پیشینه
برای محدود کردن مرخصی استعلاجی درازمدت و پیامدهای مرتبط، بیمهگران، ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی و کارفرمایان برنامههایی را جهت تسهیل بازنشستگی افراد معلول فراهم میکنند. این برنامهها شامل مداخلات هماهنگشده و منحصربهفرد میشود. علیرغم افزایش محبوبیت چنین برنامههایی، منافع آنها همچنان نامشخص است. ما یک مطالعه مروری نظاممند انجام دادیم تا اثربخشی طولانیمدت برنامههای هماهنگی بازگشت به کار را در مقایسه با تمرین معمول در کارگران در معرض خطر ناتوانی طولانیمدت بررسی کنیم.
اهداف
ارزیابی اثرات برنامههای هماهنگی بازگشت به کار در مقابل تمرین معمول برای کارگران دارای مرخصی استعلاجی یا معلولیت.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین Cochrane Central Register of Controlled Trials (CENTRAL؛ شماره 11، 2016)، MEDLINE ،Embase ،CINAHL و PsycINFO را تا 1 نوامبر 2016 جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCT) را انتخاب کردیم که کارگران غایب از کار را به مدت حداقل چهار هفته ثبتنام کردند و آنها را بهصورت تصادفی به برنامههای هماهنگی بازگشت به کار یا تمرین معمول اختصاص دادند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه، عناوین، خلاصه مقالات و متن کامل مقالات را از نظر مناسب بودن برای مطالعه غربالگری کردند؛ دادهها را استخراج؛ و خطر سوگیری (Bias) کارآزماییهای مناسب را ارزیابی کردند. ما برای به دست آوردن دادههای اضافی در صورت لزوم با نویسندگان تماس گرفتیم. ما متاآنالیز (meta-analysis) اثرات تصادفی را انجام دادیم و از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای رتبهبندی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 14 مطالعه را از 9 کشور شناسایی کردیم که 12568 کارگر را به کار گرفتند. 11 مطالعه بر مشکلات اسکلتیعضلانی، دو مطالعه بر سلامت روان و یک مطالعه بر هر دو مورد تمرکز داشتند. بیشتر مطالعات (11 مطالعه از 14 مطالعه) به مدت 12 ماه یا بیشتر کارگران را پیگیری کردند. خطر سوگیری در 4 مطالعه پایین و در 10 مطالعه بالا بود، اما یافتهها به حذف آنها حساس نبودند.
ما هیچ منافعی را از برنامههای هماهنگی بازگشت به کار بر پیامدهای بازگشت به کار نیافتیم.
برای پیگیری کوتاهمدت شش ماهه، ما هیچ تأثیری بر زمان بازگشت به کار (نسبت خطر (HR): 1.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.93 تا 1.88؛ شواهد با کیفیت پائین)، غیبت مکرر به دلیل بیماری (میانگین تفاوت (MD): 16.18 - روز کاری در سال؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 32.4 - تا 0.06؛ شواهد با کیفیت متوسط)، نسبت شرکتکنندگان کارگر در پایان پیگیری (خطر نسبی (RR): 1.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.30؛ شواهد با کیفیت پائین) یا نسبت شرکتکنندگان که تا به حال به کار بازگشتهاند، یعنی، صرف نظر از اینکه آیا تا آخر پیگیری سر کار باقی ماندهاند یا خیر (RR: 0.87؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 1.19، شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم.
برای پیگیری طولانیمدت 12 ماهه، هیچ تأثیری بر زمان بازگشت به کار (HR: 1.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.66؛ شواهد با کیفیت پائین)، غیبت مکرر به دلیل بیماری (MD: 14.84 - روز کاری در سال؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 35.86 - تا 8.88؛ شواهد با کیفیت پائین)، نسبت شرکتکنندگان حاضر در کار در پایان پیگیری (RR: 1.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.99 تا 1.15؛ شواهد با کیفیت پائین) یا نسبت شرکتکنندگانی که تا به حال به کار بازگشتهاند (RR: 1.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.97 تا 1.09؛ شواهد با کیفیت متوسط) نیافتیم.
برای پیگیری طولانیتر از 12 ماه، هیچ تأثیری بر زمان بازگشت به کار (HR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.17؛ شواهد با کیفیت پائین)، غیبت مکرر به دلیل بیماری (MD: 7.00 روز کاری در سال؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 15.17 - تا 29.17؛ شواهد با کیفیت متوسط)، نسبت شرکتکنندگان حاضر در کار در پایان پیگیری (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.07؛ شواهد با کیفیت پائین) یا نسبت شرکتکنندگانی که تا به حال به کار بازگشتهاند (RR: 0.95؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.88 تا 1.02؛ شواهد با کیفیت پائین) نیافتیم.
ما فقط منافع کوچکی را برای برنامههای هماهنگی بازگشت به کار بر پیامدهای گزارش شده توسط بیمار یافتیم. تمام اختلافات پائینتر از حداقل اختلاف بالینی مهم (MID) بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
پیشنهاد برنامههای هماهنگی بازگشت به کار برای کارگران در شرایط مرخصی استعلاجی به مدت حداقل 4 هفته در مقایسه با تمرین معمول منجر به وقوع هیچ منفعتی نشد. برای پیامدهای زمان بازگشت به کار، غیبت مکرر به دلیل بیماری، نسبت شرکتکنندگان حاضر در محل کار در پایان پیگیری یا نسبت شرکتکنندگانی که تا به حال به کار بازگشتهاند؛ ما هیچ تفاوت معنیداری را در پیگیری کوتاهمدت، طولانیمدت یا بسیار طولانیمدت نیافتیم. برای پیامدهای گزارش شده توسط بیمار، ما فقط اثرات حاشیهای را پس از MID یافتیم. کیفیت شواهد مربوط به تمام پیامدها بسیار پائین تا متوسط بود.
خلاصه به زبان ساده
تأثیر برنامههای هماهنگی بازگشت به کار برای کارگران در مرخصی استعلاجی
هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف این مطالعه مروری مقایسۀ تأثیر برنامههای هماهنگی بازگشت به کار با تمرین معمول در کارگرانی است که در مرخصی استعلاجی به سر میبرند یا دچار معلولیت هستند.
پیامهای کلیدی
ما دریافتیم که برنامههای هماهنگی بازگشت به کار در مقایسه با تمرین معمول تاثیری بر پیامدهای بازگشت به کار نداشت. این پیامدها زمان بازگشت به کار، غیبت مکرر به دلیل بیماری، نسبت کارگران حاضر در محل کار در پایان پیگیری و نسبت کارگرانی بود که تا به حال به کار بازگشتهاند. ما در کوتاهمدت، طولانیمدت یا بسیار طولانیمدت هیچ منفعتی نیافتیم.
برای پیامدهای گزارش شده توسط بیمار ما فقط منافع کوچکی یافتیم. تمام این اثرات کوچکتر از به اصطلاح حداقل تفاوت بالینی مهم بودند.
در این مطالعه مروری چه چیزی بررسی شد؟
بازگشت کارگران از مرخصی طولانیمدت به کار برای جامعه، کارفرمایان و قطعا برای خود کارگران مهم است. مداخلات احتمالی برای این هدف برنامههای هماهنگی بازگشت به کار است، که همچنین تحت عنوان مدیریت موردی یا مراقبت مشارکتی توصیف میشوند. این برنامهها شامل تعدادی از متخصصان مراقبتهای بهداشتی است که با کارگران همکاری میکنند تا بر ناتوانی خود در کار غلبه کنند. برنامههای هماهنگی بازگشت به کار از لحاظ مدت زمان و طراحی متفاوت هستند. بهطور کلی، این برنامهها شامل ارزیابی موانع بازدارنده بازگشت به کار و یک طرح فردی برای از بین بردن موانع و بازگشت کارگران به اشتغال هستند. اجزای درمان ممکن است شامل مشاوره، درمان فیزیکی یا اشتغالی، و مراقبتهای ویژه باشد.
برنامههای هماهنگی بازگشت به کار نیاز به منابع قابل توجهی دارد. با این حال، مشخص نیست که این برنامهها چقدر موثر هستند.
نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟
ما 14 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را شامل 12568 کارگر با مشکلات اسکلتیعضلانی یا سلامت روان انتخاب کردیم. کارگران مجبور بودند به مدت حداقل چهار هفته در مرخصی استعلاجی بمانند.
در پیگیری کوتاهمدت شش ماهه، برنامههای هماهنگی بازگشت به کار ممکن بود تفاوت کمی در زمان بازگشت به کار ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت پائین)؛ ممکن است تفاوت کمی در غیبت مکرر به دلیل بیماری ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت متوسط)، ممکن است تفاوت کمی در نسبت شرکتکنندگان حاضر در کار در پایان پیگیری ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت پائین). در نهایت، بر اساس شواهد با کیفیت بسیار پائین، ما مطمئن نیستیم که آیا این برنامهها نسبت شرکتکنندگانی را که تا به حال به کار بازگشتهاند، بهبود میبخشد یا خیر.
در پیگیری طولانیمدت 12 ماهه، برنامههای هماهنگی بازگشت به کار ممکن است در زمان بازگشت به کار، غیبت مکرر به دلیل بیماری یا نسبت شرکتکنندگانی که در پایان پیگیری به کار بازگشتهاند تفاوت کمی ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (تمام شواهد با کیفیت پائین) و احتمالا در نسبت شرکتکنندگانی که تا به حال به کار بازگشتهاند تفاوت کمی ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت متوسط).
در پیگیری طولانیتر از 12 ماه، برنامههای هماهنگی بازگشت به کار ممکن است تفاوت کمی در زمان بازگشت به کار ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت پائین)، ممکن است در غیبت مکرر به دلیل بیماری تفاوت کمی ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (شواهد با کیفیت متوسط)، ممکن است در نسبت شرکتکنندگان حاضر در محل کار در پایان پیگیری و نسبت شرکتکنندگانی که تا به حال به کار بازگشتهاند تفاوت کمی ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (هر دو دارای شواهد با کیفیت پائین).
ما در پیامدهای گزارش شده توسط بیمار از جمله درد، توانایی عملکرد، افسردگی و اضطراب، فقط منافع کوچکی یافتیم. تمام این اثرات کوچکتر از به اصطلاح حداقل تفاوت بالینی مهم بودند.
این که ما شواهدی با کیفیت بسیار بسیار پائین و بسیار پائین یافتیم، به این معنی است که تحقیقات جدید احتمالا این نتایج را تغییر خواهند داد.
این مطالعه مروری چگونه بهروزرسانی شده است؟
ما متون علمی را تا 1 نوامبر 2016 جستوجو کردیم.