نسبت زیادی از افراد مبتلا به سرطان پیشرفته، دچار درد متوسط تا شدید میشوند. تاپنتادول (tapentadol) در واقع یک داروی ضددرد جدید عمل کننده به صورت مرکزی است که در گیرندههای μ-اوپیوئید عمل میکند و مانع از باز جذب نورآدرنالین میشود. تاپنتادول در مقایسه با مرفین و اکسیکدون اثربخش گزارش شده است.
بررسی اثر ضددردی تاپنتادول برای تسکین درد سرطان در بزرگسالان و عوارض جانبی مرتبط با استفاده از آن در کارآزماییهای بالینی.
در این مطالعه، جستوجو در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)، MEDLINE و EMBASE از ژانویه 2005 تا جولای 2015 همراه با فهرست منابع مقالات بازیابی شده و مقالات مرور شده و دو مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی، انجام شد. این جستوجو از سال 2005 آغاز شد، زیرا این کار دورهای را که طی آن کارآزماییهای بالینی انجام گرفته، تحت پوشش قرار داده است. علاوه بر این با تولیدکنندگان تاپنتادول در انگلستان برای پیدا کردن کارآزماییهای بیشتر که در جستوجوی الکترونیکی شناسایی نشدند، تماس گرفته شد. در این مطالعات محدودیت زبانی وجود ندارد.
در این مطالعه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCT) که در آنها توپینتادول با دارونما یا کنترلهای فعال در بزرگسالان مبتلا به سرطان با درد متوسط تا شدید مقایسه شده بود، وارد مطالعه شدند. درد باید با استفاده از یک ابزار ارزیابی معتبر اندازهگیری شود و مطالعات باید حداقل شامل 10 نفر شرکتکننده در هر بازوی درمانی باشند.
دو نویسنده به طور مستقل از هم، دادهها را با استفاده از فرم استاندارد استخراج و خطر سوگیری (risk of bias) را بررسی کردند. دادههای موجود برای طرح مطالعه، جزئیات شرکتکنندهها، مداخلات، پیامدها شامل اندازهگیری پیامد اقدامات ضددرد، انصراف از درمان و عوارض جانبی آن استخراج شد.
چهار مطالعه با 1029 شرکتکننده در این مطالعه مروری در نظر گرفته شد. تمام مطالعات با استفاده از طرح گروههای موازی انجام شده بود و شامل یک فاز تیتراسیون اولیه برای تعیین حداکثر دوز موثر و قابل تحمل بودند و به دنبال آن مرحله نگهداری اجرا شده بود. داروی تاپنتادول دو بار در روز و در محدوده دوز 500-50 میلیگرم در روز در نظر گرفته شده بود. داروهای نجات (rescue medication) (مرفین و یا اکسیکدون با تاثیر سریع) در تمام مطالعات، در دسترس شرکتکنندهها قرار گرفت.
به طور کلی، 440 شرکتکننده در RCTهای با طراحی کلاسیک، تصادفیسازی شده بودند و 589 شرکتکننده در کارآزماییهای بالینی EERW) enriched-enrolment, randomised-withdrawal) حضور داشتند. در مجموع 476 شرکتکننده به صورت تصادفی به گروه تاپنتادول در تیتراسیون و 338 شرکتکننده به عنوان گروه شاهد در این کارآزمایی اختصاص داده شده بود.
در تمام مطالعات، نمرات عددی رتبهبندی، احساس (برداشت) کلی بیمار از تغییر نمرات و استفاده از داروی نجات به عنوان اقدامات اثر بخشی و همه گزارشات درباره عوارض جانبی و انصراف از مطالعه، در نظر گرفته شده بود.
در تمام مطالعات، کمتر از 200 شرکتکننده در هر بازوی درمان ثبتنام کرده بودند. در نتیجه در معرض بیشبرآوردی اثربخشی قرار داشتند. یک مطالعه به دلیل وجود مشکلات فراهم کردن داروهای نجات، با کمتر از 20 نفر شرکتکننده در هر بازوی درمان در فاز نگهداری پایان یافت. مطالعه دیگر نیز به دلیل طراحی open-label، خطر سوگیری بالایی داشت.
اطلاعات کافی برای ادغام و تجزیه و تحلیل آماری وجود نداشت. در هر مطالعه، میزان پاسخ برای شدت درد در بین گروههای درمان قابل مقایسه بود. در یک مطالعه EERW، میزان پاسخ در فاز نگهداری، در هر دو گروه درمان و دارونما بالا بود (62% تاپنتادول؛ 69% مرفین؛ 50% دارونما) . برای تسکین درد، تاپنتادول به اندازه اکسیکدون یا مورفین موثر بود، نه بیشتر و نه کمتر (شواهد با کیفیت پایین).
میزان رخداد عوارض جانبی در اثر درمان تقریبا زیاد بود (در حدود 50% تا 90%) شایعترین عوارض جانبی مربوط به دستگاه گوارش بود (تهوع، استفراغ، یبوست) (شواهد با کیفیت پایین). از نظر عوارض جانبی جدی، مصرف تاپنتادول منفعتی نسبت به مصرف مورفین و یا اکسیکدون نداشت. تعداد افرادی که اثرات درمان بر هوشیاری، اشتها یا تشنگی راتجربه کرده باشند، کم بود.
اطلاعات حاصل از RCTها، درباره اثربخشی و تحملپذیری مصرف تاپنتادول محدود بود. مطالعات موجود با اندازه متوسط یا کوچک بودند و با استفاده از طرحهای مختلف انجام شده بودند که مانع از آمیختن یا ادغام دادههای آنها شد. تسکین درد و عوارض جانبی تاپنتادول و گروه مرفین و اکسیکدون قابل مقایسه بود.