پانزده RCT شامل 1835 بیمار مبتلا به سرطان معیارهای ورود به مطالعه را داشتند و به دلیل مطالعات چند‐بازویی، 19 ارزیابی را نیز وارد مطالعه کردیم. شش مطالعه را در معرض خطر بالا و نه مطالعه را در خطر پائین سوگیری (bias) تشخیص دادیم. همه مطالعات وارد شده در کشورهای با سطح درآمد بالا انجام شد و اکثر مطالعات بیماران مبتلا به سرطان پستان (هفت کارآزمایی) یا بیماران مبتلا به سرطان پروستات (دو کارآزمایی) را هدف قرار دادند. دو مطالعه درگیر مداخلات آموزشی‐روانی، شامل آموزش بیماران و رفتارهای آموزشی خود‐مراقبتی بودند. نتایج برای نرخ RTW مشابه با مراقبتهای معمولی در مداخلات آموزشی‐روانی، شواهد با کیفیت پائینی را نشان داد (RR: 1.09؛ 95% CI؛ 0.88 تا 1.35؛ 260 بیمار)، همچنین در این زمینه که تاثیر مداخلات آموزشی‐روانی نسبت به مراقبتهای معمولی روی کیفیت زندگی هیچ گونه تفاوتی ندارد، شواهد کیفیت پائینی داشتند (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): 0.05؛ 95% CI؛ 0.2‐ تا 0.3؛ n = 260 بیمار). هیچ مطالعهای را در مورد مداخلات حرفهای پیدا نکردیم. در یک مطالعه به بیماران مبتلا به سرطان پستان یک برنامه تمرینات فیزیکی ارائه شد. شواهد با کیفیت پائین نشان داد که تمرینات فیزیکی در مقایسه با مراقبتهای معمول در بهبود RTW (RR: 1.20؛ 95% CI؛ 0.32 تا 4.54؛ n = 28 بیمار) یا کیفیت زندگی (SMD: ‐0.37؛ 95% CI؛ 0.99 تا 0.25؛ n = 41 بیمار) موثرتر نیست. هفت RCT، تاثیرات مداخلات پزشکی را روی RTW بررسی کردند. در تمام مطالعات، یک مداخله پزشکی فرعی یا نگهدارنده عملکرد، با یک درمان اصلی مقایسه شد. شواهدی با کیفیت پائین یافتیم که نشان دادند مداخلات فرعی یا رویکردهای نگهدارنده عملکرد، نرخ RTW مشابهی با مداخلات پزشکی اصلی دارند (RR: 1.04؛ 95% CI؛ 0.96 تا 1.09؛ n = 1097 بیمار)، شواهدی با کیفیت متوسط نیز در مورد عدم تفاوت در پیامدهای مربوط به کیفیت زندگی به دست آوردیم (SMD: 0.10؛ 95% CI؛ 0.04‐ تا 0.23؛ n = 1028 بیمار). پنج RCT شامل مداخلات چند‐رشتهای بود که مشاورههای حرفهای با آموزش بیمار، مشاوره با بیمار و آموزش بازخوردهای زیستی کمکرفتاری و/یا تمرینات ورزشی را در بر میگرفت. شواهد با کیفیت متوسط نشان داد که مداخلات چند‐رشتهای شامل مداخلات فیزیکی و آموزشی‐روانی و/یا حرفهای منجر به نرخ بالاتر RTW در مقایسه با مراقبتهای معمول میشوند (RR: 1.11؛ 95% CI؛ 1.03 تا 1.16؛ n = 450 بیمار). هیچ تفاوتی را در تاثیر مداخلات چند‐رشتهای نسبت به مراقبتهای معمول روی پیامدهای مرتبط با کیفیت زندگی بیمار نیافتیم (SMD: 0.03؛ 95% CI؛ 0.20‐ تا 0.25؛ n = 316 بیمار).
شواهد با کیفیت متوسطی را یافتیم که نشان داد مداخلات چند‐رشتهای میزان RTW را در بیماران مبتلا به سرطان افزایش میدهند.
سوال پژوهشی
بهترین راهحل برای کمک به بیماران سرطانی برای بازگشت به کار در مقایسه با مراقبتهای معمول چیست؟
پیشینه
هر ساله تلاش میشود افراد بیشتر و بیشتری که به سرطان مبتلا میشوند، از طریق درمان زنده بمانند. بسیاری از نجاتیافتگان سرطان به خوبی زندگی میکنند، هر چند دچار مشکلات پایداری نظیر خستگی، درد و افسردگی میشوند. این تاثیرات طولانی‐مدت میتواند منجر به مسائلی در زندگی کاری بازماندگان از سرطان شود. بنابراین سرطان علت مهم غیبت از کار، بیکاری و بازنشستگی زودهنگام است. بیماران سرطانی، خانوادههایشان و در کل، جامعه همگی بخشی از این بار (burden) را حمل میکنند. در این مرور کاکرین، ما ارزیابی کردیم که چگونه به بهترینوجه به بیماران سرطانی جهت بازگشت به کارشان کمک کنیم.
ویژگیهای مطالعه
تاریخ جستوجو 25 مارچ 2014 بود. پانزده کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده شامل 1835 بیمار سرطانی معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. چهار نوع مداخله را پیدا کردیم. ابتدا، در مداخلات آموزشی‐روانی، افراد عوارض جانبی جسمی، استرس و مقابله با آن را آموختند و در بحثهای گروهی شرکت کردند. در نوع دوم، یعنی مداخلات جسمی، شرکتکنندگان در تمریناتی مثل پیادهروی مشارکت کردند. در سومین نوع مداخله، شرکتکنندگان مداخلات پزشکی را از داروهای سرطانی تا جراحی دریافت کردند. چهارمین نوع مداخله، مداخلات چند‐رشتهای شامل مشاورههای حرفهای یا آموزش فیزیکی یا هر دو در ترکیب با آموزش بیمار و/یا مشاوره یا هر دو بود. ما مطالعهای در رابطه با مداخلات حرفهای که به مسائل مربوط به کار کمک کند، نیافتیم.
نتایج کلیدی
نتایج نشان میدهد که مداخلات چند‐رشتهای شامل اجزای فیزیکی، روانی‐آموزشی و/یا حرفهای منجر به بازگشت بیشتر بیماران سرطانی به سر کار نسبت به زمانی که طبق معمول مراقبت میشدند، شد. کیفیت زندگی ممکن است مشابه باشد. هنگامی که مطالعات، مداخلات روانی‐آموزشی، فیزیکی و پزشکی را با مراقبت معمول مقایسه کردند، دریافتند که تعداد مشابهی از افراد در همه گروهها به کار بازگشتند.
کیفیت شواهد
برای مداخلات آموزشی‐روانی، شواهد با کیفیت پائینی از نرخ بازگشت به کار مشابه در مقایسه با مراقبتهای معمول یافتیم. همچنین شواهد با کیفیت پائین نشان میداد که آموزش فیزیکی در بهبود بازگشت به کار موثرتر از مراقبتهای معمول نیست. شواهد با کیفیت پائین همچنین نشان داد که درمانهای اصلی سرطان، نرخ بازگشت به کار مشابهی با درمانهای فرعی دارد. شواهد با کیفیت متوسط نیز نشان داد که مداخلات چند‐رشتهای شامل مداخلات فیزیکی، آموزشی‐روانی و/یا حرفهای منجر به نرخ بازگشت به کار بالاتری نسبت به مراقبتهای معمول میشوند.