پیوند سلولی، رویکرد درمانی بالقوهای را برای بازسازی و تولید دوباره بافت قلبی و عروقی آسیب دیده بعد از سکته قلبی حاد (AMI) به وجود میآورد. این کار در سراسر دنیا باعث انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT؛ Randomised Controlled Trials) شدهاست.
تعیین سلامت و اثرگذاری سلولهای بنیادی اتولوگ (autologous) مغز استخوان بزرگسالان به عنوان درمانی برای سکته قلبی حاد (AMI)، با تمرکز بر نتایج بالینی.
این مطالعه مروری کاکرین، بهروزرسانیشده نسخه قبلی است (که در سال 2012 منتشر شدهاست). برای این مطالعه مروری، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ شماره 2؛ 2015)؛ MEDLINE (از 1950 تا مارچ 2015)؛ EMBASE (از 1974 تا مارچ 2015)؛ CINAHL (از 1982 تا مارچ 2015) و Transfusion Evidence Library (از 1980 تا مارچ 2015) را جستوجو کردیم. به علاوه، پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای در حال انجام و بینالمللی را در تاریخ مارچ 2015 جستوجو کردیم و خلاصه جلسات مربوط تا ژانویه 2011 به صورت دستی جستوجو شد.
RCTهایی مناسب بودند که سلولهای اتولوگ مشتق از مغز استخوان را با یا بدون سلول در بیماران مبتلا به AMI مقایسه کردند.
دو نویسنده مطالعه مروری مستقلا همه منابع را غربالگری، خطر سوگیری (Bias) کارآزماییهای گردآوریشده را بررسی و اطلاعات را استخراج کردند. با استفاده از مدلهای اثرات تصادفی متاآنالیز (meta-analysis) انجام دادیم. نتایج را در پیگیریهای کوتاهمدت (کمتر از 12 ماه) و بلندمدت (12 ماه یا بیشتر) تجزیه و تحلیل کردیم. پیامدهای دوتایی به صورت خطر نسبی (RR) و پیامدهای پیوسته به صورت میانگین تفاوت (MD) یا میانگین تفاوت استاندارد گزارش میشوند. تجزیه و تحلیلهای حساسیتی را برای ارزیابی نتایج در زمینه خطر سوگیری انتخابی، اجرایی و فرسایشی (Attrition) انجام دادیم. تجزیه و تحلیل زیرگروهی اکتشافی، اثرات عملکرد پایه قلبی (کسر تخلیه بطن چپ، LVEF)، دوز، نوع و زمانبندی تزریق سلول و نیز استفاده از هپارین را در محلول سلولی نهایی بررسی کرد.
41 RCT با مجموع 2732 شرکتکننده (1564 درمان سلولی، 1168 کنترل) برای انتخاب مناسب بودند. درمان سلولی، تغییراتی در خطر مرگومیر با همه علتها (34/538 درمقابل 32/458؛ RR 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.58 تا 1.50؛ 996 شرکتکننده؛ 14 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط)، مرگومیر قلبیعروقی (23/277 درمقابل 18/250؛ RR 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 1.99؛ 537 شرکتکننده؛ 9 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط)، مقادیر ترکیبی مرگومیر، سکته و بستری دوباره در بیمارستان برای نارسایی قلبی (24/262 درمقابل 33/235؛ RR 0.63؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.10؛ 497 شرکتکننده؛ 6 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط) در پیگیری طولانی مدت ایجاد نکرد. عوارض جانبی جدی در حین کار بسیار کم بود و اصولا به احتمال کمی به درمان سلولی ارتباط داشتند. به علاوه، درمان سلولی اثری روی مرگومیر، کیفیت زندگی / اجرایی یا LVEF که با MRI اندازهگیری شدهبود، نداشت. متاآنالیزهای LVEF که با اکوکاردیوگرافی، مقطعنگاری رایانهای تکفوتونی (single photon emission computed tomography) و آنژیوگرافی بطن چپ اندازهگیری شدند، شواهدی از تفاوت در LVEF متوسط بین گروههای درمانی نشان داد، گرچه تفاوتهای متوسط بین 2% و 5% بود که از لحاظ بالینی ارتباطی وجود نداشت. نتایج برای خطر سوگیری اجرایی، انتخاب و فرسایشی از مطالعات تکی قوی بودند.
نتایج این مطالعه مروری نشان داد که شواهد ناکافی برای اثر منفعتی درمان سلولی برای بیماران مبتلا به AMI وجود دارد. اما، اکثر شواهد، حاصل کارآزماییهای کوچک است که تفاوتی در نتایج بالینی مرتبط نشان نمیدهد. به کارآزماییهای قویتر و بیشتری نیاز است و تا آن موقع اثر این مداخله بدون اثبات باقی میماند.