پیشینه
شواهدی که در طی زمان به دست آمدهاند، نشان میدهد با آشکار شدن اسکیزوفرنی (schizophrenia)، تغییرات تدریجی در ساختار و عملکرد مغز رخ میدهد. از میان بسیاری از کاندیدهای احتمالی، استرس اکسیداتیو (oxidative stress) ممکن است یکی از دلایل neuroprogression، از دست دادن ماده خاکستری و اختلال شناختی و عملکردی پس از آن باشد. آنتیاکسیدانها مولکولهای اگزوژن (exogenous) یا اندوژن (endogenous) هستند که هر نوع استرس اکسیداتیو یا عواقب آن را کاهش میدهند. این آنتیاکسیدانها ممکن است بهطور مستقیم با ترغیب رادیکالهای آزاد به افزایش دفاع آنتیاکسیداتیو عمل کنند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد درمانهای رایج بر مسیرهای اکسیداتیو تاثیر میگذارند و ممکن است تا حدی وضعیتهای پرو-اکسیداتیو (pro-oxidative) را در اسکیزوفرنی معکوس کنند. با این حال، منابع علمی موجود نشان میدهند که این درمانها به طور کامل اختلالات را در سطوح آنتیاکسیدان بازیابی نمیکنند یا سطوح اکسیدان را در اسکیزوفرنی بازیابی میکنند. به این ترتیب، علاقه به گسترش مداخلات با هدف بازگرداندن این تعادل اکسیداتیو که فراتر از مزایای داروهای ضد روانپریشی (Psychotic) در این مسیر است، وجود داشته است. اگر آنتیاکسیدانها جایگاهی در درمان این وضعیت وخیم داشته باشند، دادههای مرتبط و بهروز باید در دسترس پزشکان و محققان قرار گیرد.
اهداف
بررسی اثر آنتیاکسیدانها به عنوان درمانهای جدید افزودنی به داروهای استاندارد ضدجنون (antipsychotic) برای بهبود حملات حاد روانی و علائم اصلی و جلوگیری از عود در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی.
روش های جستجو
جستوجوی خود را در مرکز ثبت کارآزماییهای مبتنی بر مطالعه گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (Cochrane Schizophrenia Group’s Study-Based Register) انجام دادیم که مبتنی بر جستوجوهای منظم CINAHL ،BIOSIS ،AMED ،EMBASE ،PubMed ،MEDLINE ،Psychinfo و مراکز ثبت کارآزماییهای بالینی است. هیچ محدودیتی بر زبان، زمان، نوع سند یا وضعیت نشر برای انتخاب رکوردها در ثبتها وجود ندارد. ما این جستوجو را در نوامبر 2010 و دوباره در 8 ژانویه سال 2015 انجام دادیم. همچنین مراجع تمام مطالعات شناسایی شده را برای یافتن کارآزماییهای بیشتر کاوش کردیم و برای کسب اطلاعات بیشتر با نویسندگان کارآزماییها تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
گزارشهایی را انتخاب کردیم که مربوط به کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) بودند و در آنها افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بهطور تصادفی به یک ماده دارای پتانسیل آنتیاکسیدانی یا به یک دارونما به عنوان درمان کمکی به رواندرمانی استاندارد اختصاص داده شده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
به طور جداگانه دادهها را از این کارآزماییها استخراج کردیم و خطر نسبی (RR) یا میانگین تفاوت (MD)، با 95% فاصله اطمینان (CI) را برآورد کردیم. خطر سوگیری (bias) را برای مطالعات انتخاب شده ارزیابی و جدول«خلاصه یافتهها» را با استفاده از GRADE ساختیم.
نتایج اصلی
این مطالعه مروری شامل 22 RCT با کیفیتها و حجم نمونههای مختلف بود که به مطالعه موارد زیر پرداخته بودند: جینکو بیلوبا (Ginkgo biloba)؛ N-استیل سیستئین (N-acetyl cysteine یا NAC)،؛ آلوپورینول (allopurinol)؛ دهیدرواپیاندروسترون (DHEA؛ dehydroepiandrosterone)؛ ویتامین C؛ ویتامین E؛ سلژیلین (selegiline). متوسط زمان پیگیری، 8 هفته بود. تنها سه مطالعه که شامل تعداد کمی شرکتکننده بودند، پیامد اصلی از پیش انتخاب شده پاسخ بالینی مهم را گزارش کرده بودند. دادههای کوتاهمدت برای این پیامد (که به صورت حداقل 20% بهبود در نمرات مقیاس سندرم مثبت و منفی (Positive and Negative Syndrome Scale) اندازهگیری میشود) مشابه بود (3 کارآزمایی RCT؛ حجم نمونه: 229؛ RR: 0.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 1.12؛ کیفیت شواهد: کم).
مطالعات، معمولا فقط نقطه پایانی نمرات مقیاس درجهبندی آسیبشناسی روانی (psychopathology) را گزارش کردند. علائم روانپریشی در افرادی که از یک آنتیاکسیدان کمکی استفاده کرده بودند، با توجه به نمرات مقیاس سندرم مثبت و منفی (7 RCT؛ حجم نمونه: 584؛ MD: 6.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 10.35 - تا 1.65 - ؛ کیفیت شواهد: بسیار کم) و مقیاس مختصر درجهبندی روانپزشکی (BPRS؛ Brief Psychiatric Rating Scale) (هشت RCT؛ حجم نمونه: 843؛ MD: 3.20 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.63 - تا 0.78 - ؛ کیفیت شواهد: کم) کمتر بود. تفاوت کلی کوتاهمدت در ترک زودهنگام مطالعه (16 RCT؛ حجم نمونه: 1584؛ RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 1.11؛ کیفیت شواهد: متوسط)، یا به طور کلی عملکرد (2 RCT؛ حجم نمونه: 52؛ MD: 1.11 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 8.07 - تا 5.86؛ کیفیت شواهد: کم) وجود نداشت. عوارض جانبی در کل، بهطور ضعیفی گزارش شده بودند. سه مطالعه، دادههای قابل استفادهای را برای هرگونه عوارض جانبی جدی، گزارش داده و نتایج مشابهی داشتند (3 RCT؛ حجم نمونه: 234؛ RR: 0.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.19 تا 2.27؛ کیفیت شواهد: کم) هیچ شواهدی برای عود، کیفیت زندگی یا استفاده از خدمات وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
اگرچه میتوانستیم 22 کارآزمایی را در این مطالعه مروری وارد کنیم، شواهد ارائه شده محدود و عمدتا به پزشکان و مصرفکنندگان مرتبط نبود. به طور کلی، اگرچه خطر سوگیری فرسایشی (attrition bias) و سوگیری گزارش انتخابی اطلاعات (selective data reporting bias) در کارآزماییها وجود داشت، توان خود کارآزماییها کافی نبود و نیاز به دوره پیگیری طولانیتری دارند. نیاز به انجام کارآزماییهاییی با مقیاس بزرگتر با دورههای پیگیری طولانیتر وجود دارد. پیامدها باید برای بیمارانی که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، معنادار بوده و شامل اندازههای مربوط به بهبود و عود (نه فقط نمرات مقیاس درجهبندی)، عملکرد و کیفیت زندگی و قابلیت پذیرش و به ویژه اطلاعات ایمنی باشند.
خلاصه به زبان ساده
آنتیاکسیدانها به عنوان درمانهای افزودنی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی
آنتیاکسیدانها موادی هستند که از سلولهای در برابر آسیبهای ناشی از مولکولهای ناپایدار که با عنوان رادیکالهای آزاد (که موجب استرس اکسیداتیو میشود) شناخته میشوند، محافظت میکند. معروف است که با اضافه کردن میوهها و سبزیجات سرشار از آنتیاکسیدان به رژیم غذایی روزانه، توانایی فرد برای مبارزه با عفونت و بیماری تقویت میشود. اخیر شواهدی به دست آمده که نشان میدهد تغییرات پیشرونده مغز با شروع اسکیزوفرنی رخ میدهد. در میان بسیاری از توضیحات ممکن، استرس اکسیداتیو ممکن است یکی از عوامل مؤثر در زوال مغز و ماده خاکستری آن باشد، که منجر به مشکلاتی در تفکر بیماران و عملکرد روزمره آنها میشود. هدف از این بررسی، ارزیابی اثر آنتیاکسیدانها به عنوان یک درمان افزودنی به داروهای ضدجنون استاندارد، به طور خاص، با کاهش (یا کم کردن) حالات روانی و علائم اصلی، و جلوگیری از عود است.
جستوجو برای یافتن RCTهایی در سال 2010 و 2012 انجام شد. نویسندگان این مطالعه مروری 22 کارآزمایی مرتبط را که در مجموع تعداد 2041 فرد مبتلا به اسکیزوفرنی را تصادفیسازی کرده بودند، یافتند. کارآزماییها اثرات مصرف انواع آنتیاکسیدانها (آلوپورینول، جینکو بیلوبا، N-استیل سیستئین، سلجیلین، ویتامین C و E) را با دارونما مقایسه کرده بودند. اکثر نتایج نشان داد تفاوت واقعی بین آنتی اکسیدانها و دارونما وجود نداشت. هرچند شواهدی وجود داشت که نشان میداد جینکو بیلوبا اثر مثبت بر علائم روانپریشی در کوتاهمدت دارد. کیفیت شواهد در حد متوسط بود.
با این حال، به طور کلی، کارآزماییها دارای این مشکل بودند که فاقد یک پیامد واقعی، مانند پاسخ بالینی، میزان عود، کیفیت زندگی، عملکرد، ایمنی و رضایت یا قابلیت پذیرش درمان بودند. عوارض جانبی نیز به طور ضعیفی گزارش شده و برخی از مطالعات هیچگونه اطلاعاتی درباره وجود عوارض جانبی گزارش نداده بودند.
کارآزماییها جینکو بیلوبا و N-استیل سیستئین را به عنوان امیدوار کنندهترین روشها معرفی کردهاند. بنابراین باید در طراحی کارآزماییهای آینده که در مقیاس بزرگتر، طولانیتر و با گزارشهای بهتری نسبت به 22 مطالعه موجود در حال حاضر، انجام میشوند، اولویت داشته باشند.
Ben Gray: پژوهشگر ارشد همکار، بنیاد McPin به نشانی http://mcpin.org