پیشینه
درمان متوالی چهارگانه بدون بیسموت (SEQ) شامل فاز اولیه القا با یک رژیم دوگانه آموکسیسیلین و یک مهارکننده پمپ پروتون (PPI) برای 5 روز، به دنبال آن فاز رژیم سهگانه با یک PPI، کلاریترومایسین و مترونیدازول برای 5 روز دیگر، به عنوان گزینه درمانی خط اول جدید مطرح شده تا جایگزین درمان استاندارد سهگانه (STT) شود که شامل یک PPI، کلاریترومایسین و آموکسیسیلین است شود که در آن، نسبتهای ریشهکنی به سطوح ناامیدکنندهای کاهش یافته است.
اهداف
انجام یک متاآنالیز از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) که به مقایسه اثربخشی رژیم SEQ با STT برای ریشهکنی عفونت H. pylori پرداخته باشند و مقایسه بروز عوارض جانبی مرتبط با درمانهای ریشهکنی عفونت H. pylori با STT و SEQ.
روش های جستجو
ما جستوجوهای کتابشناختی را در بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی انجام دادیم و در خلاصهمقالات از کنگرهها تا اپریل 2015 جستوجوی دستی کردیم.
معیارهای انتخاب
نا به دنبال کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs) بودیم که به مقایسه SEQ و STT 10 روزه (از حداقل 7 روز) برای ریشهکنی H. pylori پرداخته باشند. شرکتکنندگان کودکان و بزرگسالان مبتلا به عفونت تشخیص داده شده H. pylori بودند که درمان ریشهکنی دریافت نکرده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از یک خلاصه pre-piloted و tabular برای گردآوری اطلاعات دموگرافیک و دارویی شرکتکنندگان مطالعات وارد شده همچنین اطلاعات درمانی و اطلاعات مرتبط با تستهای تشخیصی و تائیدکننده استفاده کردیم.
ما تفاوت را در ریشهکنی intention-to-treat بین رژیمهای SEQ و STT در طول مطالعات ارزیابی کردیم و منابع ناهمگونی این تفاوت خطر (RD) را با استفاده از آنالیزهای زیرگروه بررسی کردیم.
ما کیفیت شواهد را با دنبال کردن استانداردهای کاکرین ارزیابی کرده و آن را با رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) خلاصه کردیم.
نتایج اصلی
ما 44 RCTs را با مجموع 12,284 شرکتکننده (6042 در SEQ و 6242 در STT) را وارد کردیم. آنالیز کلی حاکی از آن بود که SEQ بهطور قابل توجهی اثربخشتر از STT (%82 در مقابل 75% در آنالیز intention-to-treat؛ RD: 0.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.11؛ P < 0.001؛ شواهد با کیفیت متوسط) است. نتایج بسیار ناهمگون بودند (I² = %75) و 20 مطالعه تفاوتها را بین درمانها نشان ندادند.
گزارشها براسای ناحیه جغرافیایی (RD: 0.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.12؛ مطالعات = 44؛ I² = %75؛ براساس شواهد با کیفیت کم) نشان دادند که تفاوتها بین SEQ و STT در اروپا (RD: 0.16؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 0.19) در مقایسه با آسیا، آفریقا، یا آمریکای جنوبی، بزرگتتر هستند. مطالعات اروپایی همچنین نشان دادند که تمایل به اثربخشی بهتر با SEQ وجود دارد؛ با این حال، این تمایل در 33% از مطالعات آسیایی نشان داده شد. آفریقا تفاوت خطر نزدیکتری (RD: 0.14؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 0.22) را به اروپا میان نواحی مطالعه شده گزارش کرد، اما فواصل اطمینان گستردتر بوده و بنابراین، کیفیت شواهدی که نشان دادند SEQ بر STT برتری دارد، در این منطقه کاهش یافت.
براساس شواهدی با کیفیت بالا، آنالیزهای زیرگروهی نشان دادند که درمانهای SEQ و STT، زمانی که 14 روز طول کشیدند، معادل هم بودند. اگرچه، در مجموع، میانگین نسبت ریشهکنی با SEQ بیشاز 80% بوده، ما گرایش را به سوی میانگین کمتر تاثیر با این رژیم در اغلب مطالعات اخیر شاهد بودیم (2008 و پس از آن)؛ رگرسیون خطی وزندهی شده نشان داد که تاثیرات هر دو رژیم در طول سالها به طور متفاوتی توسعه یافتند، کاهش بیشتر در اثربخشی SEQ (1.72-% سالانه) نسبت به STT (0.9-% سالانه). در مطالعات اخیر (2008 و پس از آن) ما نتوانستیم برتری SEQ را بر STT، زمانی که STT به مدت 10 روز تجویز میشود، تشخیص دهیم.
براساس شواهدی با کیفیت بسیار پائین، آنالیزهای زیرگروه در مورد مقاومت آنتیبیوتیکی نشان داد که بیشترین تفاوت در اثربخشی بین SEQ و STT در آنالیز این زیرگروه براساس شرکتکنندگان مقاوم به کلاریترومایسین دیده میشود، که در آنها، SEQ به 75% متوسط اثربخشی و STT به 43% متوسط اثربخشی میرسد.
گزارشهای عوارض جانبی (AEs) (RD: 0.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02- تا 0.02؛ شرکتکنندگان = 8103؛ مطالعات = 27؛ I² = %26؛ براساس شواهد با کیفیت بالا) هیچ تفاوتی را بین SEQ و STT (%20.4 در مقابل 19.5%، به ترتیب) نشان نداد و نتایج هموژن بودند.
کیفیت مطالعات، به دلیل نبود گزارشدهی سیستماتیک از عواملی که خطر سوگیری (bias) را تحت تاثیر قرار میدهند، محدود بودند. هرچند تصادفیسازی گزارش شده بود، متودولوژی آن (مثلا، الگوریتمها، تعداد بلوکها) در مطالعات متعددی مشخص نشده بود. علاوهبراین، حوزههای خطر سوگیری (مانند پنهان کردن تخصیص در تصادفیسازی توالی یا کورسازی در طول ارزیابی عملکرد یا پیامد) نیز گزارش نشده بودند.
با این حال، تجزیهوتحلیلهای زیرگروهی و همچنین تجزیهوتحلیل حساسیت یا پلاتهای فانل (funnel plots)، نشان میدهد که نتایج حاصل از درمان تحت تاثیر کیفیت مطالعات وارد شده قرار نمیگیرند. از سوی دیگر، ما «طول STT» و AE ها را برای نتیجه اصلی به عنوان با کیفیت بالا با توجه به طبقهبندی سیستم GRADE رتبهبندی کردیم؛ اما ما کیفیت «تاریخ انتشار» را به متوسط، و «منطقه جغرافیایی» و «مقاومت آنتیبیوتیکی» را به ترتیب، به پایین و بسیار پایین کاهش دادیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
متا آنالیز ما نشان میدهد که قبل از سال 2008، رژیم درمانی SEQ از STT مؤثرتر بود، مخصوصا زمانی که STT فقط برای هفت روز داده میشد. با این وجود، مزیت ظاهری درمان متوالی و مداوم در طول زمان کاهش یافته و مطالعات اخیر نشان نمیدهد که SEQ اثربخشی بالاتری از STT دارد، زمانی که STT برای 10 روز داده میشود.
بر اساس نتایج این متاآنالیز، اگرچه SEQ در مقایسه با STT مزایایی را ارائه میدهد، نمیتوان آن را به عنوان یک جایگزین معتبر ارائه کرد، به این دلیل که هیچکدام از رژیم SEQ و STT به اثربخشی مطلوب (≥90% میزان ریشهکنی) نمیرسند.
خلاصه به زبان ساده
درمان خط اول متوالی در مقابل درمان سهگانه استاندارد برای ریشهکنی هلیکوباکتر پیلوری
سوال مطالعه مروری
برآورد تفاوت در نرخ درمان قطعی بین دو روش درمانی و شناسایی عوامل که میتوانند نرخ درمان قطعی را برای هر دو درمان بهبود یا کاهش دهند.
پیشینه
زخم و سرطان معده به طور عمده توسط عفونت با باکتری هلیکوباکتر پیلوری، یک میکروارگانیسم مضر که قادر به کلونیزه شدن در معده انسان است، ایجاد میشود. به نظر میرسد که دادههای منتشر شده نشان میدهد این باکتری در تقریبا نیمی از جمعیت جهان حضور دارد. کلونیزاسیون باکتری منجر به عفونت مزمن میشود که با گذشت زمان میتواند عملکرد معده، ساختار بافت و حتی چرخه سلولی را تغییر دهد و قادر به تولید انواع نشانهها و بیماریها باشد.
اگر چه این میکروارگانیسم ممکن است به آنتیبیوتیکهای سنتی پاسخ دهد، دارای مقاومت شدیدی در درمان است و در بیشتر موارد ممکن است با درمان تکی یا دو بار درمان هم زنده بماند. از اینرو، ترکیبات مختلف آنتیبیوتیکها استفاده شده و بهترین درمان هنوز معلوم نیست. شایعترین رژیم درمانی توصیه شده درمان استاندارد سهگانه (STT) حاوی دو آنتیبیوتیک (کلاریترومایسین و یک نیترویمیدازول یا آموکسیسیلین) و یک محافظ معده (اومپرازول) است. بااینحال، مطالعات متعدد نشان داده که STT در بیش از یک نفر از پنج نفر شکست خورده، بنابراین محققان پیشنهاد دادند این روش با یک درمان ترتیبی متوالی پیوسته چهار بعدی (SEQ) بدون بیسموت، حاوی یک فاز اول با یک درمان دوگانه (آموکسیسیلین و اومپرازول) و به دنبال آن، یک فاز درمانی سهگانه (نیترویمیدازول، کلاریترومایسین و امپرازول) جایگزین شود.
ویژگیهای مطالعه
ما پایگاههای دادههای الکترونیکی و خلاصه کنفرانسها را برای شناسایی هر مطالعات مربوطه جستوجو کردیم. ما 44 مطالعه را وارد کردیم که نرخ درمان قطعی را با رژیم SEQ در برابر STT بررسی و مقایسه کرد. مرور ما تحقیق را تا اپریل 2015 پوشش میدهد.
این مرور نشان میدهد که قبل از سال 2008 نرخ درمان قطعی با SEQ بالاتر از STT بود. با این حال، نرخ درمان قطعی هر دو درمان کمتر از آن است که ما میخواهیم. این بررسی نشان داد که اثربخشی درمان بستگی به عوامل متعددی از جمله منطقه جغرافیایی مطالعه، مقاومت باکتریایی و تاریخ انجام مطالعه دارد. برای مثال، ما کاهش میزان بهبودی قطعی را در طول زمان برای دو درمان STT و SEQ، با کاهش قویتر برای SEQ، پیدا کردیم. این بدان معنی است که در مطالعات منتشر شده پس از سال 2008، SEQ موثرتر از درمان سهگانه بود که هر دو برای 10 روز داده میشد.
شواهد جمعآوریشده و ترکیبشده در این مرور از استفاده از درمان SEQ پشتیبانی نمیکند، زیرا اثر آن میتواند با STT های بهتر (به مدت 10 یا 14 روز یا مهار اسیدی بالا) همسان یا حتی بهتر باشد. نتایج SEQ فقط تا حدی موفقیتآمیز بود. ما باید فرم دیگری را از درمان برای ارائه بهترین درمان برای بیماران پیدا کنیم.
کیفیت شواهد
مطالعات وارد شده به این مرور کیفیت متفاوتی داشتند اما آنالیزهای ما پیشنهاد نمیکنند که کیفیت مطالعات نرخ درمان قطعی را متاثر میکنند.