اختلال عاطفی فصلی (SAD) یک الگوی فصلی افسردگی اساسی عودکننده است که بیشتر در پاییز و زمستان رخ داده و در بهار بهتر میشود. شیوع SAD بسته به عرض جغرافیایی بین 1.5 تا 9 درصد متغیر است. جنبه قابل پیشبینی فصلی SAD فرصتی را برای جلوگیری از رخداد آن در اختیار ما میگذارد. این مطالعه مروری، یکی از 4 مطالعه مروری در مورد تاثیرگذاری و سلامت مداخلات برای جلوگیری از SAD است که بر ضدفسردگیهای نسل دوم (SGA) متمرکز است.
بررسی تاثیرگذاری و سلامت ضدافسردگیهای نسل دوم (در مقایسه با دیگر SGAها، دارونما، نوردرمانی، ملاتونین یا آگوملاتین (Agomelatine)، روشهای رواندرمانی یا مداخلات سبکزندگی) در پیشگیری از رخداد SAD و بهبود پیامدهای بیمار - محور میان بزرگسالان با تاریخچهای از SAD.
برای این مطالعه مروری مرکز ثبت تخصصی گروه مرور افسردگی، پرخاشگری و اختلال روانی در کاکرین (CCDANCTR ؛Cochrane Depression, Anxiety and Neuorosis Review Group) را تا تاریخ 11 آگوست 2015 جستوجو کردیم. CCDANCTR شامل گزارشهایی از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مرتبطی از EMBASE (از 1974 تا به امروز)، MEDLINE (از 1950 تا امروز)، PsycINFO (از 1967 تا به امروز) و پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials) میشود. به علاوه، (Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL؛ Web of Knowledge؛ کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library) و پایگاه اطلاعات طب مکمل و وابسته (AMED ؛Allied and Complementary Medicine Database) (تا 26 می 2014) را جستوجو کردیم. همچنین منابع قدیمی را جستوجو و فهرست منابع همه مطالعات گردآوری شده و مقالات مطالعه مروری مربوطه را به صورت دستی بررسی کردیم.
برای بررسی تاثیرگذاری، تصمیم گرفتیم که کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای را در مورد بزرگسالان با تاریخچهای از SAD نوع زمستانی که در ابتدای مطالعه بدون علامت بودند، گردآوری کنیم. برای بررسی عوارض جانبی، قصد داشتیم مطالعات غیرتصادفیسازی را گردآوری کنیم. مطالعات مناسب، یک SGA را در مقابل SGA، دارونما، نوردرمانی، رواندرمانی، ملاتونین، آگوملاتین یا تغییرات سبکزندگی مقایسه کردند. همچنین، تصمیم داشتیم که SGAها را در ترکیب با هر مداخله مقایسهای در مقابل همان مداخله مقایسهای به عنوان مونوتراپی مقایسه کنیم.
دو نویسنده مطالعه مروری خلاصهها و نشریات تماممتن (FULL-TEXT) را غربالگری و میزان خطر سوگیری (risk of bias) را بر اساس ابزار «خطر سوگیری» کاکرین مشخص کردند. این دو نویسنده مستقلا اطلاعات را استخراج و خطر سوگیری مطالعات گردآوریشده را بررسی کردند. وقتی اطلاعات کافی بودند، متاآنالیزهای (meta-analysis) اثرات- تصادفی (random-effect)؛ (Mantel-Haenszel) انجام دادیم. ناهمگونی آماری را به وسیله محاسبه آماره chi2 و Cochran Q بررسی کردیم. از آماره I2 برای تخمین میزان ناهمگونی استفاده کرده و منابع بالقوه ناهمگونی را با استفاده از تجزیه و تحلیل حساسیتی یا تجزیه و تحلیل زیرگروهها ارزیابی کردیم. به وسیله نمودارهای قیفی، سوگیری انتشار را نیز بررسی کردیم. اما، با توجه به تعداد محدود مطالعات در متاآنالیز، این تستها برای تشخیص سوگیری انتشاراتی، حساسیت کمی داشتند. قدرت شواهد را با استفاده از سیستم ایجاد شده توسط کارگروه GRADE (درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی؛ Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation) رتبهبندی کردیم.
برای این مطالعه مروری، بعد از دوگانهزدایی نتایج جستوجو 2986 مورد را شناسایی کرده و 2895 مدرک را در حین مطالعات مروری عنوان و چکیده کنار گذاشتیم. 91 مقاله با متن کامل را از 4 انتشارات (در سه RCT) با اطلاعات 1100 فرد که مناسب معیار انتخاب این مطالعه مروری بودند، برای گردآوری بررسی کردیم. هر 3 RCT به دلیل نرخهای فرسایشی (attrition) بالا، محدویتهای روششناسی داشتند.
به طور کلی، شواهد با کیفیت متوسط نشان میدهد که بوپروپیون پیوستهرهش (bupropion XL)، مداخله موثری برای جلوگیری از عود افسردگی در بیماران با تاریخچههایی از SAD است (خطر نسبی (RR)؛ 0.56؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.44 تا 0.72؛ 3 RCT؛ 1100 شرکتکننده). اما، بوپروپیون پیوستهرهش در مقایسه با دارونما باعث خطر بروز بیشتر سردرد (شواهد با کیفیت متوسط)، بیخوابی و تهوع (هر دو مورد، شواهد با کیفیت متوسط پائین) میشود. تعداد مورد نیاز به جهت درمان برای نتایج منفعتی بیشتر (NNTB) به دلیل خطرهای اساسی دارای تنوع است. برای جمعیتی با نرخ عود سالیانه 30%؛ NNTB = 8 است ( 95% فاصله اطمینان (CI): 6 تا 12). برای جمعیتهای با نرخهای عود 40% و 50%، NNTB به ترتیب 6 ( 95% فاصله اطمینان (CI): 5 تا 9) و 5 ( 95% فاصله اطمینان (CI): 4 تا 7) است.
هیچ مطالعهای را نتوانستیم در مورد دیگر SGAها و مطالعاتی که SGAها را با دیگر مداخلاتی مثل نوردرمانی، روشهای رواندرمانی، ملاتونین یا آگوملاتین مقایسه میکردند، پیدا کنیم.
شواهد موجود نشان میدهد که بوپروپیون پیوستهرهش مداخله موثری برای جلوگیری از عود SAD است. با این وجود، حتی در جمعیت با خطر بالا، 4 بیمار از 5 بیمار از درمان پیشگیریکننده با بوپروپیون پیوستهرهش منفعت نخواهند برد و در معرض خطر ضرر قرار خواهند گرفت. پزشکان باید در مورد منفعتها و ضررهای درمان جلوگیریکننده SGA با بیماران صحبت کنند و ممکن است نیاز باشد که دیگر مداخلات موثر بالقوه را که ممکن است خطر عوارض جانبی کمتری داشته باشد، مدنظر قرار دهند. با توجه به فقدان شواهد مقایسهای، تصمیم برای تائید یا رد شروع درمان جلوگیریکننده SAD و درمان انتخابی باید بر اساس ترجیح بیمار باشد.
نیاز است که پژوهشگران در آینده تاثیرگذاری و خطر ضررهای SGAهای دیگر را به جز بوپروپیون برای جلوگیری از SAD بررسی کنند. همچنین ضروری است که پژوهشگران منفعتها و ضررهای مداخلات دارویی و غیردارویی را مقایسه کنند.