هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف این مرور کاکرین آن بود که بدانیم بهترین نوع داروی آنتی‐VEGF برای اِدم ماکولار ناشی از دیابت (diabetic macular oedema; DMO) کدام است. پژوهشگران کاکرین برای پاسخ به این سوال تمامی مطالعات مرتبط را گردآوری کرده و مورد تجزیهوتحلیل قرار دادند و 24 مطالعه را یافتند.
پیامهای کلیدی
داروهای آنتی‐VEGF که داخل چشم تزریق میشوند، در مقایسه با عدم بهبودی متوسط با لیزر فوتوکوآگولاسیون، بینایی را در افراد مبتلا به DMO بهبود میبخشند. یکی از این داروها، آفلیبرسپت (aflibercept)، احتمالا پس از یک سال دارای عملکرد نسبتا بهتری است. به نظر میرسید که استفاده از هر کدام از این داروها با مضرات مهمی همراه نبوده است.
در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟
بافت حساس به نور در ناحیه خلفی چشم با عنوان شبکیه (retina) شناخته میشود. ناحیه مرکزی شبکیه، ماکولا (macula) نامیده میشود. افراد مبتلا به دیابت میتوانند از محل شبکیه چشمشان دچار مشکلاتی شوند، که با عنوان رتینوپاتی (retinopathy) شناخته میشود. همچنین برخی از افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتیک میتوانند دچار اِدم (تورم یا ضخیم شدن) در ناحیه ماکولا شوند. DMO یک عارضه شایع از رتینوپاتی دیابتیک است و میتواند منجر به از دست دادن بینایی شود.
یکی از انواع درمان DMO درمان آنتی‐VEGF است. این دارو از طریق تزریق داخل چشمی تجویز میشود، و میتواند تورم را در ناحیه خلفی چشم کاهش داده و از نابینایی پیشگیری کند. امروزه از سه نوع اصلی از داروهای آنتی‐VEGF استفاده میشوند: آفلیبرسپت (aflibercept) (EyeleaTM)، بواسیزوماب (bevacizumab) (Avastin) و رانیبیزوماب (ranibizumab) (LucentisTM). فقط آفلیبرسپت و رانیبیزوماب برای درمان DMO مجوز تجویز را دریافت کردهاند. هر سه دارو برای پیشگیری از کاهش بینایی و در جهت بهبود بینایی استفاده میشوند. آنها این کار را با کاهش سرعت رشد رگهای خونی جدید و در نتیجه کاهش تورم پشت چشم انجام میدهند. این داروها ممکن است دارای عوارض جانبی، به ویژه در ارتباط با اثرات روی عروق خونی در دیگر نواحی بدن، باشند، مانند سکته مغزی (stroke) و حملات قلبی (heart attack).
نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟
پژوهشگران کاکرین 24 مطالعه مرتبط را شناسایی کردند. چهارده مطالعه از این مطالعات توسط صنایع حمایت شده و در آمریکا، اروپا یا آسیا انجام شدند. تامین مالی ده مطالعه، مستقل از بودجه صنایع بوده و در آمریکا، اروپا، خاورمیانه (Middle East) و آمریکای جنوبی به اجرا درآمدند.
این مطالعات به بررسی رانیبیزوماب، بواسیزوماب و آفلیبرسپت پرداختند. این داروهای آنتی‐VEGF با عدم درمان، درمان با دارونما (placebo)، درمان با لیزر، یا با یکدیگر مقایسه شدند. داروها به صورت ماهانه، هر دو ماه یک بار، در مواقع نیاز یا روش «treat and extend»، به این صورت که در صورت مشاهده پایداری در وضعیت ایجادشده، دورههای زمانی بین درمانها افزایش داده میشود، تجویز شدند. تصمیمات درباره درمان مجدد بر مبنای حدت بینایی یا با معاینه ناحیه خلفی چشم، اتخاذ شدند.
این مرور نتایج زیر را آشکار ساخت.
• هر سه داروی آنتی‐VEGF از بروز نابینایی پیشگیری کرده و بینایی را در افراد مبتلا به DMO بهبود بخشیدند (شواهد با قطعیت بالا).
• افرادی که رانیبیزوماب دریافت کردند، در مقایسه با افراد درمانشده با آفلیبرسپت، کمی کمتر احتمال داشت که بینایی آنها یک سال پس از شروع درمان، بهبود یابد (شواهد با قطعیت متوسط). بینایی تقریبا سه نفر از هر 10 فرد درمانشده با رانیبیزوماب، تا 3 خط یا بیشتر بهبود یافت و یک نفر از هر 10 نفر بیشتر توانستند این نتیجه را با مصرف آفلیبرسپت به دست آورد.
• افرادی که رانیبیزوماب و بواسیزوماب دریافت کردند، احتمالا یک سال پس از شروع درمان، دارای پیامد بینایی مشابهی بودند (شواهد با قطعیت متوسط).
• آفلیبرسپت، رانیبیزوماب و بواسیزوماب به لحاظ ایجاد مضرات سیستمیک جدی و شایع (از جمله هر نوع بیماری که نیازمند بستری در بیمارستان بوده یا منجر به ناتوانی یا مرگ شود) مشابه هستند (شواهد با قطعیت متوسط یا بالا) اما از نظر وقوع حوادث ترومبوآمبولی شریانی (عمدتا سکته مغزی، انفارکتوس میوکارد و مرگ عروقی) و مرگ به هر دلیل، دارای قطعیت کمتری است (شواهد با قطعیت بسیار پائین).
این مطالعه مروری تا چه زمانی بهروز است؟
پژوهشگران کاکرین برای شناسایی مطالعاتی که تا 26 اپریل 2017 منتشر شدند، جستوجو کردند.