جلد 2017 -                   جلد 2017 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Frank Peinemann, Elvira C van Dalen, Heike Enk, Frank Berthold. Retinoic acid postconsolidation therapy for high-risk neuroblastoma patients treated with autologous haematopoietic stem cell transplantation. 3 2017; 2017
URL: http://cochrane.ir/article-1-1673-fa.html
پیشینه
نوروبلاستوما (Neuroblastoma) یک بیماری بدخیم نادر است که به‌طور عمده بر نوزادان و کودکان بسیار جوان تاثیر می‌گذارد. عمدتا تومورها در بافت نخاعی آدرنال، با یک توده شکمی بزرگ به‌عنوان شایع‌ترین نشانه رشد می‌کنند. حدودا 50% از بیماران در زمان تشخیص، دچار بیماری متاستاتیک شده‌اند. گروه در معرض خطر بالا، با متاستاز و سایر اشکالی که خطر پیامدهای جانبی را افزایش می‌دهند، مشخص می‌شوند. بیماران در معرض خطر بالا، 50% کمتر بقای 5 ساله بدون حادثه (a five-year event-free survival) داشتند. اسید رتینوئیک نشان داده‌ که برای پیشگیری از رشد سلول‌های نوروبلاستومای انسانی مفید است و به‌عنوان یک داوطلب بالقوه برای بهبود پیامدهای بیماران با ریسک بالای نوروبلاستوما مورد توجه قرار گرفته‌است. این مرور به‌روزرسانی مرور منتشرشده قبلی کاکرین است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی استفاده از اسید رتینوئیک اضافی به‌عنوان بخشی از درمان پس از ناپدید شدن علائم سرطان پس از شیمی‌درمانی با دوز بالا (HDCT) به دنبال پیوند اتولوگ سلول‌های بنیادی خون‌ساز (HSCT)، در مقایسه با استفاده از اسید رتینوئیک دارونما (placebo) یا عدم استفاده از اسید رتینوئیک اضافی در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما (آن‌طور که توسط سیستم طبقه‌بندی گروه بین‌المللی خطر نوروبلاستوما تعریف شده‌است).
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی کنترل شده کاکرین (Cochrane Central Register of Controlled Trials) (CENTRAL) در کتابخانه کاکرین (سال 2016، موضوع 11)، MEDLINE در PubMed (از سال 1946 تا 24 نوامبر 2016)، و Embase در Ovid (از سال 1947 تا 24 نوامبر 2016) جست‌وجو کردیم. جست‌وجوهای بیشتر شامل کارآزمایی‌های ثبت شده (تا 22 دسامبر 2016)، مجموعه مقالات کنفرانس‌ها (تا 23 مارچ 2017) و فهرست منابع مرورهای اخیر و مطالعات مرتبط است. ما محدودیت‌های سال انتشار و زبان را به‌کار نبردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی کنترل‌شده (RCT) استفاده از اسید رتینوئیک اضافی را پس از HDCT به دنبال HSCT برای افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما با استفاده از اسید رتینوئیک دارونما یا عدم استفاده از اسید رتینوئیک اضافی، مقایسه کردند. پیامدهای اولیه، بقای کلی و مرگ‌ومیر مربوط به درمان بودند. پیامدهای ثانویه، بقای بدون پیشرفت (progression-free survival)، بقای بدون حادثه (event-free survival)، سمیت زودهنگام (early toxicity)، سمیت دیرهنگام (late toxicity)، و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
ما از روش‌های متداول استاندارد مورد نظر کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
در جست‌وجوی به‌روز رسانی هیچ مطالعه اضافی شناسایی نشد. ما 1 RCT شناسایی کردیم، شامل افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما که پس از اولین تخصیص تصادفی، به دنبال HSCT اتولوگ، HDCT دریافت کرده‌بودند (تعداد: 98 نفر) و افرادی که پس از دومین تخصیص تصادفی، اسید رتینوئیک دریافت کرده‌بودند (13- cis- اسید رتینوئیک؛ تعداد: 50 نفر) یا افرادی که درمان بیشتری نگرفته‌ بودند (تعداد: 48 نفر). این 98 فرد مشارکت‌کننده هیچ پیشرفت بیماری را پس از GDCT به دنبال HSCT اتولوگ، نداشتند. شواهد شفافی مبنی بر وجود تفاوتی بین گروه‌های درمانی هم در بقای کلی (نسبت خطر (HR): 0.87؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.46 تا 1.63؛ 1 کارآزمایی؛ P = 0.66) و هم در بقای بدون حادثه (HR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 1.49؛ 1 کارآزمایی؛ P = 0.59) وجود نداشت. ما ارزش HR را با استفاده از تکمیل کردن دوره پیگیری کارآزمایی، محاسبه کردیم. همچنین این مطالعه برآوردهای بقای کلی را در یک نقطه زمانی ثابت گزارش کرد. در نقطه زمانی 5 ساله، برآورد بقا برای گروه اسید رتینوئیک، 59% و برای گروه بدون درمان بیشتر 41% گزارش شده بود (P value گزارش نشد). نتایج مرگ‌ومیر مرتبط با درمان، بقای بدون پیشرفت، سمیت زود یا دیر هنگام، یا کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را شناسایی نکردیم. ما نتوانستیم احتمال وجود سوگیری انتخاب، سوگیری عملکرد، سوگیری فرسایشی، و سایر سوگیری‌ها را رد کنیم. شواهد را برای بقای کلی و بقای بدون حادثه به دلیل محدودیت‌ها و اشتباهات مطالعه، با کیفیت پائین و کم‌ارزش تلقی کردیم.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
ما 1 RCT شناسایی کردیم که استفاده از اسید رتینوئیک اضافی را به‌عنوان بخشی از درمان پس از ناپدید شدن علائم سرطان به دنبال HSCT، در برابر هیچ درمان بیشتری در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما ارزیابی کرده بود. هیچ شواهد شفافی برای تفاوت در بقای کلی و بقای بدون حادثه بین جایگزین‌های درمانی وجود نداشت. این موضوع می‌تواند به علت قدرت پایین باشد. اطلاعاتی برای سایر پیامدها موجود نبود. این کارآزمایی در دهه 1990 انجام شده، زمانی که تغییرات زیادی در طبقه‌بندی خطر و درمان اتفاق افتاده بود. براساس شواهد موجود در حال حاضر، از تاثیر اسید رتینوئیک بر افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما، مطمئن نیستیم. برای نتیجه‌گیری‌های قطعی تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از اسید رتینوئیک پس از شیمی‌درمانی فشرده و پیوند مغز استخوان در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به اثر اضافه‌کردن اسید رتینوئیک را به‌عنوان بخشی از درمان پس از ناپدید‌شدن علائم سرطان پس از شیمی‌درمانی فشرده (شیمی‌درمانی با دوز بالا) به دنبال پیوند اتولوگ (از همان فرد) مغز استخوان (پیوند سلول‌های بنیادی خون‌ساز) در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما بررسی کردیم. یک درمان تثبیتی (consolidation therapy) سعی می‌کند سلول‌های احتمالی سرطانی باقی‌مانده را پس از درمان پیشین برای حذف تومور قابل تشخیص، نابود کند. درمان پس از ناپدید‌شدن علائم سرطان پس از درمان تثبیتی به کار می‌رود. افزودن اسید رتینوئیک با همان پیش‌درمان اما از نوع دارونما (غیر فعال) اسید رتینوئیک یا عدم استفاده از اسید رتینوئیک برای 2 پیامد اولیه و 5 پیامد ثانویه مقایسه شد. پیامدهای اولیه شامل بقای کلی (مشارکت‌کنندگانی که فوت نکردند) و مرگ‌ومیر مرتبط با درمان (مشارکت‌کنندگانی که به دلیل عوارض مداخلات فوت کردند) بود. پیامدهای ثانویه شامل بقای بدون پیشرفت (وضغیت بدتر نشده‌ باشد)، بقای بدون حادثه (فارغ از هریک از حوادث گروه خاص)، سمیت زود و دیرهنگام (اثرات زیان‌آور)، و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بود.

پیشینه
نوروبلاستوما یک بیماری سرطانی نادر است که بیشترین تاثیر را بر نوزادان و کودکان خیلی جوان می‌گذارد. گروه در معرض خطر بالا مستعد ابتلا به بیماری و سایر ویژگی‌هایی است که خطر عوارض جانبی را افزایش می‌دهد. اسید رتینوئیک، رشد کنترل‌نشده سلول‌ها را در محیط کشت سلول‌های آزمایشگاهی متوقف کرده و ممکن است برگشت تومور را پس از شیمی‌درمانی با دوز بالا به دنبال پیوند اتولوگ سلول‌های بنیادی خون‌ساز در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما، کاهش دهد.

ویژگی‌های مطالعه
شواهد تا 21 نوامبر 2016 موجود است. ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده مجرد را با 50 نفر بازیابی کردیم که از اسید رتینوئیک اضافی پس از شیمی‌درمانی با دوز بالا به دنبال پیوند اتولوگ سلول‌های بنیادی خون‌ساز استفاده کرده‌بودند، و 48 نفر نفر نیز در گروه درمان بدون استفاده از اسید رتینوئیک قرار داشتند.

نتایج اصلی
در این جست‌وجوی به‌روزرسانی، هیچ مطالعه جدیدی شناسایی نشد. هیچ تفاوتی بین دو جایگزین‌ درمان برای بقای کلی و بقای بدون حادثه وجود نداشت. سایر پیامدها، از جمله آن‌هایی که مرتبط با عوارض جانبی بودند، به اندازه کافی گزارش نشدند. استفاده از اسید رتینوئیک اضافی به‌عنوان بخشی از درمان پس از ناپدید شدن علائم سرطان پس از شیمی‌درمانی با دوز بالا به دنبال پیوند اتولوک سلول‌های بنیادی خون‌ساز، ممکن است منجر به افزایش بقا در افراد در معرض خطر بالای نوروبلاستوما نشود، و ما برای ایمنی این درمان، اطلاعاتی در دست نداریم. قبل از انجام نتیجه‌گیری‌های قطعی، به تحقیقات بیشتری نیاز داریم.

کیفیت شواهد
شواهد مبتنی بر یک مطالعه مجرد است. کیفیت شواهد در این مطالعه مجرد بازیابی‌شده، پائین است.

(812 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (47 دریافت)    

پذیرش: 1395/9/1 | انتشار: 1396/6/3