تعداد 10 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده با دارونما را با 3541 شرکتکننده مبتلا به استئوآرتریت مفصل ران یا زانو شناسایی کردیم. دوز پاراستامول از 1.95 گرم در روز تا 4 گرم در روز متفاوت بود و اکثر کارآزماییها فقط به مدت سه ماه شرکتکنندگان را پیگیری کردند. اکثر کارآزماییها به وضوح روشهای تصادفیسازی و پنهانسازی را گزارش نکرده و در معرض خطر نامشخص سوگیری (bias) انتخاب قرار داشتند. کارآزماییها در معرض خطر پائین سوگیری عملکرد، تشخیص، و گزارشدهی بودند.
در پیگیری 3 هفته تا 3 ماه، شواهدی با کیفیت بالا وجود داشت که پاراستامول هیچ پیشرفت مهمی را از نظر بالینی در درد و عملکرد فیزیکی فراهم نکرد. میانگین کاهش در درد با دارونما 23 امتیاز (مقیاس 0 تا 100، نمرات پائینتر درد کمتر را نشان داد) و با پاراستامول 3.23 امتیاز بهتر (از 5.43 بهتر تا 1.02 بهتر) بود، کاهش مطلق 3% (از 1% بهتر تا 5% بهتر، حداقل اختلاف بالینی مهم معادل 9%) و کاهش نسبی 5% (از 2% بهتر تا 8% بهتر) (هفت کارآزمایی، 2355شرکتکننده) بود. عملکرد فیزیکی تا 12 نمره در یک مقیاس 0 تا 100 (نمرات پائینتر عملکرد بهتر را نشان داد) با دارونما بهبود یافت و با پاراستامول 2.9 امتیاز بهتر (از 0.95 بهتر تا 4.89 بهتر) بود، بهبود مطلق 3% (از 1% بهتر تا 5% بهتر، حداقل اختلاف بالینی مهم 10%) و بهبود نسبی 5% (از 2% بهتر تا 9% بهتر) (7 کارآزمایی، 2354 شرکتکننده) بود.
شواهدی با کیفیت بالا از هشت کارآزمایی نشان داد که بروز عوارض جانبی بین گروهها مشابه بود: 515/1586 (معادل 325 نفر در هر 1000 نفر) در گروه دارونما در مقابل 537/1666 (معادل 328 نفر در هر 1000 نفر، دامنه 299 تا 360) در گروه پاراستامول (خطر نسبی (RR): 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.92 تا 1.11). به دلیل فواصل اطمینان (CIs) گسترده یا نرخ پائین حوادث، از جمله عدم دقت، قطعیت کمتری (شواهد با کیفیت متوسط) پیرامون خطر عوارض جانبی جدی، خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی، و میزان تستهای غیر طبیعی عملکرد کبدی، وجود داشت. هفده مورد از 1480 نفر (معادل 11 نفر در هر 1000 نفر) تحت درمان با دارونما و 28/1729 (معادل 16 نفر در هر 1000 نفر، محدوده 8 تا 29) فرد تحت درمان با پاراستامول، دچار عوارض جانبی جدی شدند (RR: 1.36؛ 95% CI؛ 0.73 تا 2.53؛ 6 کارآزمایی). بروز خروج از مطالعه به علت عوارض جانبی 65/1000 شرکتکننده در گروه دارونما و 77/1000 شرکتکننده (محدوده 59 تا 100) با پاراستامول بود (RR: 1.19؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.55؛ 7 کارآزمایی). عملکرد غیر طبیعی کبد در 18/1000 شرکتکننده تحت درمان با دارونما و 70/1000 شرکتکننده تحت درمان با پاراستامول رخ داد (RR: 3.79؛ 95% CI؛ 1.94 تا 7.39)، اما اهمیت بالینی این اثر نامشخص بود. هیچ یک از کارآزماییها کیفیت زندگی را گزارش نکردند.
تجزیهوتحلیلهای زیرگروهی نشان داد که اثرات پاراستامول بر درد و عملکرد با توجه به دوز پاراستامول (3.0 گرم در روز یا کمتر در مقابل 3.9 گرم در روز یا بیشتر) متفاوت نیست.
براساس شواهدی با کیفیت بالا، این مرور تائید میکند که پاراستامول فقط بهبود مختصری را در درد و عملکرد برای افراد مبتلا به استئوآرتریت مفصل ران یا زانو، بدون افزایش خطر عوارض جانبی بهطور کلی، ارائه میدهد. تجزیهوتحلیل زیرگروه نشان میدهد که اثرات مداخله بر درد و عملکرد با توجه به دوز پاراستامول متفاوت نیست. با توجه به تعداد کم حوادث، اطمینان کمی داریم که استفاده از پاراستامول خطر عوارض جانبی جدی، خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی، و میزان تستهای غیر طبیعی عملکرد کبدی را افزایش میدهد.
دستورالعملهای بالینی فعلی، همواره پاراستامول را، با توجه به فرکانس مطلق پائین مضرات ذاتی آن، به عنوان داروی ضد درد خط اول برای استئوآرتریت مفصل ران یا زانو توصیه میکنند. با این حال، نتایج ما خواستار تجدید نظر در این توصیهها هستند.
پیشینه
استئوآرتریت مفصل ران یا زانو یک بیماری پیشرونده ناتوان کننده است که بسیاری از افراد را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد. اگر چه پاراستامول (paracetamol) بهطور گستردهای به عنوان یک گزینه درمانی برای این وضعیت استفاده میشود، مطالعات اخیر این سوال را مطرح کردهاند که این داروی تسکیندهنده درد تا چه اندازه موثر است.
تاریخ جستوجو
این مرور شامل تمام کارآزماییهای منتشر شده تا 3 اکتبر 2017 است.
ویژگیهای مطالعه
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده (randomised controlled trials) (که در آن افراد به صورت تصادفی در یکی از دو گروه درمانی قرار میگیرند) را وارد کردیم که به دنبال اثرات پاراستامول برای افراد مبتلا به درد مفصل ران یا زانو به علت استئوآرتریت در برابر دارونما (placebo) (یک قرص قند که حاوی چیزی نیست که بتواند به عنوان یک دارو عمل کند) بودند. تعداد 10 کارآزمایی را با 3541 شرکتکننده یافتیم. بهطور متوسط، شرکتکنندگان در مطالعه بین 55 و 70 سال سن داشتند، و اغلب مبتلا به استئوآرتریت زانو بودند. دوز درمانی در محدوده 1.95 گرم در روز تا 4 گرم در روز از پاراستامول بود و شرکتکنندگان بین یک و 12 هفته در همه مطالعات پیگیری شدند، به جز یک مطالعه که افراد را برای 24 هفته پیگیری کردند. شش کارآزمایی توسط شرکتهایی که پاراستامول را تولید کردند، حمایت مالی شدند.
نتایج کلیدی
در مقایسه با قرصهای دارونما، پاراستامول منجر به مزیت کمی در 12 هفته شد.
درد (نمرات پائینتر به معنی درد کمتر است)
بهبود یافته تا 3% (از 1% بهتر تا 5% بهتر)، یا 3.2 امتیاز (از 1 نمره بهتر تا 5.4 نمره بهتر) در یک مقیاس 0 تا 100 امتیازی.
• افرادی که پاراستامول را دریافت کردند، گزارش دادند که درد آنها تا 26 امتیاز بهبود یافت.
• افرادی که دارونما را گرفتند گزارش دادند که درد آنها تا 23 امتیاز بهبود یافت.
عملکرد فیزیکی (نمرات پائینتر به معنی عملکرد بهتر است)
بهبود یافته تا 3% (از 1% بهتر تا 5% بهتر)، یا 2.9 امتیاز (از 1.0 نمره بهتر تا 4.9 نمره بهتر) در یک مقیاس 0 تا 100 امتیازی.
• افرادی که پاراستامول را دریافت کردند، گزارش دادند که عملکرد آنها تا 15 امتیاز بهبود یافت.
• افرادی که دارونما را دریافت کردند، گزارش دادند که عملکرد آنها تا 12 امتیاز بهبود یافت.
عوارض جانبی (تا 12 تا 24 هفته)
هیچ بیماری با پاراستامول دچار عوارض جانبی نشد (3% کمتر تا 3% بیشتر)، یا 0 نفر بیشتر از 100 نفر.
• 33 نفر از 100 نفر بروز یک عارضه جانبی را با پاراستامول گزارش کردند.
• 33 نفر از 100 نفر بروز یک عارضه جانبی را با دارونما گزارش کردند.
عوارض جانبی جدی (تا 12 تا 24 هفته)
1% بیشتر از افراد با پاراستامول دچار عوارض جانبی جدی شدند (0% کمتر تا 1% بیشتر)، یا یک نفر بیشتر از هر 100 نفر.
• دو نفر از هر 100 نفر بروز یک عارضه جانبی جدی را با پاراستامول گزارش کردند.
• یک نفر از 100 نفر بروز یک عارضه جانبی جدی را با دارونما گزارش کردند.
خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی (تا 12 تا 24 هفته)
1% بیشتر از افراد با پاراستامول از مطالعه خارج شدند (1% کمتر تا 3% بیشتر)، یا یک نفر بیشتر از 100 نفر.
• هشت نفر از هر 100 نفر از گروه درمانی پاراستامول خارج شدند.
• هفت نفر از 100 نفر از گروه درمانی دارونما خارج شدند.
تستهای عملکرد کبدی غیر طبیعی (تا 12 تا 24 هفته):
%5 بیشتر از افراد تست عملکرد کبدی غیر طبیعی (به این معنی که تا حدی التهاب یا آسیب به کبد وجود داشت) با پاراستامول داشتند (1% بیشتر تا 10% بیشتر)، یا پنج نفر بیشتر از 100 نفر.
• هفت نفر از هر 100 نفر تست عملکرد کبدی غیر طبیعی با پاراستامول داشتند.
• دو نفر از هر 100 نفر تست عملکرد کبدی غیر طبیعی با دارونما داشتند.
کیفیت شواهد
شواهدی با کیفیت بالا نشان داد که پاراستامول فقط بهبود مختصری را در درد و عملکرد برای افراد مبتلا به استئوآرتریت مفصل ران یا زانو، بدون افزایش خطر عوارض جانبی بهطور کلی، ارائه کرد. هیچ یک از مطالعات کیفیت زندگی را اندازهگیری نکردند. با توجه به تعداد کم حوادث، اطمینان کمی داشتیم که استفاده از پاراستامول خطر عوارض جانبی جدی را افزایش داد، خروج از مطالعه را به دلیل عوارض جانبی افزایش داد، و نرخ تستهای غیر طبیعی عملکرد کبدی را تغییر داد. با این حال، اگر چه ممکن است تستهای غیر طبیعی عملکرد کبدی با پاراستامول بیشتر دیده شوند، کاربردهای بالینی آن ناشناخته است.