پیشینه
لوپوس اریتماتوز دیسکوئید (DLE ؛Discoid lupus erythematosus) نوعی لوپوس پوستی مزمن است، که میتواند باعث اسکار شود. داروهای زیادی برای درمان این بیماری استفاده شدهاند و بعضی از آنها (مانند تالیدومید (thalidomide)، سیکلوفسفامید (cyclophosphamide) و آزاتیوپرین (azathioprine)) بالقوه سمیهستند. این یک بهروزرسانی از مطالعه مروری کاکرین است که نخستین بار در سال 2000 منتشر، و در سال 2009 بهروزرسانی شد. هدف ما از بهروزرسانی این مطالعه مروری این بود که ببینیم آیا اطلاعات جدید برای درمان DLE در دسترس هستند یا خیر، چرا که هنوز در مورد اثربخشی داروهای موجود و اینکه چگونه مناسبترین درمان را برای یک فرد مبتلا به DLE انتخاب کنیم، نامطمئن هستیم.
اهداف
ارزیابی اثرات داروها برای لوپوس اریتماتوز دیسکوئید.
روش های جستجو
ما جستوجوهای خود از پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا 22 سپتامبر 2016 بهروزرسانی کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین، CENTRAL ،MEDLINE ،Embase و LILACS. ما پنج پایگاه اطلاعاتی کارآزمایی را نیز جستوجو، و فهرست منابع مطالعات انتخاب شده را برای یافتن منابع بیشتر برای کارآزماییهای مربوطه کنترل کردیم. ایندکس مدیکوس (از 1956 تا 1966) را بهصورت دستی جستوجو کردیم و برای کسب اطلاعات در مورد کارآزماییهای منتشر نشده با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) را مربوط به داروها برای درمان افراد مبتلا به DLE در هر گروه جمعیتی و هر دو جنس انتخاب کردیم. مقایسهها شامل هرگونه داروی استفاده شده برای DLE در برابر هر نوع داروی دیگر یا در برابر کرم دارونما بود. از آنجایی که ما درمانهای دارویی آنها را در نظر نگرفتیم، درمان لیزر، جراحی، فوتوتراپی، سایر اشکال درمان فیزیکی، و محافظتی را حذف کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
حداقل دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه دادهها را از طریق یک صفحه استخراج داده استخراج، و اختلافات را از طریق بحث حل کردند. ما از روشهای استاندارد مورد نظر کاکرین، برای ارزیابی خطر سوگیری (Bias) استفاده کردیم.
نتایج اصلی
پنج کارآزمایی شامل 197 شرکتکننده انتخاب شدند. سه کارآزمایی جدید در این بهروزرسانی انتخاب شدند. هیچیک از پنج کارآزمایی کیفیت بالا نداشت.
ارزیابی «خطر سوگیری» در هر مطالعه منابع احتمالی سوگیری را شناسایی کرد. یک مطالعه از یک روش غیر معمول تصادفیسازی استفاده کرد، و از آنجایی که 15 نفر کارآزمایی را کامل نکردند پیامد داده ناقص، نگرانی دیگری ما بود. ما کارآزماییهای زیادی یافتیم که از لحاظ کورسازی در معرض خطر پائین سوگیری قرار داشتند، اما سه کارآزمایی از پنج کارآزمایی پنهانسازی تخصیص را توصیف نکردند.
این کارآزماییهای انتخاب شده معیارهای پیامد اصلی این مطالعه مروری را بررسی کردند (درصد رفع کامل ضایعات پوستی، درصد پاکسازی اریتمیدر حداقل 50% از ضایعات، و بهبود اندازهگیریهای رضایتمندی بیمار / کیفیت زندگی).
یک مطالعه در مورد کرم فلوسینونید 0.05% (استروئید قوی) در مقایسه با کرم هیدروکورتیزون 1% (استروئید با قدرت پائین) در 78 نفر، رفع کامل ضایعات پوستی را در 27% (37/10) از شرکتکنندگان در گروه کرم فلوسینونید و در 10% (41/4) از شرکتکنندگان در گروه هیدروکورتیزون، با به دست آوردن 17% منفعت مطلق به نفع فلوسینونید گزارش کرد (خطر نسبی (RR): 2.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 8.08؛ 1 مطالعه؛ n = 78؛ شواهد با کیفیت پائین). معیار سایر پیامدهای اولیه گزارش نشده بودند. عوارض جانبی شامل قطع دارو نمیشد. تحریک پوست در سه فرد استفاده کننده از هیدروکورتیزون رخ داد، و در یک فرد آکنه ایجاد کرد. سوختگی در دو فرد استفاده کننده از فلوسینونید رخ داد (شواهد با کیفیت متوسط).
یک کارآزمایی مقایسهای مربوط به دو داروی خوراکی، آسیترئین (acitretin) (50 میلیگرم در روز) و هیدروکسی کلروکین (hydroxychloroquine) (400 میلیگرم در روز)، دو مورد از پیامدهای مطلوب را گزارش کردند: رفع کامل ضایعات در 13 فرد از 28 فرد (46%) با آسیترئین و 15 فرد از 30 فرد (50%) با هیدروکسی کلروکین مشاهده شد (RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 1.59؛ 1 مطالعه؛ n = 58؛ شواهد با کیفیت پائین). پاکسازی اریتمیدر حداقل 50% از ضایعات در 10 شرکتکننده از 24 شرکتکننده (42%) با آسیترئین و 17 شرکتکننده از 25 شرکتکننده (68%) با هیدروکسی کلروکین گزارش شد (RR: 0.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.06؛ 1 مطالعه؛ n = 49؛ شواهد با کیفیت پائین). این مقایسه بهبود نمرات رضایتمندی بیمار / معیارهای کیفیت زندگی را ارزیابی نکرد. شرکتکنندگان مصرفکننده آسیترئین افزایش کمی را در تریگلیسیرید سرم نشان دادند، که برای قطع مصرف دارو کافی نیست. اثرات جانبی اصلی لبهای خشک (93% در گروه آسیترئین و 20% در گروه هیدروکسی کلروکین) و اختلالات گوارشی (11% در گروه آسیترئین و 17% در گروه هیدروکسی کلروکین) بود. چهار شرکتکننده مصرف کننده آسیترئین به علت عوارض دستگاه گوارش یا خشکی لبها از مطالعه خارج شدند (شواهد با کیفیت متوسط).
یک کارآزمایی 10 فرد مبتلا به DLE را برای دریافت مهارکننده کلسینورین (calcineurin)، کرم پیمکرولیموس 1% (pimecrolimus 1%)، یا استروئید قوی، کرم بتامتازون 17 والرت (17-valerate ) 0.1% به مدت 8 هفته، تصادفیسازی کرد. این مطالعه هیچکدام از معیارهای پیامد اولیه را گزارش نکرد، و همچنین هیچ دادهای را مربوط به عوارض جانبی ارائه نداد.
یک کارآزمایی درباره مهارکنندههای کلسینورین در مقایسه با کرم تاکرولیموس 0.1% (tacrolimus cream 0.1%) در مقایسه با دارونما (حامل (vehicle)) به مدت بیش از 12 هفته در 14 فرد بود، اما هیچکدام از معیارهای پیامد اولیه ما را گزارش نکرد. در گروه تاکرولیموس، پنج شرکتکننده از سوختگی و خارش کم شکایت داشتند، و در یک شرکتکننده، عفونت هرپس سیمپلکس (تبخال) فعال شد (شواهد با کیفیت متوسط).
کرم آر ـ سالبوتامول 0.5% (R-salbutamol 0.5%) موضعی به مدت بیش از هشت هفته در یک کارآزمایی با 37 فرد مبتلا به DLE با دارونما (حامل) مقایسه شد. در مقایسه با دارونما، بهبود قابل ملاحظهای در درد و خارش در گروه سالبوتامول در دو، چهار، شش و هشت هفته وجود داشت، اما این کارآزمایی معیار رسمیکیفیت زندگی را ثبت نکرد. هیچیک از معیارهای پیامد اولیه گزارش نشده بود. تغییرات اریتمی برای سالبوتامول منفعتی بیش از دارونما نشان نداد، اما ما نتوانستیم گزارشی درباره تعداد شرکتکنندگان با پاکسازی اریتم به میزان حداقل 50% از ضایعات بهدست آوریم. 15 عارضه در گروه دارونما (توسط 12 شرکتکننده تجربه شد) و 24 عارضه در گروه سالبوتامول (توسط 9 شرکتکننده تجربه شد) وجود داشت. هیچیک از عوارض جانبی، جدی در نظر گرفته نشد (شواهد با کیفیت متوسط).
نتیجهگیریهای نویسندگان
کرم فلوسینونید ممکن است در پاکسازی ضایعات پوستی DLE موثرتر از هیدروکورتیزون باشد. هیدروکسی کلروکین و آسیترئین از لحاظ رفع کامل بهنظر میرسد اثربخشی یکسانی داشته باشند، اگرچه ممکن است تعداد اثرات جانبی با آسیترئین بیشتر باشد، و پاکسازی اریتمیدر حداقل 50% از ضایعات، اغلب در شرکتکنندگان مصرفکننده آسیترئین کمتر رخ داد. شواهد با کیفیت متوسط نشان داد که عوارض جانبی در کل کم بود. شواهد کافی قابل اطمینان در مورد سایر داروهای مورد استفاده برای درمان DLE وجود ندارد. بهطور کلی، کیفیت کارآزماییها و سطوح عدم اطمینان به گونهای بود که نیاز به کارآزماییهای بیشتر با زمان کافی برای مقایسه، به ویژه، با استروئیدهای موضعی با عوامل دیگر وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده
داروهای لوپوس اریتماتوز دیسکوئید
پیشینه
لوپوس اریتماتوز دیسکوئید (DLE) نوعی التهاب پوستی است که بهویژه در پوستهایی که در معرض آفتاب قرار دارند، دیده میشود و میتواند منجر به اسکار/زخم شود. تمام اشکال لوپوس اریتماتوز دیسکوئید در زنانی که در سنین باروری هستند شایعتر هستند، که مهم است زیرا بعضی از درمانها، شامل تالیدومید و آسیترئین میتوانند منجر به نقایص مادرزادی شوند، و هیدروکسی کلروکین ممکن است منجر به آسیب چشم و گوش شود. با توجه به ماهیت مزمن و زخم، DLE میتواند تاثیر روانی داشته باشد، و اینکه برخی از درمانها ممکن است اثرات جانبی جدی ایجاد کنند، ما احساس کردیم که مبارزه با عدم اطمینان و شناسایی بهترین و مطمئن ترین درمانها، اهمیت دارد. شواهد تا سپتامبر 2016 موجود است.
سوال مطالعه مروری
هدف ما شناسایی بهترین درمان برای افراد مبتلا به DLE، برای کاهش خطر اسکار/زخم و اثرات احتمالی روانشناختی بود. ما به دنبال تمام درمانهای دارویی احتمالی، از جمله داروهای موضعی (استروئیدها و پیمکرولیموس (pimecrolimus) یا تاکرولیموس (tacrolimus)) و داروهای خوراکی، مانند هیدروکسی کلروکین، رتینوئید (retinoids)، متوترکسات (methotrexate)، آزاتیوپرین (azathioprine)، لنالیدومید (lenalidomide))، و عوامل بیولوژیکی بودیم. بهطور بالقوه، هر یک از این مداخلات را میتوان با دارونما یا هر مداخله دیگری مقایسه کرد. ما عمل جراحی، لیزر، فوتوپروتکشن، فوتوتراپی، و سایر اشکال درمان فیزیکی را حذف کردیم، زیرا ما آنها را به عنوان درمانهای دارویی در نظر نگرفتیم. ما امیدوار بودیم که شواهدی برای درمان موثر، بدون عوارض جانبی جدی بیابیم.
ویژگیهای مطالعه
ما پنج مطالعه را شامل 197 فرد شناسایی کردیم (بین 17 تا 82 ساله). شرکتکنندگان از اروپا، اسکاندیناوی، ایران، و ایالات متحده به کار گرفته شدند. اکثر ضایعات پوستی روی صورت، گوش، و پوست سر ثبت شدند. مدت زمان بیماری بین یک ماه تا 16 سال متغیر بود. درمانها عبارت بودند از کرمهای استروئیدی با قدرتهای مختلف (کرم فلوسینونید و بتامتازون، هر دو استروئیدهای قوی؛ و هیدروکورتیزون، یک استروئید با قدرت پائین)؛ هیدروکسی کلروکین خوراکی، آسیترئین خوراکی، کرم تاکرولیموس، کرم پیمکرولیموس، و کرم سالبوتامول. کارآزماییهای مربوط به تاکرولیموس و سالبوتامول در بازوی کنترل از دارونما استفاده کردند.
نتایج اصلی
در یک کارآزمایی که شامل 78 شرکتکننده بود، کرم فلوسینونید 0.05% بهنظر میرسد از لحاظ پاکسازی کامل DLE تقریبا سه برابر موثرتر از کرم هیدروکورتیزون 1% باشد (27% در مقابل 10%). درصد افرادی که کاهش قرمزی را به میزان حداقل 50% در نمرات خود داشتند گزارش نشد، و رضایت بیمار نیز گزارش نشده بود. تحریک پوست در سه فرد استفاده کننده از هیدروکورتیزون رخ داد و در یک نفر آکنه ایجاد شد؛ سوختگی در دو فرد مصرف کننده فلوسینونید رخ داد. عوارض جانبی مصرف کرمها را در هیچکدام از شرکتکنندگان متوقف نکرد.
هیدروکسی کلروکین 400 میلیگرم و آسیترئین 50 میلیگرم بهنظر میرسد که از لحاظ رفع کامل ضایعات یکسان عمل میکنند (به ترتیب 50% در مقابل 46%). بهبود علائم قرمزی ممکن است در گروه آسیترئین کمتر باشد (42% در مقابل 68%)، اما هیچ دارویی با دارونما مقایسه نشد. رضایتمندی بیمار اندازهگیری نشده بود. عوارض جانبی، که در گروه آسیترئین شایعتر بود، جزئی گزارش شد، اگرچه، چهار نفر به دلیل خشکی لبها و علائم گوارشی درمان را متوقف کردند.
کرم پیمکرولیموس 1% (کرم ضد التهاب) با کرم بتامتازون (استروئید) 0.1% در یک مطالعه کوچک 8 هفتهای شامل 10 فرد مقایسه شد، اما هیچیک از پیامدهای اولیه مطالعه مروری گزارش نشد؛ همچنین اثرات جانبی وجود نداشت.
یک مطالعه طولانیتر با استفاده از یک نوع کرم مشابه، تاکرولیموس 0.1% در مقایسه با دارونما، پیامدهای اولیه را گزارش نکرد. سوختگی خفیف و خارش در پنج شرکتکننده مصرفکننده تاکرولیموس گزارش شد، و یک عفونت تبخال در یک شرکتکننده عود کرد. افراد کمی پس از استفاده از کرم تاکرولیموس سوختگی یا تحریک را گزارش کردند، اما برای خروج از مطالعه کافی نبود.
کرم آر-سالبوتامول 0.5% موضعی با کرم دارونما در یک کارآزمایی با 37 نفر مقایسه شد، اما پیامدهای اولیه این مطالعه مروری گزارش نشده بود. در هر گروه فقط عوارض جانبی جزئی وجود داشت که گزارش شد: 15 عارضه در گروه دارونما و 24 عارضه در گروه سالبوتامول.
کیفیت شواهد
برای پیامد اولیه پاکسازی یا بهبود فوقالعاده، ما برای فلوسینونید 0.05% در مقایسه با هیدروکورتیزون 1% شواهد با کیفیت پائین داشتیم زیرا تنها مطالعهای که این مقایسه را انجام داده بود، با تعداد زیادی از موارد ترک مطالعه مواجه شده بود؛ در حالی که برای آسیترتین (50 میلیگرم) در مقایسه با هیدروکسی کلروکین (400 میلیگرم)، برای پیامدهای اولیه کاهش اریتم و رفع کامل ضایعات، ما کیفیت شواهد را پائین رتبهبندی کردیم، زیرا این مطالعه شامل تعداد کمیاز افراد و تفاوتها بین گروهها از نظر تعداد افرادی بود که به غیر ازDLE مبتلا به اشکال دیگر لوپوس هم بودند. بهطور کلی، برای عوارض جانبی شواهدی با کیفیت متوسط یافت شد.