تحریک مغناطیسی محیطی تکراری (rPMS) یک نوع درمان است که در افراد دارای اختلال فیزیکی ناشی از اختلالات مغزی یا عصبی ساختارهای عضلانی عمیق را برای بهبود عملکرد حرکتی تحریک میکند. استفاده از rPMS برای افراد بعد از استروک بهعنوان یک رویکرد امکانپذیر برای بهبود فعالیتهای روزانه زندگی و توانایی عملکردی شناخته شده است. با این حال، هیچ مطالعه مروری نظاممندی یافتههای کارآزماییهای موجود را ارزیابی نکرده است. تأثیر و ایمنی این مداخله برای افراد بعد از استروک همچنان نامشخص باقی مانده است.
ارزیابی اثر rPMS برای بهبود فعالیتهای روزمره زندگی و توانایی عملکردی افراد پس از استروک.
ما ثبت کارآزماییهای گروه استروک در کاکرین (آگوست 2016)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین Cochrane Central Register of Controlled Trials (CENTRAL؛ 2016، شماره 8) در کتابخانه کاکرین the Cochrane Library (آگوست 2016)، MEDLINE Ovid (نوامبر 2016)، Embase Ovid (آگوست 2016)، Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL) در Ebsco (آگوست 2016)، PsycINFO Ovid (آگوست 2016)، پایگاه اطلاعات طب مکمل و وابسته Allied and Complementary Medicine Database (AMED) Ovid (آگوست 2016)، ارزیابی نظاممند شواهد کاردرمانی Occupational Therapy Systematic Evaluation of Evidence (OTseeker) (آگوست 2016)، Physiotherapy Evidence Database (PEDro) (اکتبر 2016)، و ICHUSHI Web (اکتبر 2016) را جستوجو کردیم. ما همچنین ثبت 5 کارآزمایی در حال انجام را جستوجو کردیم، فهرست منابع را غربالگری، و با کارشناسان در این زمینه تماس گرفتیم. هنگام جستوجوی پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی ما هیچگونه محدودیتی از نظر زبان یا تاریخ انتشار اعمال نکردیم.
ما کارآزماییهای تصادفی سازی و کنترلشده (RCTs) را انتخاب کردیم که برای ارزیابی اثر درمانی rPMS برای افراد پس از استروک انجام شدند. مقایسههای مناسب برای ورود عبارت بودند از: 1) rPMS فعال تنها با rPMS «ساختگی» مقایسه شد (شکل بسیار ضعیفی از تحریک یا فقط صدا)، 2) rPMS فعال تنها با عدم مداخله مقایسه شد، 3) rPMS فعال به همراه توانبخشی با rPMS ساختگی به همراه توانبخشی مقایسه شد، و 4) rPMS فعال به همراه توانبخشی با توانبخشی تنها مقایسه شد.
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه مطالعات را برای ورود ارزیابی کردند. نویسندگان مطالعه مروری مشابه، روشها و خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. ما با نویسندگان کارآزمایی تماس گرفتیم تا اطلاعات منتشر نشده را در صورت لزوم درخواست کنیم. ما تمام اختلافات را از طریق بحث حلوفصل کردیم.
ما سه کارآزمایی (دو RCT و یک کارآزمایی متقاطع) را شامل 121 شرکتکننده انتخاب کردیم. کورسازی شرکتکنندگان و پزشکان در تمام کارآزماییها خوب گزارش شد، و خطر کلی سوگیری پائین بود. ما هیچ اثری واضحی را از rPMS بر فعالیتهای روزمره زندگی در پایان درمان (میانگین تفاوت (MD): 3.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 16.35 - تا 10.35؛ شواهد با کیفیت پائین) و در پایان دوره پیگیری نیافتیم (MD: 2.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 14.86 - تا 10.86؛ شواهد با کیفیت پائین). محققان در یک مطالعه با 63 شرکتکننده هیچ تفاوت قابل ملاحظهای در بهبود عملکرد اندام فوقانی در پایان درمان (MD: 2.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.91 - تا 8.91) و در پایان دوره پیگیری مشاهده نکردند (MD: 4.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.92 - تا 10.92). یک کارآزمایی با 18 شرکتکننده نشان داد که درمان با rPMS با بهبود قوای عضلانی در پایان درمان همراه نبود (MD: 3.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.44 - تا 8.44). مطالعه دیگر کاهش قابلتوجهی را در اسپاستیسیتی آرنج (spasticity of the elbow) در پایان دوره پیگیری گزارش نکرد (MD: 0.48 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.93 - تا 0.03 - ). هیچ مطالعهای اطلاعاتی را در مورد عملکرد اندام تحتانی و مرگ ارائه نکرد. ما اطمینان شواهد مربوط به پیامد اصلی را به دلیل کوچک بودن حجم نمونه در یک مطالعه بر اساس رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها)، قضاوت کردیم.
کارآزماییهای موجود، برای تأیید هرگونه نتیجهگیری در مورد استفاده روتین از rPMS برای افراد بعد از استروک شواهد ناکافی ارائه کردند. کارآزماییهای بیشتر با حجم نمونه بزرگ برای تعیین یک پروتکل rPMS مناسب و همچنین اثرات طولانیمدت مورد نیاز هستند. ما سه کارآزمایی در حال انجام را شناسایی کردیم و این کارآزماییها را در بهروزرسانی بعدی این مطالعه مروری انتخاب خواهیم کرد.