هوشیاری اتفاقی حین بیهوشی عمومی (AAGA ؛Accidental awareness during general anaesthesia) زمانی رخ میدهد که بیمار ناخواسته طی فرآیند بیهوشی عمومی، هوشیار میشود و پس از آن به صورت صریح و روشن این رویداد را به یاد میآورد. برآوردها از میزان بروز حالت AAGA متفاوت است، اما متداولترین برآورد به یک تا دو مورد در هر 1000 بیهوشی عمومی اشاره دارد. شواهد مربوط به استفاده از اکسیدنیتروژن و افزایش خطر بروز AAGA ، از دادههای مطالعات مشاهدهای بهدست آمده، اما منابع مربوطه تناقض دارد، زیرا برخی از مطالعات از تأثیر حفاظتی اکسیدنیتروژن حکایت دارند.
بررسی تأثیر بیهوشی عمومی شامل استفاده از اکسیدنیتروژن بر خطر بروز AAGA در بیماران پنج سال به بالا.
ما پایگاههای اطلاعاتی را به این شرح جستوجو کردیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ EMBASE و کارآزماییهای ثبتشده (www.clinicaltrials.gov)؛ پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO International Clinical Trials Registry Platform)؛ (www.who.int/ictrp/network/en) و کارآزماییهای کنترلشده فعلی (www.isrctn.com) در خصوص مطالعات واجد شرایط در 9 دسامبر .2015 افزون بر این، ما با استفاده از مقالات کلیدی شناساییشده به جستوجوی استنادی متقدم و متأخر پرداختیم.
ما همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) شامل مطالعات شبهتصادفی و مطالعات تصادفیسازی خوشهای را با حضور شرکتکنندگان واقع در سنین پنج سال یا بیشتر در نظر گرفتیم. این شرکتکنندگان تحت بیهوشی عمومی در جراحیهای گوناگون قرار گرفته بودند.
ما کارآزماییهایی را بررسی کردیم که شرکتکنندگان در آنها تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته بودند. این بیهوشی شامل اکسیدنیتروژن بود که در غلظت حداقل 30% نگهداری میشد. شرکتکنندگان دریافتکننده اکسیدنیتروژن با شرکتکنندگانی مقایسه شدند که حین بیهوشی عمومی اکسیدنیتروژن دریافت نکرده بودند. گروه مداخله میبایست اکسیدنیتروژن را همزمان با داروی بیهوشی اضافی دریافت میکرد. ما مطالعاتی را که در آنها عمق بیهوشی بین بازوهای مطالعه متفاوت بود، از بررسی حذف کردیم. شرط لازم برای گنجاندن مطالعات در این مطالعه مروری آن بود که به روشهای خود بیان کنند که برای ارزیابی AAGA برنامهریزی شدهاند. ما این امر را اینگونه تعریف کردیم: زمانی که بیمار ناخواسته طی فرآیند بیهوشی عمومی، هوشیار میشود و پس از آن به صورت صریح و روشن این رویداد را به یاد میآورد.
برای شناسایی مطالعات، از روشهای استاندارد روششناسی مورد نظر کاکرین استفاده کردیم. ما به استخراج دادهها پرداختیم و خطر سوگیری (Bias) را با استفاده از پایگاه اطلاعاتی Covidence ارزیابی کردیم.
ما 15 مطالعه را در نظر گرفتیم. تعداد کل شرکتکنندگان مورد تجزیه و تحلیل برابر 3520 نفر بود. اکثر مطالعات ابعاد کوچکی داشتند و کمتر از 120 شرکتکننده را در خود گنجانده بودند؛ هرچند دو مطالعه در ابعاد بزرگتر شامل تعداد 2012 و 671 شرکتکننده میشدند. تفاوتهای چشمگیری در بسیاری از ویژگیهای مطالعه مانند داروهای بیهوشی مورد استفاده وجود داشت. غلظت اکسیدنیتروژن بین 50% و 70% در نوسان بود و نیمی از مطالعات از نشانههای بالینی و تغییرات در همودینامیک برای پایش عمق بیهوشی استفاده کرده بودند.
از آنجا که این امکان وجود نداشت که متخصص بیهوشی بهطور کور داروی بیهوشی را بهکار ببرد، ما خطر سوگیری عملکرد را در تمام مطالعات در حد بالا درجهبندی کردیم. از این رو، کیفیت شواهد را با استفاده از روش GRADE و به دلیل خطر سوگیری، یک درجه تنزل دادیم. به طور کلی با توجه به فقدان اطلاعات، انواع دیگر سوگیری در حد پائین یا نامشخص بودند.
هیچیک از مطالعات برای اندازهگیری AAGA بهمثابه پیامد اولیه طراحی نشده بودند، در نتیجه، به لحاظ آماری توانایی لازم را برای پاسخ به سؤال مطالعه مروری نداشتند. با وجود حضور 3520 شرکتکننده در این بررسی، فقط سه مورد هوشیاری در دو مطالعه گزارش شد. در یک مطالعه، نقص فنی عامل بروز این رویداد بود. با توجه به نادر بودن چنین رویدادهایی، ما ادغام کردن دادهها را مناسب ندیدیم؛ در نتیجه، به دلیل عدم دقت و با استفاده از روش GRADE، سطح کیفیت شواهد را یک درجه دیگر تنزل دادیم.
امکان نتیجهگیری از این مطالعه مروری میسر نیست. اندازه مطالعات مورد بررسی عمدتا کوچک (کمتر از 120 شرکتکننده) و برآوردهای محدودی در خصوص میزان تأثیر وجود داشت، زیرا فقط دو مطالعه به گزارش رویدادها پرداخته بودند. در نتیجه ما نمیتوانیم تعیین کنیم که آیا استفاده از اکسیدنیتروژن در بیهوشی عمومی موجب افزایش یا کاهش خطر بروز هوشیاری اتفاقی میشود یا تأثیری بر آن ندارد.