جلد 2017 -                   جلد 2017 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Boon How Chew, Rimke C Vos, Maria-Inti Metzendorf, Rob JPM Scholten, Guy EHM Rutten. Psychological interventions for diabetes-related distress in adults with type 2 diabetes mellitus. 3 2017; 2017
URL: http://cochrane.ir/article-1-1457-fa.html
پیشینه
بسیاری از افراد بزرگسال مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ ‌2 (T2DM) نوعی بار روانی‌اجتماعی و مشکلات بهداشت‌روانی مرتبط با بیماری‌شان را بر دوش می‌کشند. دیسترس ناشی از دیابت (DRD ؛Diabetes-related distress) اثر مجزایی بر رفتارهای خود‌مراقبتی و کنترل بیماری دارد. بهبود DRD در بزرگسالان مبتلا به T2DM می‌تواند اثر مثبتی بر احساس روانی خوب بودن، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، توانایی خود‌مراقبتی و کنترل بیماری، همچنین کاهش علایم افسردگی داشته باشد.
اهداف
برای ارزیابی تاثیر مداخلات روان‌شناختی برای دیسترس ناشی از دیابت در افراد بزرگسال مبتلا به T2DM.
روش های جستجو
ما در کتابخانه کاکرین، MEDLINE ،Embase ،PsycINFO ،ICTRP Search Portal، سازمان جهانی بهداشت، CINAHL و ClinicalTrials.gov جست‌وجو کردیم. تاریخ آخرین جست‌وجو در BASE دسامبر 2014 و برای بقیه پایگاه‌های اطلاعاتی 21 سپتامبر 2016 بود.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCT) را مدنظر قرار‌دادیم که مداخلات روان‌شناختی را برای DRD در بزرگسالان (افراد 18 ساله و بزرگتر) مبتلا به T2DM انجام داده‌بودند. ما مطالعاتی را وارد کردیم که مداخلات مختلف روان‌شناختی را با هم یا یک مداخله روانشناختی را با درمان معمول مقایسه کرده‌بودند. نتایج اولیه درباره DRD، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) و عوارض جانبی بود. نتایج ثانویه درباره خودکارآمدی، هموگلوبین گلیکوزیله A1c (HbA1c)، فشار خون، عوارض مربوط به دیابت، مرگ‌ومیر به هر دلیل و اثرات اجتماعی-اقتصادی بود.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مقالات مروری به‌طور مجزا مطالعات را جهت ورود به مطالعه و استخراج داده‌ها بررسی‌کردند. ما مداخلات را بر اساس اینکه تمرکزشان بر هیجان، شناخت، یا هردو بود، طبقه‌بندی کردیم. ما از متاآنالیز (meta-analyses) اثرات تصادفی برای محاسبه تخمین‌های کلی استفاده‌کردیم.
نتایج اصلی
ما 30 RCT را با 9177 شرکت‌کننده وارد مطالعه کردیم. 16 کارآزمایی RCT موازی دو گروهه و 7 کارآزمایی موازی سه گروهه بودند. همچنین 7 کارآزمایی به‌صورت خوشه‌ای تصادفی‌شده (cluster-randomised) بودند: دوتا از آن‌ها چهار گروهه و بقیه 5 مورد دیگر دو گروهه بودند. میانگین طول مدت مداخله 6 ماه بود (دامنه از 1 هفته تا 24 ماه)، و میانگین دوره پیگیری 12 ماه بود (دامنه از 0 تا 12 ماه). کارآزمایی‌ها شامل طیف گسترده‌ای از مداخلات بوده و به هر دو صورت فردی و گروهی انجام شده‌بودند.
یک متاآنالیز که ترکیب همه مداخلات روان‌شناختی را در مقابل درمان معمول قرار داده بود، هیچ تاثیری را بر DRD (اختلاف میانگین استاندارد (SMD): 0.07 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.16 - تا 0.03؛ 0.17=P ؛ 12 مطالعه؛ 3315 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد پائین)، HRQoL (SMD: 0.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 - تا 0.11؛ 0.87=P ؛ 5 مطالعه؛ 1932 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد پائین)، مرگ‌ومیر به هر دلیل (11 نفر از هر 1000 نفر در برابر 11 نفر از هر 1000 نفر؛ نسبت خطر (RR): 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17 تا 6.03؛ 0.99=P؛ 3 مطالعه؛ 1376 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد پائین) یا عوارض جانبی (17 نفر از هر 1000 نفر در برابر 41 نفر از هر 1000 نفر؛ RR: 2.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.78 تا 7.39؛ 0.13=P ؛ 3 مطالعه؛ 438 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد پائین) تایید نکرد. ما تاثیرات مثبت کمی در خودکفایتی و HbA1c در پیگیری میان‌مدت (6 تا 12 ماهه) به کمک مداخلات روان‌شناختی مشاهده‌کردیم: در مورد خودکفایتی SMD 0.15 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.00 تا 0.30؛ 0.05=P ؛ 6 مطالعه؛ 2675 شرکت‌کننده، کیفیت شواهد پائین) و در مورد HbA1c میانگین تفاوت (MD) 0.14% - (95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 - تا 0.00؛ 0.05=P ؛ 11 مطالعه؛ 3165 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد پائین) بود. در مطالعاتی که ما وارد مطالعه مروری کردیم هیچ گزارشی در مورد عوارض ناشی از دیابت یا تاثیرات اجتماعی‌اقتصادی وجود نداشت.
بسیاری از کارآزمایی‌ها کوچک بودند و در معرض خطر بالای سوگیری به‌علت داده‌های ناتمام قرار داشتند. همچنین امکان سوگیری عملکرد و تشخیص حاصل از نتایج پرسشنامه‌های مورد استفاده و خطر سوگیری ناشی از گزارشات انتخابی وجود داشت. 4 کارآزمایی در انتظار طبقه‌بندی هستند. این‌ها RCT های موازی هستند که تمرکزشان بر مداخلات شناختی و هیجانی-شناختی است. 18 کارآزمایی درحال انجام دیگر وجود دارد که بر مداخلات هیجانی-شناختی یا شناختی، ارزیابی مداخلات مثل حمایت خودمدیریتی دیابت، درمان رفتاری شناختی تلفنی، مدیریت استرس و اپلیکیشن برای حل مسئله در مدیریت دیابت استوارند. بیشتر این کارآزمایی‌ها یک پایه اجتماعی دارند و در امریکا پایه‌گذاری شده‌اند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی با کیفیت پائین نشان دادند که هیچ‌یک از مداخلات روانشناختی DRD را بیشتر از درمان معمول بهبود نمی‌بخشند. شواهدی با کیفیت پائین در مورد این‌که بعد از مداخلات روان‌شناختی خودکفایتی و HbA1c بهبود می‌یابند در دسترس هستند. این بدان معناست که ما درمورد تاثیر مداخلات روان‌شناختی بر پیامدها اطمینان نداریم. ولی احتمالا مداخلات روانشناختی در مقایسه با درمان معمول، بر عوارض جانبی بی‌تاثیر است. تحقیقاتی با کیفیت بالاتر در حوزه برنامه‌های متمرکز بر هیجان در مکان‌هایی غیر از امریکا و اروپا و در کشورهایی با درآمد کم و متوسط مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات روان‌شناختی برای دیسترس ناشی از دیابت در بزرگسالانی که مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ 2 هستند.
سوال مطالعه مروری
بررسی تاثیر مداخلات روان‌شناختی بر دیسترس مرتبط با دیابت در بزرگسالان 18 ساله و بالاتر مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ 2.

پیشینه
دیسترس مرتبط با دیابت تجربه هیجانی افراد مبتلا به دیابت است یعنی نگرانی درباره مدیریت بیماری، حمایت، بار هیجانی و دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی. حدود نیمی از افراد مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ 2 دچار این دیسترس می‌شوند که با خودمراقبتی و کنترل بیماری همراه است. بسیاری از مداخلات روان‌شناختی برای کاهش دیسترس مرتبط با دیابت به‌کار گرفته شده‌اند اما مشخص نشده که کدام مداخله موثر است.

ویژگی‌های مطالعه
ما 30 مطالعه تصادفی‌شده و کنترل‌شده (مطالعات بالینی که در آن‌ها افراد به‌طور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار می‌گیرند) را با 9177 شرکت‌کننده پیدا کردیم. طول مدت مداخله از یک هفته تا 12 ماه و مدت پیگیری بعد از درمان از 0 تا 12 ماه بود. بیشتر مطالعات در زمینه اجتماعی و تقریبا همه آن‌ها در کشورهای با درآمد بالا و دو تا در آسیا و آمریکای لاتین صورت گرفته بود. مطالعات شامل طیف گسترده‌ای از مداخلات بود و هم به‌صورت فردی و هم گروهی انجام شده بودند.

نتایج اصلی
مداخلات روان‌شناختی اثر مثبت کوچکی بر اعتماد به نفس برای خود مراقبتی و هموگلوبین گلیکوزیله A1c (HbA1c – شاخص اندازه‌گیری کنترل درازمدت قند خون) در بزرگسالان مبتلا به دیابت تیپ 2 است. در مقایسه با درمان معمول، مداخلات روان‌شناختی هیچ اثری بر دیسترس مرتبط با دیابت، کیفیت زندگی مربوط به سلامت، مرگ به هر علتی، عوارض جانبی یا مقادیر فشار خون نداشت. هیچ مطالعه‌ای عوارض مرتبط با دیابت (مثل سکته، حمله قلبی یا مشکلات کلیوی) یا اثرات اجتماعی-اقتصادی (مثل غیبت از کار یا هزینه درمان) را گزارش نکرده بود. این شواهد تا 21 سپتامبر 2016 به روزرسانی شده است.

کیفیت شواهد
در کل، کیفیت شواهد به‌خاطر کوچک بودن مطالعات، از بین رفتن داده‌ها، و محدودیت در طراحی و اجرای مطالعات وارد شده پائین بود. 4 مطالعه در انتظار ارزیابی و 18 مطالعه در حال انجام هستند و امیدواریم که نتایج آن‌ها به زودی منتشر شود.
(975 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (65 دریافت)    

پذیرش: 1395/6/31 | انتشار: 1396/7/5