شیر مادر تغذیه مطلوبی را برای نوزادان زودرس و نارس فراهم میکند و راه ایدهآلی برای نوزادانی است که از طریق مکیدن پستان، شیر مادر دریافت میکنند. متاسفانه، این کار به دلایل پزشکی یا فیزیولوژیکی مانند بیمار یا نارس متولد شدن، همیشه ممکن نیست و در نتیجه نیاز به تغذیه مکمل بهوجود میآید. درحال حاضر، راههای مختلفی وجود دارد که در آن نوزادان میتوانند تغذیه مکمل دریافت کنند. بهطور سنتی در واحدهای نوزادان و مادران، از شیشه و لولههای معده استفاده شده است. با این حال، تغذیه با فنجان بهطور فزایندهای در حال تبدیل شدن به وسیلهای معروف برای ارائه تغذیه مکمل در تلاش برای بهبود نرخ تغذیه با شیر مادر است. هیچ سازگاری برای راهنمایی درباره انتخاب روش تغذیه مکمل وجود ندارد.
بررسی اثرات تغذیه با فنجان در مقابل سایر اشکال تغذیه مکمل رودهای در افزایش وزن و دستیابی به تغذیه موفق با شیر مادر در نوزادان نارس و زودرسی که قادر به تغذیه کامل با شیر مادر نیستند.
ما از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه مطالعه مروری نوزادان در کاکرین (Cochrane Neonatal Review group) برای جستوجو در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials؛ شماره 1؛ 2016)؛ MEDLINE via PubMed (از 1966 تا 31 ژانویه 2016)؛ Embase (از 1980 تا 31 ژانویه 2016)؛ CINAHL (از 1982 تا 31 ژانویه 2016) استفاده کردیم. ما همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانسها، و فهرست مراجع مقالات بازیابیشده را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و کارآزماییهای شبه تصادفیسازی جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی یا شبهتصادفیسازی و کنترلشده برای مقایسه تغذیه با فنجان با سایر اشکال تغذیه مکمل رودهای برای نوزادان نارس و زودرس.
مطابق با روش نوزادان در کاکرین انجام شد. ما از رویکرد GRADE برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
نویسندگان مطالعه مروری بهطور جداگانه ارزیابی کیفیت و استخراج دادهها را برای کارآزماییهای انتخابشده انجام دادند. پیامدهای گزارششده از این مطالعات عبارتند از: افزایش وزن، نسبت عدم تغذیه با شیر مادر در زمان ترخیص از بیمارستان، نسبت عدم تغذیه در سه ماهگی، نسبت عدم تغذیه در شش ماهگی، نسبت عدم تغذیه کامل در ترخیص از بیمارستان، نسبت عدم تغذیه کامل با شیر مادر در سه ماهگی، نسبت عدم تغذیه کامل با شیر مادر در شش ماهگی، متوسط زمان تغذیه (دقیقه)، مدت بستری، و رویدادهای فیزیولوژیکی بیثبات مانند ضربان قلب پائین (bradycardia)، آپنه و میزان پائین اشباع اکسیژن. برای متغیرهای پیوسته مانند افزایش وزن، میانگین تفاوت و 95% فاصله اطمینان (CI) گزارش شد. برای پیامدهای قطعی مانند مرگومیر، خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) گزارش شد.
در تمام پنج مطالعه انتخابشده در این مطالعه مروری، مداخله تجربی، تغذیه با فنجان و مداخله کنترل تغذیه با شیشه بود. یک مطالعه، افزایش وزن را برحسب گرم / کیلوگرم / روز گزارش کرد که تفاوت آماری معنیداری بین گروهها وجود نداشت (میانگین تفاوت (MD): 0.60 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.21 - تا 2.01)؛ در حالی که مطالعه دوم، افزایش وزن را در هفت روز اول برحسب گرم / روز گزارش کرد و همچنین تفاوت آماری معنیداری بین گروهها مشاهده نشد (MD: 0.10 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 - تا 0.16).
تنوع قابل توجهی در نتایج اکثر پیامدهای تغذیه با شیر مادر وجود داشت، به جز در عدم تغذیه با شیر مادر در سه ماهگی (سه مطالعه) (RR معمولی: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.71 تا 0.97) که به نفع تغذیه با فنجان بود. در جایی که ناهمگونی متوسطی وجود داشت متاآنالیز (meta-analysis) انجام گرفت: عدم تغذیه با شیر مادر در شش ماهگی (دو مطالعه) (RR معمولی: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 0.95)؛ عدم تغذیه کامل با شیر مادر در زمان ترخیص از بیمارستان (چهار مطالعه) (RR معمولی: 0.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.52 تا 0.71).
دو مطالعه مدت زمان متوسط را برای تغذیه گزارش کردند که در آنها هیچ تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. دو مطالعه، طول مدت بستری را در بیمارستان ارزیابی کردند و تنوع قابل توجهی در نتایج و در جهت اثر وجود داشت. فقط یک مطالعه سن حاملگی را در زمان ترخیص گزارش کرد که در آن هیچ تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد (MD: 0.10 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 - تا 0.34).
از آنجایی که اکثر نوزادان در مطالعات انتخابشده نوزادان نارس هستند، به دلیل فقدان شواهد مربوط به این جمعیت، هیچ توصیهای را نمیتوان برای نوزادان نارس درباره تغذیه با فنجان پیشنهاد کرد.
بر اساس مطالعات درباره نوزادان نارس، تغذیه با فنجان ممکن است مزایایی برای نوزادان بسیار نارس و بر میزان تغذیه با شیر مادر تا شش ماهگی داشته باشد. وضعیت خود - گزارشی تغذیه با شیر مادر و انطباق با مداخلات مکملی ممکن است بیش از اندازه منطبق و انحصاری گزارش شد زیرا انتظارات اجتماعی تغذیه با شیر مادر و نخواستن ناامیدکردن متخصصان مراقبتهای بهداشتی ممکن است پاسخهای مصاحبه و پرسشنامه را تحت تاثیر قرار دهد.
نتایج بهدست آمده درباره مدت بستری با نتایج مطالعهای شامل نوزادان نارس با سن حاملگی پائین با هم ترکیب شد و نشان داد نوزادانی که با فنجان تغذیه شدند تقریبا 10 روز بیشتر در بیمارستان بستری شدند، در حالی که مطالعهای شامل نوزادان نارس در سن حاملگی بالاتر، که تغذیه را با فنجان تا هفته 35 بارداری شروع نکردند، مدت طولانی بستری نشدند (مدت بستری هر دو گروه بهطور متوسط 26 روز بود).
این یافته ممکن است تحت تاثیر سن بارداری در هنگام تولد و سن بارداری در زمان شروع تغذیه با فنجان و دیدن مادرانشان قرار گرفته باشد (تعداد زیادی از مادران این نوزادان بسیار نارس گاهی در بیمارستان اقامت داشتند و میتوانستند حداقل دو بار در هفته نوزادان خود را ملاقات کنند).
انطباق با مداخله تغذیه با فنجان، یک چالش باقی مانده است. دو مطالعه از بزرگترین مطالعات، عدم انطباق را گزارش کردند، که یک مطالعه، دادهها را بهوسیله نیت درمان تجزیه و تحلیل کرد و مطالعه دیگر آن کودکان را از تجزیه و تحلیلها حذف کرد.
این امر ممکن است یافتههای کارآزمایی را تحت تاثیر قرار دهد. مشکلات عدم انطباق، قبل از انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بزرگ نیاز به توجه بیشتری دارد زیرا توان مطالعه و در نتیجه نتایج آماری را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر این انجام مطالعات گستردهتر با کیفیت بهتر (بهخصوص کورسازی کردن)، ارزیابی پیامد با پیگیری 100% مورد نیاز است.