پیشینه
بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش میتواند برای بزرگسالان مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی یا افرادی که فیبریلاسیون دهلیزی آنها درمان شده سودمند باشد. فیبریلاسیون دهلیزی بهوسیله ریزمدارهای ورود مجدد (micro re-entry circuits) در داخل بافت دهلیزی ایجاد میشود که منجر به فعالیت سریع بینظم در دهلیزها میشود.
اهداف
فواید و زیانهای برنامههای بازتوانی مبتنی بر ورزش، بهتنهایی یا همراه با یک مداخله دیگر، در مقایسه با گروه کنترل بدون تمرینات ورزشی، شامل بزرگسالانی که در حال حاضر مبتلا به AF هستند، یا AF آنها درمان شده است.
روش های جستجو
ما پایگاههای داده الکترونیکی زیر را جستوجو کردیم؛ CENTRAL و پایگاه اطلاعاتی خلاصههای مرور اثرات (DARE) در کتابخانه کاکرین MEDLINE Ovid، Embase Ovid، PsycINFO Ovid، Web of Science Core Collection Thomson Reuters، CINAHL EBSCO، LILACS Bireme، و سه پایگاه ثبت کارآزمایی بالینی در 14 جولای 2016. همچنین فهرست کتابشناسیهای (bibliographies) مرورهای نظاممند مربوطه را که طی جستوجوها شناسایی شدند، بررسی کرده و هیچگونه محدودیت زبانی را در هنگام جستوجو اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (RCT) را انتخاب کردیم که مداخلات مبتنی بر ورزش را مورد تحقیق قرار داده و با گروههای کنترل بدون ورزش مقایسه میکردند. ما کارآزماییهایی را وارد کردیم که شامل بزرگسالان 18 ساله یا بالاتر مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی یا در دوره پس از درمان فیبریلاسیون دهلیزی بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور جداگانه دادهها را استخراج کردند. ما خطر سوگیری را با استفاده از دامنههای ترسیم شده در کتابچه راهنمای کاکرین برای مرورهای نظاممند مداخلات (Cochrane Handbook for Systematic Reviews of Interventions) ارزیابی کردیم. ناهمگنی بالینی و آماری را از طریق بازبینی دیداری نمودارهای جنگلی (forest plots) و با استفاده از آمارههای کای دو (Chi²) و I² استاندارد ارزیابی کردیم. متاآنالیزها را با بهکارگیری مدلهای با اثر ثابت (fixed-effect) و اثرات تصادفی (random-effects) اجرا کردیم؛ همچنین از تفاوتهای میانگین استاندارد شده استفاده کردیم که در آن مقادیر مختلف برای پیامدهای یکسان بهکار رفته بودند. ریسک خطاهای تصادفی (random errors) را با تحلیل ترتیبی کارآزمایی (TSA ؛trial sequential analysis) ارزیابی کرده و از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای تعیین کیفیت شواهد استفاده کردیم و آن را در جدول «خلاصه یافتهها» گزارش دادیم.
نتایج اصلی
نتایج ما شامل شش RCT با مجموع 421 بیمار با انواع مختلف فیبریلاسیون دهلیزی بود. تمام کارآزماییها بین 2006 و 2016 انجام شده و دارای پیگیری کوتاهمدت (8 هفته تا 6 ماه) بودند. حطر سوگیری (bias) در محدوده خطر بالا تا خطر پائین قرار داشت. برنامههای مبتنی بر ورزش در 4 کارآزمایی متشکل از هر دو نوع ورزشهای هوازی و تمرینهای مقاومتی، یک کارآزمایی شامل چی ـ گونگ (Qi-gong) (حرکات کند و فرحبخش)، و یک کارآزمایی دیگر متشکل از تمرین عضله تنفسی بود.
در مورد مرگومیر، شواهد با کیفیت پائین نشان میدهند که تفاوت آشکاری در میزان مرگ بین گروههای ورزشی و بدون ورزش وجود ندارد (خطر نسبی (RR): 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 15.78؛ 421 شرکتکننده؛ I² = 0%؛ 2 مورد مرگ). از 5 کارآزمایی بالینی، شواهد با کیفیت بسیار پائین، تفاوت آشکاری را بین عوارض جانبی جدی بین گروهها نشان نداد (RR: 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.98 تا 1.05؛ 381 شرکتکننده؛ I² = 0%؛ 8 عارضه). مدارک با کیفیت پائین از دو کارآزمایی هیچ تفاوت آشکاری را در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بهواسطه اندازهگیری (Short Form-36; SF-36) (میانگین تفاوت (MD): 1.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.50 - تا 6.42؛ 224 شرکتکننده؛ I² = 69%) یا اندازهگیری جزء ذهنی SF-36؛ (MD: 1.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 - تا 4.46؛ 224 شرکتکننده؛ I² = 0%) نشان نداد. ظرفیت ورزش با استفاده از کار افزوده یا حداکثر توان (وات)، که با استفاده از ارگومتر دوچرخهای، یا از طریق آزمون پیادهروی 6 دقیقهای، یا سنجش اوج حجم اکسیژن (VO2 peak) آزمون ارگواسپیرومتری به دست آمد، ارزیابی شد. ما با سنجش اوج VO2، شواهدی با کیفیت متوسط از دو مطالعه، مبنی بر اینکه بازتوانی مبتنی بر ورزش بیشتر از نبود ورزش، ظرفیت ورزش کردن را افزایش میدهد، پیدا کردیم (MD: 3.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.37 تا 6.15؛ 208 شرکتکننده؛ I² = 0%)؛ و با سنجش با آزمون پیادهروی 6 دقیقهای، شواهدی با کیفیت بسیار پائین از 4 مطالعه، مبنی بر اینکه بازتوانی مبتنی بر ورزش بیشتر از نبود ورزش، ظرفیت ورزشکردن را افزایش میدهد، پیدا کردیم (MD: 75.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 14.00 تا 137.53؛ 272 شرکتکننده؛ I² = 85%). هنگامی که ابزارهای ارزیابی مختلف را با هم ترکیب کردیم؛ شواهدی با کیفیت بسیار پائین از 6 کارآزمایی پیدا کردیم، مبنی بر اینکه بازتوانی مبتنی بر ورزش بیشتر از نداشتن ورزش ظرفیت ورزشکردن را افزایش میدهد (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.46 تا 1.26؛ 359 شرکتکننده؛ I² = 65%). رویهم رفته، کیفیت شواهد حاصل از پیامدها از متوسط تا بسیار پائین بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
با توجه به تعداد کم بیماران تصادفیسازی شده و پیامدها، ما نتوانستیم تاثیر واقعی بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش را بر مرگومیر یا عوارض جانبی جدی معین کنیم. شواهد هیچ اثر مرتبط بالینی را روی کیفیت زندگی مربوط با سلامت نشان نداد. در نتیجه ادغام دادهها، یک اثر مثبت روی پیامد جایگزین ظرفیت ورزش فیزیکی مشخص شد، اما به دلیل تعداد کم بیماران و کیفیت متوسط تا بسیار پائین شواهد پایه، ما نتوانستیم از اندازه اثر آن مطمئن شویم. در آینده به کارآزماییهای تصادفیسازی شده با کیفیت بالا، برای ارزیابی فواید و زیانهای بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش برای بزرگسالان مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی بر پیامدهای مربوط به بیمار مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش برای بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی
پیشینه
فیبریلاسیون دهلیزی (AF) شایعترین طپش قلب نامنظم است که یک نفر میتواند به آن دچار شود. فیبریلاسیون دهلیزی با «بهعهده گرفتن» (taking over) و ارسال پالسهای الکتریکی که ضربان قلب را نامنظم و ناکارآمد میکند، روی قلب اثر میگذارد. علائم میتوانند شامل ضربان قلب نامنظم، کوتاهی نفس، ضعف، گیجی، و غش کردن باشد. بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش کمک میکند تا از طریق ورزش منظم، سلامت افراد مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی یا کسانی که برای فیبریلاسیون دهلیزی درمان شدهاند به آنها بازگردانده شود.
سوال مطالعه مروری
این مرور نظاممند فواید و زیاهای بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش را در بزرگسالان مبتلا به فیبریلاسیون دهلبزی ارزیابی کرد.
ویژگیهای مطالعه
ما 6 کارآزمایی تصادفیسازی شده را با مجموع 421 شرکتکننده انتخاب کردیم. این شواهد تا جولای 2016 گردآوری شدهاند.
نتایج اصلی
در این شش کارآزمایی 2 مورد مرگ و 8 مورد عارضه جانبی جدی (اثرات جانبی زیانآور) گزارش شده بود. بنابراین، دادههای ما برای نتیجهگیری در مورد اینکه آیا بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش پیامدهایی را که برای بیشتر بیماران اهمیت دارد، مانند مرگومیر و عارضههای جانبی جدی (برای مثال بستری شدن در بیمارستان) بهبود میبخشد، کافی نیست. مشخص نیست بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش از نظر بالینی روی کیفیت زندگی گروه بیماران اثر داشته باشد اما ممکن است ظرفیت ورزش را در آنها افزایش دهد.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد برای تمام پیامدها در محدوده متوسط تا بسیار پائین قرار گرفت. برای افراد شرکتکننده در کارآزماییها این امکان وجود داشت تا بدانند در کدام گروه مداخلهای تصادفیسازی شدهاند. گزارش این نتایج در بسیاری از کارآزماییها کامل نبود، و برای برخی از پیامدها، نتایج بین کارآزماییها تفاوت داشت. این ملاحظات اعتماد ما را به نتایج کلی این بازبینی محدود میکند.
نتیجهگیریها
برای ارزیابی تاثیر مداخلات مبتنی بر ورزش در یک جمعیت گستردهتر از بیماران مبتلا به AF، کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده بیشتری با خطر سوگیری پائین و خطر شانسی بودن پائین، مورد نیاز است.