پیشینه
فیبروئیدهای رحمی تومورهای عضله صاف هستند که از رحم منشأ میگیرند. این تومورها، هرچند خوشخیم، معمولا با خونریزی غیرطبیعی رحمی، علائم توده و اختلال باروری همراه هستند. اهمیت پروژسترون در پاتوژنز فیبروئید از تعدیلکنندههای انتخابی گیرنده پروژسترون (SPRMs ؛selective progesterone receptor modulators) بهعنوان درمان موثر حمایت میکند. شواهد بیوشیمیایی و بالینی هر دو نشان میدهند که SPRMها میتوانند رشد فیبروئید را کاهش داده و علائم را بهبود دهند. SPRMها میتوانند سبب تغییرات بافتشناختی منحصربهفردی در اندومتر شوند که به سرطان ارتباط ندارند، مستعد سرطانی شدن (precancerous) نیستند و یافت شده که خوشخیم و برگشتپذیر هستند. این مطالعه مروری کارآزماییهای تصادفیسازی انجام شده را برای ارزیابی اثربخشی SPRMها بهعنوان یک کلاس دارویی برای درمان افراد مبتلا به فیبروئیدها خلاصه میکند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی SPRMها برای درمان زنان قبل از یائسگی مبتلا به فیبروئیدهای رحمی.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه زنان و باروری کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature و پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی را از ابتدای تاسیس پایگاه اطلاعاتی تا می 2016 جستوجو کردیم. ما فهرست منابع مقالات مرتبط را دستی جستوجو کردیم و با متخصصان این زمینه برای درخواست دادههای اضافی تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
مطالعات وارد شده، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) از زنان دارای فیبروئید پیش از یائسگی بودند که حداقل 3 ماه با یک SPRM تحت درمان قرار گرفتند.
گردآوری و تحلیل دادهها
2 نویسنده مرور بهطور مستقل تمام مطالعات واجد شرایط شناساییشده را توسط جستوجو مرور کردند. ما دادهها را استخراج کردیم و بهطور مستقل با استفاده از فرمهای استاندارد، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردیم. ما دادهها را با استفاده از میانگینهای تفاوت (MDs) یا میانگینهای تفاوت استانداردشده (SMDs) برای دادههای پیوسته و نسبتهای شانس (ORs) برای دادههای دوتایی تجزیهوتحلیل کردیم. ما با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects)، متاآنالیزها (meta-analyses) را انجام دادیم. پیامد اولیه ما تغییر در علائم مرتبط با فیبروئید بود.
نتایج اصلی
ما در مطالعه مروری 14 RCT را با مجموع 1215 شرکتکننده انتخاب کردیم. ما نتوانستیم دادههای کامل را از سه مطالعه استخراج کنیم. ما در متاآنالیز، 11 مطالعه را شامل 1021 شرکتکننده انتخاب کردیم: 685 نفر SPRMها را دریافت کردند و به 336 نفر مداخله کنترل (دارونما یا لوپرولید (leuprolide)) داده شد. محققان سه SPRM را ارزیابی کردند: میفپریستون (mifepristone) (پنج مطالعه)، اولیپریستال استات (ulipristal acetate) (چهار مطالعه) و آسوپریسنیل (asoprisnil) (دو مطالعه). پیامد اولیه تغییر در علائم مرتبط با فیبروئید بود (شدت علائم، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، خونریزی غیرطبیعی رحم، درد لگن). گزارشدهی عوارض جانبی در مطالعات مشمول محدود به تغییرات اندومتریال مرتبط با SPRM بود. بیش از نیمی از این مطالعات (8 از 14) در همه دامنهها در معرض خطر کم سوگیری بودند. رایجترین محدودیت در سایر مطالعات گزارشدهی ضعیف روشها بود. محدودیت اصلی برای کیفیت کلی شواهد سوگیری بالقوه انتشار بود.
SPRM در مقابل دارونما
درمان SPRM منجر به بهبود شدت علائم فیبروئید (MD: −20.04 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): −26.63 تا −13.46؛ چهار RCT؛ 171 زن؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت متوسط) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شد (MD: 22.52 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 12.87 تا 32.17؛ چهار RCT؛ 200 زن؛ I2 = 63%؛ شواهد با کیفیت متوسط) در مقیاس 0 تا 100 کیفیت زندگی علامت فیبروئید رحمی (UFS-QoL ؛Uterine Fibroid Symptom Quality of Life Scale). زنان درمان شده با یک SPRM کاهش میزان خونریزی قاعدگی را در مقیاسهای خونریزی گزارششده توسط بیمار نشان دادند، هرچند این اثر کوچک بود (SMD: 1.11-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.38- تا 0.83-؛ سه RCT؛310 زن؛ I2 = 0%؛ شواهد کیفیت متوسط)، اما در مقایسه با کسانی که دارونما گرفتند، همراه با نرخ بالای آمنوره بود (29 نفر از 1000 نفر در گروه دارونما در مقابل 237 تا 961 نفر از 1000 نفر در گروه SPRM: OR: 82.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 37.01 تا 183.90؛ هفت RCT؛ 590 زن؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت متوسط). ما نمیتوانیم هیچ نتیجهای را در مورد تغییرات درد لگن ناشی از تغییرپذیری در برآوردها ترسیم کنیم. در مورد اثرات جانبی، تغییرات اندومتریال مرتبط با SPRM بعد از درمان با SPRM نسبت به دارونما رایجتر بود (OR: 15.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 6.45 تا 35.47؛ پنج RCT؛ 405 زن؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پایین).
SPRM در مقایسه با لوپرولید استات
در مقایسه SPRM با سایر درمانها، دو RCT داروی SPRM را در مقابل لوپرولید استات ارزیابی کردند. یک کارآزمایی پیامدهای اولیه را گزارش کرد. هیچ شواهدی، تفاوت بین گروههای SPRM و لوپرولید را برای بهبود کیفیت زندگی، که با نمرات شدت علائم فیبروئید UFS-QoL اندازهگیری شده (MD: −3.70 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 9.85- تا 2.45؛ یک RCT؛ 281 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط) و نمرات کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (MD: 1.06 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.73- تا 7.85؛ یک RCT؛ 281 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط) نشان ندادند. معلوم نشد که آیا نتایج تفاوتی را بین گروههای SPRM و لوپرولید برای کاهش میزان خونریزی قاعدگی بر اساس نمودار تصویری ارزشیابی خونریزی (PBAC ؛pictorial blood loss assessment chart)، ازآنجاکه فواصل اطمینان گسترده بودند (MD: 6 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 40.95- تا 50.95؛ یک RCT؛ 281 زن؛ شواهد با کیفیت پایین)، یا برای نرخهای آمنوره (804 نفر از1000 نفر در گروه دارونما در مقابل 732 تا 933 نفر از 1000 نفر در گروه SPRM؛ OR: 1.14؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 2.16؛ یک RCT؛ 280 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط) نشان دادند. هیچ شواهدی تفاوت بین گروهها را در نمرات درد لگن بر اساس پرسشنامه درد مک گیل (McGill) (مقیاس 0 تا 45) نشان نداد (MD: −0.01 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.14- تا 2.12؛ 281 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط). در مورد اثرات جانبی، تغییرات اندومتریال مرتبط با SPRM پس از درمان با SPRM نسبت به درمان با لوپرولید (OR: 10.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.38 تا 20.33؛ 301 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط) رایجتر بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
استفاده کوتاهمدت از SPRMها منجر به بهبود کیفیت زندگی، کاهش خونریزی قاعدگی و افزایش نرخ آمنوره نسبت به دارونما شد. بنابراین، SPRMها میتوانند درمان موثری برای زنان مبتلا به فیبروئیدهای علامتدار ارائه دهند. شواهد حاصل از یک کارآزمایی هیچ تفاوتی را بین لوپرولید استات و SPRM با توجه به بهبود کیفیت زندگی و علائم خونریزی نشان نداد. شواهد برای نشان دادن اینکه آیا اثربخشی بین SPRMها و لوپرولید متفاوت بود، کافی نبود. محققان اغلب تغییرات اندومتریال مرتبط با SPRM را در زنان تحت درمان با SPRMها نسبت به کسانی که با دارونما یا لوپرولید استات درمان شدند، بیشتر مشاهده کردند. همانطور که در بالا ذکر شد، تغییرات اندومتریال مرتبط با SPRM خوشخیم هستند، به سرطان ارتباط ندارند و مستعد سرطانی شدن نیستند. سوگیری گزارشدهی ممکن است نتیجه این متاآنالیز را تحت تأثیر قرار دهد. RCTهای خوب طراحیشده برای مقایسه SPRMها در مقابل سایر درمانها مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده
داروها برای درمان فیبروئیدها
سوال مطالعه مروری
ما شواهدی را در مورد اثربخشی و ایمنی یک کلاس جدید از داروها به نام تعدیلکنندههای انتخابی گیرنده پروژسترون (SPRM) برای درمان زنان مبتلا به فیبروئیدهای رحمی قبل از یائسگی مرور کردیم.
پیشینه
فیبروئیدها (تودههای غیرسرطانی داخل لایه عضلانی رحم) یک وضعیت شایع هستند. فیبروئیدها میتوانند ا با ایجاد پریودهای سنگین، ایجاد علائم بسته به اندازه آنها (مانند ایجاد فشار بر مثانه یا راستروده) و/ یا ایجاد مشکل برای بارداری سلامت یک زن ر بهطور منفی تحت تأثیر قرار دهند.
یک کلاس جدید داروها به نام SPRMها نویدی برای درمان زنان مبتلا به فیبروئیدها نشان دادهشدهاند. کلاس SPRMها شامل داروهای گوناگون مانند میفپریستون، اولیپریستال استات و آسوپریسنیل است. SPRMها میتوانند سبب تغییرات خوشخیم در اندومتر شوند که به سرطان وابسته نبوده و مستعد سرطانی شدن نیستند.
زمان انجام پژوهش
ما متون چاپشده را تا می 2016 جستوجو کردیم.
ویژگیهای مطالعه
نویسندگان مطالعه مروری 14 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs) (1215 زن) را مشمول قرار دادند اما نتوانستند از سه مطالعه داده به دست آورند. علاوه بر این، چندین کارآزمایی ثبتشده کامل هنوز یافتههایشان را گزارش نکردهاند. این مطالعه مروری نتایج 11 RCT را که شامل 1021 زن مبتلا به فیبروئید بودند مورد ارزیابی قرار داد. محققان زنان را با میفپریستون (پنج مطالعه)، اولیپریستال استات (چهار مطالعه) یا آسوپریسنیل (دو مطالعه) تحت درمان قرار داده و SPRMها را با دارونما یا لوپرولید استات مقایسه کردند. بیش از نیمی از این مطالعات در همه دامنهها در معرض خطر کم سوگیری بودند. شایعترین محدودیت در سایر مطالعات گزارشدهی ضعیف روشها بود.
نتایج اصلی
پیامدهای اصلی مورد مطالعه تغییرات در علائم (شدت علائم مربوط به فیبروئید، کیفیت زندگی، خونریزی قاعدگی، درد لگن) بودند. در مقایسه با دارونما (قرص "ساختگی" که حاوی هیچ داروی فعالی نیست)، SPRMها علائم مربوط به فیبروئید را بهبود بخشیده (با اثر میانگین 20 نقطه در مقیاس 100 نقطهای)، کیفیت زندگی زنان را بهبود داده (با اثر میانگین 22 نقطه در مقیاس 100 نقطهای) و منجر به کاهش اندکی در خونریزی قاعدگی شدند. بین 24% و 96% از زنان تحت درمان با SPRMها اصلا پریودی نداشتند (در مقایسه با 3% مصرفکننده دارونما). نویسندگان مطالعه مروری نتوانستند هیچ نتیجهای را در مورد تغییرات درد لگن ترسیم کنند، زیرا این به شکل ثابتی ارزیابی نشده بود. 2 مطالعه SPRMها را در مقابل یک آگونیست هورمون آزادکننده گنادوتروپین (لوپرولید) مقایسه کردند و دریافتند که هر دو دارو (SPRMها و لوپرولید) در بهبود علائم مربوط به فیبروئیدها موثر بودند (بهبود کیفیت زندگی، کاهش خونریزی قاعدگی، توقف پریود، کاهش درد لگن). بااینحال، ما مطمئن نیستیم که محققان تفاوتی را در اثربخشی بین SPRMها و لوپرولید لحاظ کرده باشند.
زنان تحت درمان با SPRMها احتمالا تغییرات را در پوشش رحم (اندومتر) نسبت به زنان تحت درمان با دارونما یا لوپرولید بیشتر گسترش دهند. این تغییرات هنگامیکه SPRMها قطع میشوند، خوشخیم و برگشتپذیر هستند.
بهطور خلاصه، مطالعات مشمول در این مطالعه مروری نشان میدهد که SPRMها علائم مرتبط با فیبروئید، کیفیت زندگی و خونریزی قاعدگی را بهبود میبخشند. با اینحال، ما به مطالعات بزرگتر و خوب طراحیشده برای مقایسه SPRMها در برابر سایر درمانهای موجود برای مدیریت فیبروئیدها نیاز داریم.
کیفیت شواهد
در مقایسه با دارونما، شواهد با کیفیت متوسط بهبود در کیفیت زندگی، کاهش خونریزی قاعدگی و توقف پریودها را با SPRM نشان داد. شواهد با کیفیت پایین نرخ بالاتر تغییرات را در آندومتر با درمان SPRM نسبت به دارونما نشان داد. مقایسات با لوپرولید برای تغییرات در کیفیت زندگی، توقف پریودها، درد لگن و تغییرات اندومتریال بر اساس شواهد با کیفیت متوسط بودند. محدودیت اصلی در کیفیت کلی شواهد سوگیری بالقوه انتشار بود.