داروهای آلکیلهکننده، مثل سیکلوفسفامید (cyclophosphamide) و ایفوسفامید (ifosfamide)، نقش مهمی را در بهبود بقای کودکان و بزرگسالان جوان مبتلا به سارکوم استخوان و بافت نرم بازی میکنند. با این حال، هنوز در مورد اثربخشی ضد‐توموری نسبی آنها و عوارض جانبی احتمالی اختلاف نظر وجود دارد. این دومین بهروزرسانی از نخستین مرور سیستماتیک است که وضعیت شواهد را در مورد اثربخشی سیکلوفسفامید در مقایسه با ایفوسفامید برای بیماران کودک و بزرگسال جوان مبتلا به سارکوم ارزیابی میکند.
هدف اولیه، مقایسه اثربخشی، یعنی نرخ پاسخ به درمان، بقای بدون رویداد و بقای کلی، سیکلوفسفامید با ایفوسفامید برای بیماران کودک و بزرگسال جوان مبتلا به سارکوم بود. اهداف ثانویه عبارت بودند از تعیین تاثیرات این عوامل بر سمیت (از جمله اثرات دیررس) و کیفیت زندگی.
ما CENTRAL (کتابخانه کاکرین، شماره 2، 2015)، MEDLINE/PubMed (از 1966 تا مارچ 2015) و EMBASE/Ovid (از 1980 تا مارچ 2015) را با اصطلاحات از پیش مشخص شده جستوجو کردیم. علاوه بر این، فهرست منابع مقالات مرتبط، خلاصه مقالات کنفرانسها و بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای در حال انجام (www.controlled‐trials.com؛ جستوجو در جون 2015) را نیز مورد بررسی قرار دادیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) یا کارآزماییهای بالینی کنترل شده (controlled clinical trials; CCTs) که به مقایسه سیکلوفسفامید و ایفوسفامید برای درمان انواع مختلف سارکوم در کودکان و بزرگسالان جوان (سن کمتر از 30 سال در زمان تشخیص) پرداختند. به جز تفاوت در دو داروی سیکلوفسفامید یا ایفوسفامید، شیمیدرمانی میبایست در گروههای درمانی یکسان باشد.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم انتخاب مطالعه را انجام دادند.
هیچ مطالعهای معیارهای ورود را برای ورود به این مرور نداشت.
هیچ RCT یا CCTای یافت نشد که اثربخشی سیکلوفسفامید و ایفوسفامید را در درمان سارکوم استخوان و بافت نرم در کودکان و بزرگسالان جوان مقایسه کرده باشد. بنابراین نمیتوان هیچ نتیجهگیری قطعی را راجع به اثرات سیکلوفسفامید و ایفوسفامید در این بیماران ارائه داد. بر اساس شواهد موجود، در حال حاضر نمیتوانیم توصیهای برای عملکرد بالینی داشته باشیم. به انجام پژوهشهای بیشتری با کیفیت بالاتر نیاز است.