جلد 2017 -                   جلد 2017 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Steve R Kisely, Leslie A Campbell, Richard O'Reilly. Compulsory community and involuntary outpatient treatment for people with severe mental disorders. 3 2017; 2017
URL: http://cochrane.ir/article-1-1402-fa.html
پیشینه
این موضوع که آیا درمان اجباری مدنی (CCT ؛compulsory community treatment) برای افراد مبتلا به بیماری شدید روانی (SMI ؛severe mental illness) استفاده از خدمات بهداشتی را کاهش می‌دهد، یا پیامد بالینی و عملکرد اجتماعی را بهبود می‌بخشد یا خیر، جای بحث دارد.
اهداف
بررسی اثربخشی درمان اجباری مدنی (CCT) برای افراد مبتلا به بیماری شدید روانی (SMI).
روش های جستجو
ما ثبت کارآزمایی‌های مطالعه محور گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (2003، 2008، 2012، 8 نوامبر 2013، 3 جون 2016) را جست‌وجو کردیم. ما تمام منابع مطالعات شناسایی شده را به دست آوردیم و در صورت لزوم با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCT) بالینی که به مقایسه CCT با مراقبت استاندارد در افراد مبتلا به SMI (عمدتا اختلالات اسکیزوفرنی و شبه‌اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، یا افسردگی با ویژگی‌های سایکوتیک) پرداختند. مراقبت استاندارد می‌تواند یک درمان داوطلبانه به شکل گروهی یا شکل دیگری از CCT که از قبل موجود بوده باشد مانند نظارت بر ترخیص.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
نویسندگان به‌طور مستقل مطالعات را انتخاب کردند، کیفیت آن‌ها را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. ما برای ارزیابی خطر سوگیری (Bias) از ابزار کاکرین استفاده کردیم. برای پیامدهای دوحالتی، ما خطر نسبی (RR) اثر ثابت، 95% فاصله اطمینان (CI) آن، و در جایی که ممکن بود، تعداد مورد نیاز برای درمان برای یک پیامد مفید بیشتر (NNTB) را محاسبه کردیم. برای پیامدهای پیوسته، میانگین تفاوت (MD) اثر ثابت و فاصله اطمینان آن را محاسبه کردیم. ما از رویکرد GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) برای ایجاد جداول «خلاصه‌ای از یافته‌ها» برای پیامدهای کلیدی استفاده کردیم و خطر سوگیری این یافته‌ها را ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
این مطالعه مروری 3 مطالعه را انتخاب کرد (749 = n). 2 مطالعه در آمریکا و 1 مطالعه در انگلستان انجام شد. مطالعه انجام‌شده در انگلستان دارای حداقل سوگیری بود، 3 معیار را از 7 معیار ابزار ارزیابی خطر سوگیری کاکرین داشت. 2 مطالعه دیگر فقط 1 معیار را داشتند، اکثریت آن‌ها به‌طور نامشخصی رتبه‌بندی شدند.
2 کارآزمایی انجام شده در ایالات متحده آمریکا (416 = n) به مقایسه تعهد مراجعه سرپایی به دستور دادگاه (OPC) با درمان گروهی کاملا داوطلبانه پرداختند. اختلاف معنی‌داری بین OPC و درمان داوطلبانه طی 11 تا 12 ماه در هیچ‌کدام از شاخص‌های خدمات اصلی بهداشتی و پیامدهای سطح شرکت‌کننده وجود نداشت: استفاده از خدمات-پذیرش در بیمارستان (2 RCT؛ 416 = n؛ RR: 0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.79 تا 1.21؛ شواهد با کیفیت پائین)؛ استفاده از خدمات-تبعیت از درمان و دارو (2 RCT؛ 416 = n؛ RR: 0.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 تا 1.19؛ شواهد با کیفیت پائین)؛ عملکرد اجتماعی-حداقل یکبار دستگیری (2 RCT؛ 416 = n؛ RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.52؛ شواهد با کیفیت پائین)؛ عملکرد اجتماعی-بی‌خانمانی (2 RCT؛ 416 = n؛ RR: 0.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 1.15؛ شواهد با کیفیت پائین)؛ رضایت از اجبار مراقبت-درک‌شده (2 RCT؛ 416 = n؛ RR: 1.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.97 تا 1.89؛ شواهد با کیفیت پائین). با این حال، یک کارآزمایی نشان داد که خطر قربانی شدن در گروه OPC کاهش یافت (1 RCT؛ 264 = n؛ RR: 0.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.80؛ شواهد با کیفیت پائین).
RCT دیگر به مقایسه دستورالعمل‌های درمان گروهی (CTO) با شدت کمتر و مختصرتر نظارت بر ترخیص (بخش 17) در انگلستان پرداخت. این مطالعه هیچ تفاوتی را بین دو گروه از نظر پیامدهای خدمات اصلی بهداشتی از جمله پذیرش در بیمارستان به مدت 12 ماه (1 RCT؛ 333 = n؛ RR: 0.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.4 تا 1.32؛ شواهد با کیفیت متوسط)، یا هر یک از پیامدهای سطح شرکت‌کنندگان نیافت. عدم وجود اختلاف بین دو گروه در 36 ماه پیگیری ادامه داشت.
ترکیب نتایج هر 3 کارآزمایی، این نتایج را تغییر نداد. به عنوان مثال، شرکت‌کنندگان با هر شکل CCT نسبت به شرکت‌کنندگان در گروه‌های کنترل، درمان کاملا داوطلبانه یا با توجه به ترخیص با نظارت متناوب، احتمال کمتری برای پذیرش مجدد نداشتند (3 RCT؛ 749 = n؛ RR برای پذیرش در بیمارستان به مدت 12 ماه: 0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.16؛ شواهد با کیفیت متوسط). از لحاظ NNTB؛ 142 دستور برای جلوگیری از پذیرش مجدد را خواهد گرفت. اختلاف واضحی بین گروه‌ها برای اجبار درک شده در 12 ماه وجود نداشت (3 RCT؛ 645 = n؛ RR: 1.30؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.98 تا 1.71؛ شواهد با کیفیت متوسط).
هیچ داده‌ای در مورد اثرات جانبی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
داده‌های این مطالعه مروری نشان می‌دهد که CCT منجر به هیچ تفاوت واضحی در استفاده از خدمات، عملکرد اجتماعی یا کیفیت زندگی در مقایسه با مراقبت داوطلبانه یا ترخیص با نظارت کوتاه ندارد. با این حال، افراد دریافت کننده CCT، کمتر احتمال داشت قربانی جرایم خشونت‌آمیز یا غیر خشونت‌آمیز شوند. معلوم نیست که آیا این منفعت به دلیل شدت درمان است یا ماهیت اجباری آن. دوره‌های کوتاه‌مدت ترک مشروط ممکن است به اندازه درمان اجباری رسمی در جامعه موثر (یا غیر موثر) باشد. ارزیابی طیف گسترده‌ای از پیامدها باید در هنگام معرفی این قانون مورد توجه قرار گیرد. با این حال، نتیجه‌گیری‌ها بر اساس 3 کارآزمایی نسبتا کوچک، با خطر بالا یا نامشخص سوگیری کورسازی، و شواهدی با کیفیت پائین تا متوسط استوار است. علاوه بر این، کارآزمایی‌های بالینی ممکن است به‌طور کامل منافع بالقوه این مداخله پیچیده را منعکس نکنند.
خلاصه به زبان ساده
درمان اجباری مدنی و غیر داوطلبانه برای افراد مبتلا به اختلالات شدید روانی
پیشینه
بسیاری از کشورها از درمان اجباری مدنی (CCT) برای افراد دارای مشکلات سلامت روحی شدید استفاده می‌کنند، از جمله استرالیا، کانادا، اسرائیل، نیوزیلند، انگلستان، و ایالات متحده امریکا. حامیان این رویکرد پیشنهاد می‌کنند که CCT به دلیل تغییر مراقبت مدنی برای افراد مبتلا به بیماری‌های شدید روانی ضروری است و این که درمان اجباری فرد در جامعه، در مقایسه با اینکه آن‌ها را در معرض پذیرش‌های مکرر در بیمارستان قرار دهیم، محدودیت کمتری دارد. آن‌ها همچنین بحث می‌کنند که این روش‌ها در ایجاد ثبات در زندگی افراد مبتلا به بیماری‌های شدید روانی موثر است. مخالفان CCT می‌ترسند که درمان و حمایت با تأکید بیشتر بر کنترل، خویشتن‌داری و تهدید جایگزین خواهند شد. همچنین این ترس وجود دارد که CCT روابط بین متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و بیماران را تحت تأثیر قرار داده، منجر به احساس عدم اعتماد و کنترل می‌شود، که ممکن است افراد مبتلا به بیماری‌های شدید روانی را از خدمات مراقبتی دور سازد.
با توجه به استفاده گسترده از چنین قدرت‌هایی، که مردم را وادار به پیگیری خدمات بهداشت روانی می‌کند و در حین زندگی در جامعه تحت درمان قرار می‌گیرند، ارزیابی منافع، اثربخشی یا خطرات احتمالی درمان اجباری مهم است.

جست‌وجوها
این مطالعه مروری بر اساس جست‌وجوهای انجام شده در سال‌های 2012 و 2013 می‌باشد، و در سال 2016 به‌روزرسانی شد.

ویژگی‌های مطالعه
در حال حاضر این مطالعه مروری 3 کارآزمایی را با 749 نفر انتخاب کرد، که پیگیری در یک مطالعه 36 ماه طول کشید. 2 کارآزمایی از این کارآزمایی‌ها اشکالCCT را در مقابل مراقبت استاندارد یا مراقبت داوطلبانه مقایسه کردند و کارآزمایی سوم شکلی از CCT را به نام «دستور درمان مدنی» برای ترخیص با نظارت مقایسه کرد.

نتایج
نتایج به دست آمده از این کارآزمایی‌ها نشان داد که احتمال زیادی وجود نداشت که CCT کلی منجر به استفاده بهتر از خدمات، عملکرد اجتماعی، وضعیت روحی یا کیفیت زندگی در مقایسه با مراقبت «داوطلبانه» استاندارد شود. افرادی که در کارآزمایی CCT دریافت کردند، کمتر احتمال داشت که قربانی جرم خشونت‌آمیز یا غیر خشونت‌آمیز شوند. دوره‌های کوتاه‌مدت ترک مشروط ممکن است در درمان اجباری مدنی موثر (یا غیر موثر) باشد.

نتیجه‌گیری‌ها
اطلاعات بسیار محدودی در دسترس بود، تمام نتایج بر اساس 3 کارآزمایی نسبتا کوچک با کیفیت پائین تا متوسط بودند، این موضوع نتیجه‌گیری را در این زمینه دشوار می‌کند، بنابراین انجام تحقیق بیشتری در رابطه با اثرات انواع مختلف CCT بسیار مورد نیاز است.

(930 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (53 دریافت)    

پذیرش: 1395/3/14 | انتشار: 1395/12/27