پیشینه
سارکومهای بافت نرم (STS)، گروهی بسیار ناهمگن از تومورهای توپُر نادر بدخیم هستند. سارکومهای بافت نرم غیر رابدومیوسارکوم (NRSTS)، متشکل از همه STSها بهجز رابدومیوسارکوم است. در افراد مبتلا به بیماری متاستاتیک یا موضعی پیشرفته، انجام پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی هماتوپویتیک (HSCT) پس از شیمیدرمانی با دوز بالا (HDCT)، یک درمان نجاتبخش برنامهریزیشده برای سمیت خونی شدید مرتبط با HDCT است. پایه منطقی این بهروزرسانی، تعیین این است که آیا کارآزماییهای کنترلشده تصادفی (RCT) انجام شده است و آیا HSCT اتولوگ به دنبال HDCT، دارای مزیت بقا است یا خیر.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ (HSCT) پس از شیمیدرمانی با دوز بالا (HDCT) برای تمام درجات سارکومهای بافت نرم غیر رابدومیوسارکوم (NRSTS) در کودکان و بزرگسالان.
روش های جستجو
ما برای این بهروزرسانی، استراتژی جستوجو را جهت بهبود دقت و کاهش تعداد بازدیدهای نامرتبط اصلاح کردیم. ما در این پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی جستوجو انجام دادیم: پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ 2016، جلد 8)، PubMed از 2012 تا 6 سپتامبر 2016 و Embase از 2012 تا 26 سپتامبر 2016. ما پایگاه ثبت کارآزماییهای آنلاین و خلاصه مقالات کنگرهها از 2012 تا 26 سپتامبر 2016 جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
وجود عبارات نشاندهنده STS و HSCT اتولوگ در عنوان یا چکیده ضروری بود. ما طراحی مطالعات را به RCT محدود کردیم. مطالعاتی را برگزیدیم که در آنها، حداقل 80% شرکتکنندگان دارای تشخیص ذکرشده در ردهبندی سازمان جهانی بهداشت (WHO) بوده و بهعنوان بدخیم طبقهبندی شوند. این جستوجو شامل کودکان و بزرگسالان بدون محدودیت سنی بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از شیوههای روششناختی استاندارد مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. پیامدها اولیه، بقای کلی و مرگومیر مرتبط با درمان بودند.
نتایج اصلی
ما 1549 مقاله را شناسایی کردیم؛ 85 مورد از پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی، 45 مورد از مراکز ثبت مطالعات و 1419 مورد از خلاصه مقالات کنگرهها. استراتژی جستوجوی اصلاحشده، هیچ RCT اضافی را شناسایی نکرد. در نسخه پیشین از این بررسی، ما یک RCT را شناسایی کردیم که HSCT اتولوگ را به دنبال HDCT با شیمیدرمانی با دوز استاندارد (SDCT) مقایسه کرده بود. این کارآزمایی، 87 شرکتکننده را که با توجه به 19 تومور با ماهیت مختلف بهطور قابلتوجهی ناهمگن بودند، تصادفیسازی کرده بود. دادههای ۸۳ شرکتکننده برای تحلیل موجود بود.
میزان بقای کلی طی سه سال در این کارآزمایی انتخابی، 32.7% در بازوی HDCT در مقابل 49.4% در بازوی SDCT بود و تفاوتی میان گروههای درمانی وجود نداشت (نسبت خطر (HR): 1.26؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.7 تا 2.29، P = 0.44؛ 83 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بالا). در زیرگروهی از شرکتکنندگان که قبل از HDCT دارای پاسخ کامل درمانی بودند، بقای کلی در هردو گروه درمان بالاتر بوده و بقای کلی طی سه سال، 42.8% در بازوی HDCT در برابر 83.9% در بازوی SDCT و به نفع گروه SDCT بود (HR: 2.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.1 تا 7.6؛ P = 0.028؛ 1 مطالعه؛ 39 شرکتکننده).
نویسندگان در این تک کارآزمایی انتخابشده، یک مورد مرگ ناشی از لوکمی مرتبط با درمان را دو سال پس از HDCT گزارش کردند. آنها همچنین عوارض جانبی شدید را در 22 شرکتکننده از گروه HDCT و 51 شرکتکننده از گروه SDCT، با درجه 3 تا 4 طبقهبندی WHO ارزیابی کردند. نویسندگان 11 رویداد مربوط به سمیت مرتبط با گوارش، عفونت، درد یا آستنی (ضعف) را در بازوی HDCT و یک مورد را در بازوی SDCT گزارش کردند (شواهد با کیفیت متوسط). وقوع نئوپلازی ثانویه ذکر نشده بود. ما خطر سوگیری (bias) این مطالعه را نامشخص ارزیابی کردیم؛ زیرا سه تا از 7 مورد دارای خطر سوگیری نامشخص و چهار مورد دارای خطر سوگیری پائین بودند. برای GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها)، ما سه مورد را با کیفیت بالا ارزیابی کردیم و سه مورد گزارش نشده بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
دادههای محدود از یک RCT با خطر سوگیری نامشخص و کیفیت شواهد متوسط تا بالا، بیانگر مزیتی از نظر بقا برای HDCT نبود. اگر این درمان پیشنهاد شود، باید فقط پس از بررسی دقیق بر اساس هر فرد و احتمالاً فقط به عنوان بخشی از یک RCT با طراحی مناسب دریافت شود.
خلاصه به زبان ساده
پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ پس از شیمیدرمانی با دوز بالا برای سارکومهای بافت نرم غیر رابدومیوسارکوم
پیشینه
سارکومهای بافت نرم غیررابدومیوسارکوم، گروهی از سرطانهای نادر هستند. در افراد مبتلا به بیماری inoperable (غیرقابلحذف از طریق عمل جراحی) یا متاستاتیک (انتشار سرطان به سایر قسمتهای بدن)، پیشآگهی (پیامد) ضعیفی دارند. این نظریه وجود دارد که ممکن است شیمیدرمانی با دوزهای بالاتر، بقای افراد را بهبود بخشد. با این حال شیمیدرمانی با دوزهای بالا، تولید سلولهای خونی را در مغز استخوان متوقف کرده و میتواند زیانبار باشد. سلولهای بنیادی (سلولهایی که قادر به تبدیل به بسیاری از انواع سلولها هستند) جمعآوریشده از بیمار پیش از شیمیدرمانی با دوز بالا، میتواند در صورت کاهش بسیار زیاد تعداد سلولهای خونی، دوباره به شخص پیوند زده شود؛ این عمل را پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ مینامند. به دلیل فقدان مطالعات تحقیقاتی، اثبات است که افراد تحتدرمان به این شکل، بیش از بیماران درمانشده با شیمیدرمانی استاندارد عمر میکنند. ما میخواستیم تعیین کنیم بهکارگیری پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی هماتوپویتیک به دنبال شیمیدرمانی با دوز بالا، بهتر از شیمیدرمانی با دوز استاندارد است یا بدتر.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا 6 سپتامبر 2016 موجود است. ما یک RCT یافتیم که 38 نفر در گروه شیمیدرمانی با دوز بالا و پیوند را با 45 نفر در گروه شیمیدرمانی تنها مقایسه کرده و عمدتاً دارای خطر سوگیری پائین به دلیل طراحی مناسب ارزیابی شده بود. شرکتکنندگان با سن 18 تا 65، دارای تشخیص سارکومهای بافت نرم غیر رابدومیوسارکوم بوده و برای حدود 55 ماه تحتنظر قرار گرفتند. زمان درمان از سال 2000 تا 2008 متفاوت بود. بودجه این RCT تکی، بهوسیله سازمانی غیرانتفاعی تأمین شده بود (در صورتی که کارآزمایی به نتایج خوبی دست مییافت، این سرمایهگذار منفعتی نمیبرد).
نتایج اصلی
نتایج این RCT با توجه به بقای کلی، به نفع هیچیک از دو بازوی درمانی نبود. یک مرگ مرتبط با درمان در گروه پیوند وجود داشت و مورد مرگ در گروه شیمیدرمانی تنها گزارش نشده بود. هشت مورد عوارض جانبی غیر هماتولوژیک (غیرمرتبط با خون) شدید در گروه پیوند و یک مورد در گروه فقط شیمیدرمانی وجود داشت.