داروهای ضد تشنج متعددی برای مدیریت درد نوروپاتیک استفاده میشوند. اکسکاربازپین (Oxcarbazepine) یک داروی ضد تشنج است که ارتباط نزدیکی با کاربامازپین دارد. گزارش شده که اکسکاربازپین در درمان درد نوروپاتیک کارآمد است؛ اما شواهد از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) متناقض است. گزارش شده که اکسکاربازپین بهتر از کاربامازپین تحمل میشود. این نخستین بهروزرسانی یک مطالعه مروری است که در سال 2013 منتشر شد.
ارزیابی مزایا و مضرات اکسکاربازپین برای انواع مختلف درد نوروپاتیک.
در تاریخ 21 نوامبر سال 2016، ما پایگاه ثبت تخصصی گروه عصبیعضلانی را در کاکرین، CENTRAL ،MEDLINE و Embase جستوجو کردیم. ما پایگاه اطلاعات سیستم بازیابی بیومدیکال چین (ژانویه 1978 تا نوامبر 2016) را جستوجو کردیم. ما پایگاه دادههای مؤسسه ملی سلامت ایالات متحده (NIH) و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO) را برای کارآزماییهای در حال انجام در ژانویه 2017 جستوجو کردیم، به کمپانیهایی سازنده اکسکاربازپین و متخصصین درد نامه نوشتیم و خواستار اطلاعات تکمیلی شدیم.
تمام RCTها و مطالعات متقاطع تصادفیسازی شده از اکسکاربازپین برای درمان افرادی با هر سن و جنس با هر نوع درد نوروپاتیک واجد شرایط گنجاندهشدن در این مطالعه بودند. ما برنامهریزی کردیم کارآزماییهایی را در این مطالعه مروری بگنجانیم که اکسکاربازپین را در مقایسه با دارونما یا هر مداخله دیگری با مدت درمان حداقل 6 هفته، بدون در نظر گرفتن شیوه تجویز و دوز دارو، مقایسه کرده باشند.
ما از شیوههای استاندارد مورد قبول کاکرین استفاده کردیم.
پنج کارآزمایی چند مرکزی، تصادفیسازی شده، کنترلشده با پلاسبو، دوسو کور، با مجموع 862 نفر شرکتکننده، واجد شرایط برای گنجانده شدن در این بهروز رسانی مطالعه مروری شدند. سه کارآزمایی شامل شرکتکنندگان با دردهای نوروپاتیک محیطی دیابتی (DPN) (634 نفر) بودند، یکیدیگر شامل افراد مبتلا به درد نوروپاتیک به علت رادیکولوپاتی (145 نفر) و دیگری، که در این بهروزرسانی شناسایی شد، شامل شرکتکنندگان مبتلا به درد نوروپاتی محیطی با علتهای چندگانه (پلینوروپاتی، آسیب عصب محیطی یا نورالژی پس از عفونت هرپسی) (83 = n) بود. بعضی از مطالعات تمام نتایج مورد نظر را گزارش نکرده بودند. برای DPN دردناک، در مقایسه با سطح پایه، نسبت شرکتکنندگانی که حداقل 50% یا 30% کاهش عدد درد را پس از 16 هفته درمان در گروه اکسکاربازپین در مقایسه با گروه دارونما گزارش کرده بودند: حداقل 50% کاهش: 34.8% با اکسکاربازپین در مقایسه با 18.2% با دارونما (خطر نسبی (RR): 1.91؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.08 تا 3.39؛ تعداد افراد مورد نیاز برای یک پیامد سودمند اضافی (NNTB): 6؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3 تا 41)؛ و حداقل کاهش 30%: 44.9% با اکسکاربازپین و 28.6% با دارونما (RR: 1.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.01 تا 2.44؛ NNTB: 6؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3تا 114؛ n = 146). هر دو نتایج براساس دادههای یک کارآزمایی منفرد بودند، زیرا دو کارآزمایی که منفعت کم یا هیچ را گزارش کرده بودند، دادههایی را که بتواند در یک متاآنالیز گنجانده شوند ارائه نکرده بودند. اگرچه این کارآزماییها به خوبی طراحی شده بودند، دادههای ناقص پیامد و عدم کورشدگی احتمالی شرکت کنندگان، به علت عوارض جانبی نامطلوب، نتایج در معرض خطر شدید سوگیری قرار دادند. همچنین خطر سوگیری جدی و خطر بالای سوگیری انتشار وجود داشت. کارآزمایی رادیکولوپاتی گزارش داده بود که در پیامد «حداقل 50% کاهش درد ناشی از اکسکاربازپین» هیچ سودمندی دیده نشد. در نوروپاتیهای ترکیبی، 19.3% از افرادی که اکسکاربازپین دریافت کرده بودند و 4.8% از افرادی که دارونما دریافت کرده بودند، حداقل 50% کاهش درد داشتند. این کارآزماییهای کوچک میزان رویداد پائینی داشتند و در بهترین حالت، شواهد با کیفیت پائین برای هر پیامدی ارائه میدادند. نسبت افراد «بهبود یافته» یا «بسیار بهبود یافته» 45.9% با اکسکاربازپین و 30.1% با دارونما در DPN (RR: 1.46؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.13 تا 1.88؛ n = 493؛ 2 کارآزمایی، شواهد با کیفیت بسیار پائین) و 23.9% با اکسکاربازپین و 14.9% با دارونما در رادیکولوپاتی بود (RR: 1.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 3.20؛ n = 145).
ما هیچ کارآزمایی در مورد سایر انواع دردهای نوروپاتیک مثل نورالژی تریژمینال نیافتیم.
بر اساس گزارشهای کارآزماییها بیشتر عوارض جانبی از لحاظ شدت، خفیف تا متوسط بودند. بر اساس شواهد با کیفیت متوسط از سه کارآزمایی DPN، عوارض جانبی جدی در 8.3% افراد با اکسکاربازپین و 2.5% در افراد با دارونما (RR: 3.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.45 تا 9.20؛ n = 634؛ شواهد با کیفیت متوسط) رخ داد. تعداد مورد نیاز برای درمان تا رخ دادن یک پیامد مضر (اثرات جانبی شدید) (NNTH) 17 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 11 تا 42) بود. RR برای عوارض جانبی شدید در کارآزمایی رادیکولوپاتی 3.13 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 14.98؛ n = 145) بود. کارآزمایی پنجم دادهها را ارائه نکرده بود.
از نظر عوارض جانبی افراد بیشتری از گروه اکسکاربازپین نسبت به گروه دارونما از مطالعه خارج شدند (DPN: 25.6 با اکسکاربازپین و 6.8% با دارونما؛ RR: 3.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.29 تا 6.40؛ رادیکولوپاتی: 42.3% با اکسکاربازپین و 14.9% با دارونما؛ RR: 2.84؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.55 تا 5.23؛ درد نوروپاتیک ترکیبی: 13.5% با اکسکاربازپین و 1.2% با دارونما؛ RR: 11.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.54 تا 86.15).
این بررسی شواهد کمی برای حمایت از اثربخشی اکسکارابازپین در نوروپاتی دردناک دیابتی، درد نوروپاتیک ناشی از رادیکولوپاتی و نوروپاتی ترکیبی یافت. برخی شواهد با کیفیت بسیار پائین اثربخشی را نشان میداد، اما کارآزماییهای کوچک، تعداد کم رویداد، ناهمگونی در برخی از سنجشها و خطر بالای سوگیری انتشار، به این معنی است که ما اعتماد بسیار کمی به اندازه اثربخشی داریم. عوارض جانبی، عوارض جانبی جدی و اثرات جانبی منجر به کنارهگیری از مطالعه، احتمالا در گروه اکسکاربازپین نسبت به دارونما رایجتر است. با این حال، تعداد شرکت کنندگان و نرخ رویداد کم است. به RCTهای بیشتر که به خوبی طراحی شده و چند محوری باشند، برای بررسی اکسکاربازپین برای انواع مختلف دردهای نوروپاتیک نیاز است و باید از انتشار انتخابی مطالعات یا دادهها اجتناب شود.