثر و سازماندهی مراقبت در کاکرین (EPOC؛ Cochrane Effective Practice and Organisation of Care Group) استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 1 کارآزمایی جدید از جستوجوهای بهروز شده شناسایی کردیم.
7 کارآزمایی (347 شرکتکننده) با معیارهای انتخاب مطابقت داشتند. مداخلات متنوع بودند اما اجزای مشترکی داشتند: مداخلاتی که میزان و تناوب ارائه خدمت را افزایش داده بودند (4 کارآزمایی؛ 200 شرکتکننده)، رفتاردرمانی اجتماعمحور توسط متخصص (1 کارآزمایی؛ 63 شرکتکننده)، خدمات درمانی ارائه شده در مراکز خدمترسانی ویژه افراد با اختلالات رفتاری (outreach)؛ (1 کارآزمایی؛ 50 شرکتکننده). 1 کارآزمایی دیگر به مقایسه دو بازوی فعال پرداخته بود (مشاوره سنتی و مداخله یکپارچه شده برای موارد محرومیت از داشتن کسی یا چیزی؛ 34 شرکتکننده).
مطالعات انتخابشده به بررسی مداخلاتی پرداخته بودند که با مشکلات مربوط به سلامت روانی افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی سرو کار داشتهاند. هیچ یک از کارآزماییها بر مشکلات مربوط به سلامت جسمانی تمرکز نکرده بودند. 4 مطالعه به ارزیابی اثر مداخلات سازمانی بر مشکلات رفتاری افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی، 3 مطالعه به ارزیابی بار کاری ارائهدهنده خدمت و 3 مطالعه به ارزیابی هزینههای مربوط به مداخلات پرداخته بودند. هیچ یک از مطالعات انتخابشده، دادههای مربوط به اثر مداخلات سازمانی بر عوارض جانبی را گزارش نکرده بودند. بیشتر مطالعات با خطر سوگیری (Bias) در سطح پایین ارزیابی شدند.
در رابطه با اینکه آیا مداخلاتی که تناوب و میزان ارائه خدمت یا خدمات ارائه شده را در مراکز خدمترسانی ویژه افراد با اختلالات رفتاری افزایش میدهند، منجر به کاهش مشکلات رفتاری در افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی میشوند یا خیر، عدم قطعیت وجود دارد (به ترتیب 2 و 1 مطالعه؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). مشکلات رفتاری از طریق رفتاردرمانی اجتماعمحور توسط متخصص به تدریج کاهش پیدا کردند (1 کارآزمایی؛ شواهد با سطح قطعیت پایین). افزایش تناوب و میزان ارائه خدمت احتمالا تفاوت اندک یا هیچ تفاوتی در بار کاری ارائهدهنده خدمت ایجاد نمیکند (میانگین تفاوت (MD): 0.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.48- تا 3.54؛ 2 کارآزمایی؛ شواهد با قطعیت متوسط). درباره اینکه آیا خدمات درمانی ارائه شده در مراکز خدمترسانی ویژه افراد با اختلالات رفتاری در بار کاری ارائهدهنده خدمت تفاوتی ایجاد میکند یا خیر، عدم قطعیت وجود دارد (1 کارآزمایی؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). شواهد بسیار محدودی با قطعیت پائین و بسیار پائین در مداخلات متفاوت، هزینهها را مورد توجه قرار داده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد بسیار محدودی درباره ساماندهی خدمات بهداشتی درمانی برای افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی وجود دارد. در حال حاضر هیچ مطالعهای وجود ندارد که روی ساماندهی خدمات سلامت ویژه افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی و مشکلات جسمانی به صورت همزمان تمرکز کرده و به خوبی طراحی شده باشد. مطالعات بسیار کمی درباره مداخلات سازمانی هدفگذاری شده روی نیازهای سلامت روانی وجود دارند و نتایج آن دسته از مطالعاتی که ما یافتیم، نیاز به اثبات دارند. برای شناسایی خدمات سلامت بهینه برای افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی و مشکلات جسمانی به صورت همزمان، به تحقیقاتی با کیفیت بالا درباره خدمات سلامت نیاز مبرم وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده
خدمات بهداشتی درمانی برای بزرگسالان مبتلا به ناتوانی ذهنی
پیشینه
بزرگسالان مبتلا به ناتوانی ذهنی معمولا در دریافت خدمات بهداشتی درمانی موردنیاز خود با مشکلاتی مواجه هستند. این افراد در مقایسه با سایر بزرگسالانی که مشکل ناتوانی ذهنی ندارند، وضعیت سلامت ضعیفتری داشته و در جستوجو، دسترسی و پرداخت بابت خدمات بهداشتی درمانی با مشکلات بیشتری مواجه هستند. این مشکلات شامل هر دو دسته نیازهای بهداشتی درمانیِ روانی و جسمانی میشود.
سوال مطالعه مروری
ما برای ارزیابی اثرات روشهای مختلف ساماندهی خدمات، نسبت به بررسی منابع اقدام کردیم. این مطالعه مروری اولین نسخه بهروزشده از مطالعه مروری منتشر شده قبلی است.
ویژگیهای مطالعه
ما برای دستیابی به تمامی مطالعات مرتبط تا 4 سپتامبر 2015 به جستوجو پرداختیم. ما 7 مطالعه یافتیم که 6 مورد از آنها را پیشتر شناسایی کرده بودیم و یکی از آنها در این نسخه بهروزشده به دست آمد. تمامی مطالعات به ارزیابی اثر مداخله بر سلامت روانی افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی پرداخته بودند. هیچ یک از این مطالعات، سلامت جسمانی را بررسی نکرده بودند. این دسته از مطالعات از مداخلات متفاوتی استفاده کرده بودند که عبارتاند از ارائه خدمات سلامت و حمایت روانی بیشتر به افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی، و درمان آنها در خانه به جای بیمارستان. مطالعات عمدتا به بررسی چگونگی تاثیرگذاری مداخلات بر مشکلات رفتاری افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی، میزان بار تحمیل شده توسط مداخلات بر ارائهدهندگان خدمات و مقدار هزینهبری مداخلات پرداخته بودند. هیچ یک از مطالعات عوارض جانبی را ارزیابی نکرده بودند.
نتایج اصلی
رفتاردرمانی اجتماعمحور ممکن است مشکلات رفتاری را کاهش دهد. ما در رابطه با اینکه آیا سایر مداخلات تفاوتی در کاهش مشکلات رفتاری ایجاد میکنند یا خیر، مطمئن نیستیم. شواهد محدودی درباره چگونگی تاثیرگذاری آن دسته از مداخلات بر نحوه برخورد ارائهدهندگان خدمات با بار خدمترسانی به بستگان ایشان که مبتلا به ناتوانی ذهنی هستند، یا مقدار هزینهبری این مداخلات در مقایسه با خدمات عادیای که پیشتر ارائه میشدند، وجود داشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
اطلاعات کمی درباره روشهای متفاوت ساماندهی خدمات برای افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی وجود دارد. بیشتر مطالعات بر افرادی تمرکز کرده بودند که دارای ناتوانی ذهنی و مشکلات سلامت روانی بودند. هیچ مطالعهای که روی افراد ناتوان ذهنی با مشکلات جسمانی انجام شده باشد، وجود نداشت.