پیشینه
افسردگی یک اختلال خلقی شدید است که با احساس ناخوشی دائمی، کمتوجهی و از دست دادن لذت همراه است. موسیقیدرمانی میتواند در تنظیم حالات و احساسات مفید باشد. انجام یک بهروزرسانی از مرور کاکرین (Cochrane 2008) برای بهبود دانش در مورد اثرات موسیقیدرمانی در افسردگی مورد نیاز بود.
اهداف
.1 تعیین اثرات موسیقیدرمانی برای افسردگی در افراد با هر سنی در مقایسه با درمان معمول (TAU) و روانشناختی، داروشناختی، و/ یا درمانهای دیگر.
.2 مقایسه اثرات اشکال مختلف موسیقیدرمانی برای افراد مبتلا به افسردگی در هر سنی.
روش های جستجو
ما پایگاههای زیر را جستوجو کردیم: پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده اختلالات شایع روانی در کاکرین (Cochrane Common Mental Disorders Controlled Trials Register؛ CCMD-CTR) از آغاز تا 6 می 2016، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (Cochrane Central Register of Controlled Trials ؛CENTRAL) تا 17 جون 2016؛ Thomson Reuters/Web of Science (تا 21 جون 2016)، Ebsco/PsycInfo ،Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL) Embase، و PubMed (تا 5 جولای 2016)؛ پلت فرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO ICTRP ،the World Health Organization International Clinical Trails Registry Platform)، Clinical Trails.gov ،the National Guideline Clearing House، و OpenGrey (تا 6 سپتامبر 2016)، وthe Digital Access to Research Theses (DART)- Europe E- theses Portal ،Open Access Theses and Dissertations، و ProQuest Dissertations، و Theses Database (تا 7 سپتامبر 2016). ما فهرست منابع مقالات بازیابیشده و مرورهای نظاممند مربوطه را بررسی کردیم و در صورت نیاز به اطلاعات اضافی با متخصصین کارآزماییها و کارشناسان موضوع تماس گرفتیم. ما این جستوجو را در آگوست 2017 بهروز کردیم و مطالعات بالقوه مربوطه را در بخش «در انتظار طبقهبندی» قرار دادیم؛ ما این موارد را در نسخه بعدی این مرور بهصورت مناسب وارد خواهیم کرد.
معیارهای انتخاب
همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) و کارآزماییهای بالینی کنترلشده (CCT) که موسیقیدرمانی را با درمان معمول (TAU)، درمانهای روانشناختی، درمانهای دارویی، درمانهای دیگر، یا انواع مختلف موسیقیدرمانی برای کاهش افسردگی مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل مطالعات را انتخاب کردند، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و دادهها را از تمامی مطالعات انتخابشده استخراج کردند. ما میانگین تفاوت استانداردشده (SMD) را برای دادههای پیوسته و نسبت شانس (OR) را برای دادههای دوحالتی با 95% فاصله اطمینان (CI) محاسبه کردیم. ما ناهمگونی را با استفاده از آمار I2 ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما در این مرور 9 مطالعه را با مجموع 421 شرکتکننده انتخاب کردیم، 411 نفر از آنها در متاآنالیز برای بررسی اثرات کوتاهمدت موسیقیدرمانی در افسردگی انتخاب شدند. با توجه به پیامدهای اولیه، ما از شواهد با کیفیت متوسط به اثرات زیاد ترکیب موسیقیدرمانی و TAU نسبت به TAU بهتنهایی برای هر دو علائم افسردگی بالینی (SMD: 0.98 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.69 - تا 0.27 - ؛ RCT 3؛ CCT 1؛ n = 219) و علائم افسردگی گزارششده توسط بیمار پیبردیم (SMD: 0.85 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.37 - تا 0.34 - ؛ RCT 3؛ CCT 1؛ n = 142). موسیقیدرمانی با عوارض جانبی بیشتر یا کمتری نسبت به TAU همراه نبود. با توجه به پیامدهای ثانویه، موسیقیدرمانی به همراه TAU نسبت به TAU بهتنهایی برای اضطراب و عملکرد بهتر بود. موسیقیدرمانی و TAU به تنهایی برای بهبود کیفیت زندگی موثرتر نبود (SMD: 0.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17 - تا 0.80؛ P = 0.20؛ n = 67؛ کیفیت شواهد پائین). ما هیچ اختلاف معنیداری را در تعداد شرکتکنندگان که مطالعه را زودتر از موعد ترک کردند، مشاهده نکردیم (OR: 0.49؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 1.70؛ P = 0.26؛ 5 RCT؛ 1 CCT؛ n = 293؛ کیفیت شواهد متوسط). یافتههای متاآنالیز کنونی نشان میدهد که موسیقیدرمانی اضافهشده به TAU اثرات مفید کوتاهمدتی را برای افراد مبتلا به افسردگی در مقایسه با TAU بهتنهایی فراهم میآورد. علاوه بر آن، ما در مورد اثرات موسیقیدرمانی در مقایسه با درمانهای روانشناختی در افسردگی بالینی (SMD: 0.78 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.36 - تا 0.81؛ 1 RCT؛ n = 11؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) علائم افسردگی گزارش شده توسط بیمار (SMD: 1.28 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.75 - تا 1.02؛ 4 RCT؛ n = 131؛ کیفیت شواهد پائین)، کیفیت زندگی (SMD: 1.31 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 - تا 2.99؛ 1 RCT؛ n = 11؛ کیفیت شواهد بسیار پائین)، و ترک زود هنگام مطالعه (OR: 0.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 1.49؛ 4 RCT؛ n = 157؛ کیفیت شواهد متوسط) مطمئن نیستیم. ما هیچ شواهد قابل قبولی را در مورد عوارض جانبی، عملکرد و اضطراب پیدا نکردیم. ما نمیدانیم آیا یک نوع موسیقیدرمانی از نوع دیگر موسیقی برای بهبود علائم افسردگی بالینی (SMD: 0.52؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.87 - تا 0.83؛ 1 RCT؛ n = 9؛ کیفیت شواهد بسیار پائین)، علائم افسردگی گزارششده توسط بیمار (SMD: 0.01 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.33 - تا 1.30؛ 1 RCT؛ n = 9؛ کیفیت شواهد بسیار پائین)، کیفیت زندگی (SMD: 0.24 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.57 - تا 1.08؛ 1 RCT؛ n = 9؛ کیفیت شواهد بسیار پائین)، یا ترک زود هنگام مطالعه (OR: 0.27؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 8.46؛ 1 RCT؛ n = 10) بهتر است یا خیر. ما هیچ شواهد قابل قبولی را در مورد عوارض جانبی، عملکرد، یا اضطراب پیدا نکردیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
یافتههای متاآنالیز کنونی نشان میدهد که موسیقیدرمانی اثرات مفید کوتاهمدتی را برای افرادی که افسردگی دارند فراهم میآورد. بهنظر میرسد اضافه کردن موسیقیدرمانی به درمان معمول (TAU) باعث بهبود علائم افسردگی در مقایسه با TAU بهتنهایی میشود. علاوه براین، موسیقیدرمانی به همراه TAU با عوارض جانبی بیشتر یا کمتر نسبت به TAU بهتنهایی ارتباطی ندارد. موسیقیدرمانی همچنین تاثیر را در کاهش میزان اضطراب و بهبود عملکرد افراد افسرده نشان میدهد.
انجام کارآزماییهای آینده با طراحی مناسب و حجم نمونههای بزرگتر با حضور کودکان و نوجوانان برای تحکیم یافتههای ما ضروری است. محققان باید به بررسی مکانیزمهای موسیقیدرمانی برای درمان افسردگی بپردازند. مهم است که بهطور واضح موسیقیدرمانی، TAU، فرد مقایسهکننده شرایط و تخصص فردی که مداخله را ارائه میدهد، برای تکمیل و اهداف مقایسهای در نظر گرفته شود.
خلاصه به زبان ساده
موسیقیدرمانی برای افسردگی
چرا این مرور مهم است؟
افسردگی یک مشکل شایع است که باعث تغییر خلقوخو و از دست رفتن علاقه و لذت میشود. موسیقیدرمانی مداخلهای است که دربرگیرنده جلسات منظم با یک متخصص درمانگر موسیقی است، و ممکن است به بهبود خلقوخو از طریق بیان احساسات کمک کند. این مرور ممکن است اطلاعات جدیدی را در مورد اثرات موسیقیدرمانی در افراد افسرده اضافه کند.
چه کسانی به این مرور علاقمند خواهند بود؟
مرور ما مورد علاقه افراد زیر خواهد بود: افراد مبتلا به افسردگی و خانوادههای آنها، دوستان، و مراقبین بیماران، پزشکان عمومی، روانپزشکان، روانشناسان، و دیگر متخصصین که در زمینه بهداشت روانی کار میکنند، موسیقیدرمانگران که در حوزه بهداشت روان کار میکنند، و سیاستگذاران بهداشت روانی.
هدف این مرور پاسخ به چه پرسشهایی است؟
.1 آیا موسیقیدرمانی از درمان معمول بهتنهایی یا درمان روانشناختی موثرتر است؟
.2 آیا نوعی از موسیقیدرمانی از نوع دیگر موسیقیدرمانی بهتر است؟
کدام مطالعات در این مرور انتخاب شدند؟
ما 9 مطالعه را با مجموع 421 نفر از هر گروه سنی (از نوجوانان تا افراد سالمند) انتخاب کردیم. مطالعات اثرات موسیقیدرمانی را درمقایسه با درمان معمول، و در مقایسه با درمان روانشناسی بررسی کرد. علاوه بر این، ما تفاوتهای بین اشکال مختلف موسیقیدرمانی: فعال (جایی که مردم آواز میخوانند یا موسیقی پخش میکنند) و پذیرنده (جایی که مردم به موسیقی گوش میدهند) را مورد بررسی قرار دادیم.
شواهد حاصل از این مرور به ما چه میگویند؟
ما متوجه شدیم که موسیقیدرمانی همراه با درمان معمول موثرتر از درمان معمول بهتنهایی است. بهنظر میرسد موسیقیدرمانی باعث کاهش علائم افسردگی و اضطراب میشود و به بهبود عملکرد کمک میکند (بهطور مثال حفظ مشارکت در کار، فعالیتها، و روابط). ما مطمئن نیستیم آیا موسیقیدرمانی بهتر از درمان روانشناختی است یا خیر. ما نمیدانیم آیا یک نوع موسیقیدرمانی بهتر از نوع دیگری آن است. تعداد کم مطالعات شناساییشده و شرکتکنندگان اطمینان را درباره این مقایسهها دشوار کرده است.
در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟
موسیقیدرمانی در درمان افسردگی احتمالا در کاهش علائم افسردگی و اضطراب در افراد موثر است. موسیقیدرمانی همچنین به افراد کمک میکند تا در زندگی روزمره خود به فعالیت بپردازند. با این حال یافتههای ما کامل نیستند و باید از طریق تحقیقات بیشتر، روشن شوند. کارآزماییهای آینده باید افسردگی را در کودکان و نوجوانان مطالعه کنند و گزارشهای کارآزماییهای آینده باید بهطور کامل مداخلات موسیقیدرمانی، مداخلات دیگر و شخص ارائهدهنده این مداخلات را توصیف کند.