سندرم درد پاتلوفمورال (PFPS؛ Patellofemoral pain syndrome)، یک بیماری اسکلتی عضلانی دردناک است که با درد زانو واقع در سطح قدامی (جلو) و ناحیه رتروپاتلار (پشت) مفصل زانو مشخص میشود. مداخلات مختلف غیرجراحی برای درمان این بیماری پیشنهاد شده است. اورتوز زانو (بریس (brace) زانو، زانوبند (sleeves)، بند (straps) یا بانداژ) با هدف کاهش درد زانو، روی زانو پوشیده میشود. میتوان از این وسیلهها به تنهایی یا به همراه درمانهای دیگر مانند ورزش یا داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی استفاده کرد.
ارزیابی تاثیر (منفعت و ضررهای) اورتوز زانو (بریس زانو، زانوبند، تسمه و یا بانداژ) برای درمان PFPS.
جستوجو در مرکز ثبت تخصصی ترومای استخوان، مفصل و عضله کاکرین (Cochrane Bone, Joint and Muscle Trauma Group Specialised Register) (یازده می 2015)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) (شماره 5، 2015) (کتابخانه کاکرین (Cochrane Library))، و MEDLINE (از 1946 تا 8 می 2015)، EMBASE (از 1980 تا هفته 18 سال 2015)، SPORTDiscus (از 1985 تا 11 می 2015)، AMED (از 1985 تا 8 می 2015)، CINAHL (از 1937 تا 11 می 2015)، PEDro (از 1929 تا جون 2015)، مراکز ثبت کارآزماییها و چکیده مقالات کنفرانسها، انجام شده است.
کارآزماییهای بالینی، تصادفی و نیمهتصادفیسازی و کنترل شده که اورتوزهای زانو را برای درمان افراد با PFPS ارزیابی کردهاند، انتخاب شدند. پیامدهای اولیه مد نظر، شامل درد و عملکرد بود.
دو نویسنده مطالعه مروری به طور مستقل از هم، مطالعات را از نظر مناسب بودن و خطر وجود سوگیری (bias) ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. برای پیامدهای پیوسته از میانگین تفاوت (MD) استفاده شد. در حالتی که دادههای ادغام شده (آمیخته) با مقیاسهای مختلف وجود داشت، از میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD) با 95% فاصله اطمینان (CI) استفاده شد. علاوه بر این برای پیامدهای دوحالتی، خطر نسبی (RR) با 95% فاصله اطمینان (CI) محاسبه شد. تجمیع دادهها با استفاده از مدل اثر ثابت انجام شد.
پنج کارآزمایی (که یکی از آنها نیمهتصادفی بود) انتخاب شدند که در آنها نتایج برای 368 نفر که مبتلا به PFPS بودند، گزارش شده بود. شرکتکنندهها در سه کارآزمایی از کلینیکهای سلامت و دو کارآزمایی از سربازان تحت آموزش نظامی بودند. هیچیک از کارآزماییها افرادی را که به عنوان ورزشکار حرفهای یا تحت آموزشهای نظامی با ورزشهای فشرده و رژیم غذایی بودند، وارد مطالعه نکردند. همه پنج کارآزمایی در معرض خطر سوگیری، از جمله سوگیری عملکردی (که منعکس کننده مشکلات لجستیکی شامل کورسازی شرکتکنندهها و ارائه دهندگان برنامه مراقبتی هستند)، بودند. بررسی با استفاده از روش GRADE نشان داد که شواهد در دسترس برای تمام پیامدهای گزارش شده دارای کیفیت بسیار پایین بودند. این بدان معنی است که در مورد نتایج عدم قطعیت بسیاری وجود دارد. در کارآزماییها سه نوع مختلف مقایسه انجام شده بود: 1) اورتوزهای زانو و ورزش در مقابل ورزش به تنهایی، 2) نوعی از اورتوز در مقابل نوع دیگر و 3) اورتوز زانو در مقابل ورزش. در هیچ یک از کارآزماییها حالت استفاده از اورتوزهای زانو را، مانند اینکه آیا اورتوزهای زانو در تمام طول روز پوشیده شده یا فقط در طول فعالیت بدنی پوشیده بود، ارزیابی نشده بود. دو کارآزمایی شامل دو گروه، دو کارآزمایی شامل سه گروه و یک کارآزمایی دارای چهار گروه بود.
تمام پنج کارآزمایی بالینی یک اورتوز زانو (زانوبند، بریس زانو یا بند پاتلار) را در مقابل گروه کنترل، بدون درمان، مقایسه کرده بودند، با شرکتکنندههایی که از طریق برنامه آموزش نظامی یا یک برنامه ورزشی خانگی، تمرینات ورزشی دریافت میکردند. شواهد با کیفیت بسیار پایین، حاکی از عدم وجود اختلاف مهم بین دو گروه در کوتاه مدت (2 تا 12 هفته پیگیری) در درد زانو بر اساس مقیاس آنالوگ بصری (0 تا 10، عدد بالاتر نشان دهنده درد بیشتر است) بود: (MD: 0.46 - به نفع اورتوز زانو؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.16 - تا 0.24؛ 0.19 = P؛ 3 کارآزمایی؛ 234 شرکتکننده). مانند قبل عدم وجود اختلاف مهم بالینی در عملکرد زانو نیز وجود داشت (2 کارآزمایی؛ 183 شرکتکننده). هیچ یک از کارآزماییها معیارهای کیفیت زندگی، منابع مورد استفاده و گرفتن رضایتنامه را از شرکتکنندهها گزارش نکرده بودند. اگرچه دوکارآزمایی گزارشی بر تاثیر ورزش یا مشارکت شغلی ارائه کرده بودند، در یک کارآزمایی (35 شرکتکننده) اطلاعات، به تفکیک گروه درمان درباره از سرگیری فعالیتهای ورزشی و در دیگری ترک آموزش نظامی به دلیل زانو درد (هر دو مورد به گروه اورتوز زانو اختصاص داده شد) ارائه شده بود. یک کارآزمایی (59 شرکتکننده؛ 84 زانوی آسیبدیده) که تنها عوارض جانبی گروههای اورتوزهای دو زانو را ثبت کرده بودند (هر دو اورتوز زانوبند بودند)، گزارش دادند که 16 زانو (36% از 44 زانو) احساس ناراحتی یا سایش پوست داشتند.
در سه کارآزمایی، شواهدی با کیفیت پایینی درباره مقایسهای تکی انواع مختلف اورتوز زانو، شامل بریس زانو در مقابل زانوبند (63 شرکتکننده)، یک بند پاتلار با یک زانوبند (31 شرکتکننده)، و یک زانوبند با یک بند پاتلار در مقابل یک زانوبند تنها (44 زانو)، ارائه شده بود. هیچ یک از سه کارآزمایی تفاوت مهمی در کاهش درد، بین یک بریس زانو و یک زانوبند نشان ندادند. یک کارآزمایی در مقایسه بین یک بریس زانو و یک زانوبند، هیچ اختلاف مهمی از نظر بالینی در عملکرد زانو پیدا نکرد. هیچ یک از سه کارآزمایی گزارشی در مورد کیفیت زندگی، منابع مورد استفاده و اخذ رضایت از شرکتکنندهها ارائه نکردند. در یک کارآزمایی، بند پاتلار با زانوبند مقایسه شده بود و در آن گزارش داده شد که هر دو شرکتکننده، آموزش نظامی را به دلیل درد زانو ترک کردند و به هر دو یک زانوبند داده شد. یک کارآزمایی بالینی ضعیف گزارش داد که احتمال مشاهده عوارض جانبی در گروهی که زانوبند و بند پاتلار دریافت کرده بودند، 3 برابر بیشتر از کسانی بود که تنها زانوبند دریافت کرده بودند. در یک کارآزمایی، یک اورتوز زانو (بریس زانو) با ورزش مقایسه شده بود (66 شرکتکننده). این مطالعه با شواهد با کیفیت پایین، هیچ تفاوت مهمی را از نظر بالینی بین دو گروه مداخله در درد یا عملکرد زانو نیافت. در کارآزماییها هیچ گزارشی درباره کیفیت زندگی، ورزش یا مشارکت شغلی، منابع استفاده شده، رضایت شرکتکنندهها یا عوارض جانبی ارائه نشده بود.
به طور کلی، این مطالعه مروری نظاممند به این نتیجه رسید که شواهدی برای آگاهی یافتن در مورد استفاده از اورتوزهای زانو برای درمان PFPS وجود ندارد. اگرچه شواهد دارای کیفیت خیلی پایین کارآزماییهای ناهمگون بالینی، با استفاده از انواع مختلف اورتوز زانو (بریس زانو، زانوبند و بند) نشان میدهد که استفاده از یک اورتوز زانو در بزرگسالانی که تحت یک برنامه ورزشی برای درمان PFPS قرار گرفته بودند، در کوتاهمدت (کمتر از 3 ماه) درد زانو را کاهش نداده یا عملکرد زانو را بهبود نمیدهد. این مساله نشان میدهد که نیاز به انجام تحقیقات بالینی مرتبط با کیفیت بالا برای حصول آگاهی در مورد استفاده از اورتوزهای زانوی موجود برای درمان PFPS، وجود دارد.