پیشینه
نارسایی مزمن وریدی (chronic venous insufficiency; CVI) یک بیماری شایع است که باعث ناراحتی و اختلال در کیفیت زندگی افراد مبتلا میشود. درمانهایی مانند تمرینات ورزشی که هدف آن افزایش حرکت مفصل مچ پا و تقویت پمپ عضلانی در کاف اندام تحتانی باشد، میتواند برای کاهش نشانههای CVI مفید باشد.
اهداف
ارزیابی و خلاصه کردن شواهد بالینی موجود در مورد اثربخشی و ایمنی برنامههای ورزشی برای درمان افراد مبتلا به CVI زخمی نشده.
روش های جستجو
متخصص اطلاعات گروه عروق در کاکرین (CIS) پایگاه ثبت تخصصی گروه عروق در کاکرین را جستوجو کرد (می 2016). علاوه بر این، CIS پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL، شماره 4، 2016) و بانکهای اطلاعاتی کارآزماییها را برای جزئیات مطالعات در حال انجام یا منتشر نشده جستوجو کرد.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که به مقایسه برنامههای تمرینات ورزشی با عدم انجام آنها پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم نتایج جستوجو را ارزیابی و مطالعات واجد شرایط را وارد کردند. ما اختلافات را با بحث حل کردیم. جزئیات را از مطالعات وارد شده خلاصه و دوبار بررسی کردیم. تلاش کردیم که برای دادههای ازدسترفته با نویسندگان کارآزماییها تماس بگیریم اما اطلاعات بیشتری به دست نیاوردیم.
نتایج اصلی
دو کارآزمایی را شامل 54 شرکتکننده مبتلا به CVI وارد مرور کردیم. بسیاری از پیامدهای مرور ما گزارش نشده یا فقط توسط یک از دو مطالعه گزارش شده بودند. شدت علائم و نشانههای بیماری در هر دو مطالعه اندازهگیری شد اما با استفاده از مقیاسهای مختلف؛ بنابراین ما قادر به تجمیع دادهها نیستیم. یک مطالعه گزارش داد تفاوتی بین تمرینات ورزشی و گروه کنترل وجود ندارد، در حالی که دومین مطالعه کاهش را در نشانههای گروه تمرینات ورزشی نشان داد. در یک مطالعه، افزایش در تغییر کسر جهشی در مقایسه با خط پایه (تفاوت میانگین (MD): %4.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.16 تا 6.60؛ 30 شرکتکننده؛ P < 0.00001)، زمان پر شدن یکدوم ورید (MD: 4.20 ثانیه؛ 95% CI؛ 3.28 تا 5.12؛ 23 شرکتکننده؛ P < 0.00001) و زمان کل پر شدن وریدی (MD: 9.40 ثانیه؛ 95% CI؛ 7.77 تا 11.03؛ 23 شرکتکننده؛ P < 0.00001) در گروه تمرین ورزشی در مقایسه با گروه کنترل دیده شد. یک مطالعه تفاوتی را بین گروههای تمرین و کنترل از نظر کیفیت زندگی یا محدوده حرکتی مچ پا گزارش نکرد. هر چند قدرت عضلانی که توسط دینامیکومتری (dynamometry) در سرعت کم اندازهگیری شد، بین دو گروه این مطالعه تفاوتی نداشت، گشتاور نوسان متغیر (variable peak torque) در سرعت بالا در گروه کنترل نسبت به گروه تمرین ورزشی کمتر بود (0.9 ± 2.8 در مقایسه با 0.6 ± 0.3‐؛ P < 0.03). بروز زخمهای وریدی پا، بروز مداخله جراحی برای درمان نشانههای مربوط به CVI و ظرفیت ورزشی در هر یک از کارآزماییهای وارد شده مورد بررسی قرار نگرفت یا گزارش نشد. هر دو مطالعه وارد شده را در معرض خطر بالای سوگیری قرار دادیم؛ از این رو، این دادهها باید با دقت تفسیر شوند. با توجه به تعداد کم مطالعات و حجم کوچک نمونه، قادر به بررسی غیر‐مستقیم بودن و سوگیری انتشار نبودیم. بنابراین، طبق رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE)، کیفیت کلی شواهد را بسیار پائین قضاوت کردیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر شواهد کافی برای ارزیابی اثربخشی تمرین ورزشی در افراد مبتلا به CVI وجود ندارد. پژوهشهای آینده در مورد تاثیر تمرینات باید انواع پروتکلهای ورزشی (شدت، فراوانی و زمان)، حجم نمونه، کورسازی و همگونی را با توجه به شدت بیماری در نظر بگیرند.
خلاصه به زبان ساده
آیا تمرین ورزشی جریان خون را از طریق وریدها بهبود میبخشد؟
پیشینه
وریدها یک نوع رگ خونی هستند که خون را از بدن به قلب منتقل میکنند (به نام بازگشت خون وریدی). این فرآیند به کمک انقباضات یک سری از پمپهای عضلانی درون پاها انجام میشود. مشکلات وریدها یا پمپهای عضلانی در پاها در بعضی افراد میتواند این روند را مختل کند و موجب بیماریای شود که به نام نارسایی مزمن وریدی (chronic venous insufficiency; CVI) شناخته میشود. CVI ممکن است باعث درد، ادم (احتباس مایع منجر به تورم) و زخمهای پا شده و میتواند کیفیت زندگی یک فرد را مختل کند. پژوهشها نشان میدهد که درمانهایی مانند تمرین ورزشی که هدف آن افزایش حرکت مفصل مچ پا و تقویت پمپ عضلانی در کاف پا است، میتواند برای پیشگیری از بدتر شدن بیماری و عواقب آن مفید باشد. شواهدی را مبنی بر حمایت از تمرینات ورزشی به عنوان درمانی برای CVI مورد بررسی قرار دادهایم.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
این مرور شامل دو کارآزمایی بالینی بود که در مجموع 54 شرکتکننده را وارد کرده و به طور مستقیم تاثیر مداخله تمرینات ورزشی و کنترل را مقایسه کردند (شواهد موجود تا می 2016). یک مطالعه گزارش داد تفاوتی بین تمرینات ورزشی و گروه کنترل وجود ندارد، در حالی که دومین مطالعه کاهش را در نشانههای گروه تمرینات ورزشی نشان داد. در پایان مطالعه، بهبود در بازگشت خون وریدی در گروه تمرینات ورزشی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. مطالعات وارد شده گزارشی از موارد جدید زخمهای پای وریدی ارائه نکردند. تفاوتی بین گروه ورزش و کنترل با توجه به کیفیت زندگی افراد شرکتکننده، دامنه حرکات مفصل مچ پا یا قدرت عضلات کلی مشاهده نشد. یافتههای کلی بهبود در بازگشت خون وریدی در گروه تمرینات ورزشی، این ایده را مطرح میکند که تمرینات ورزشی موجب بهبود جریان خون در افراد مبتلا به CVI میشود، اما خطر سوگیری (bias) ناشی از کورسازی یا تصادفیسازی را برای هر دو مطالعه بالا میبرد. بنابراین ما در نظر میگیریم که در حال حاضر اطلاعات کافی برای تعیین اینکه تمرینات ورزشی در مدیریت CVI موثر است یا خیر، وجود ندارد.
کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهد را بسیار پائین قضاوت کردیم: دو مطالعه وارد شده کوچک بودند (مجموعا 54 شرکتکننده) و در معرض خطر بالایی از سوگیری بر اساس شیوههای کورسازی یا تصادفیسازی آنها بود.