این نسخه بهروز شامل هفت کارآزمایی با 876 شرکتکننده بزرگسال (723 قابل ارزیابی بود) (19 تا 87 ساله) در کشورهای با سطح درآمد بالا انجام گرفته است. اغلب آنها عاری از هرگونه خطر سوگیری بودند.
برنامهها و دوزهای مختلف پرتودرمانی
دو کارآزمایی معادل در افراد مبتلا به MESCC و با پیشآگهی ضعیف، برنامهها و دوزهای مختلف پرتودرمانی را بررسی کردند. در یکی از کارآزماییها، تاثیر یک دوز واحد ((Gy) 8 Gray) از پرتودرمانی (radiotherapy; RT) در بهبود آمبولاسیون در کوتاه‐مدت، به اندازه RT کوتاه‐مدت (16GY در دو بخش (فراکشن) و در طول یک هفته (65% در برابر 69%) خطر نسبی (RR): 0.93 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.04)؛ 303 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط ). رژیمها نیز به اندازه یکسانی در کاهش استفاده از ضد‐دردهای آنالژزیک و نارکوتیک (34% در برابر 40%؛ RR: 0.85؛ 95% CI؛ 0.62 تا 1.16؛ 271 شرکتکننده) و در نگهداشتن ادرار (90% در برابر 87%؛ RR: 1.03؛ 95% CI؛ 0.96 تا 1.1؛ 303 شرکتکننده) در کوتاه‐مدت موثر بودند (شواهد با کیفیت متوسط ). در کارآزمایی دیگر، RT به روش split‐course (با 30Gy در هشت بخش (فراکشن) در طول دو هفته) هیچ تفاوت معنیداری با RT کوتاه‐مدت در بهبود آمبولاسیون (70% در برابر 68%؛ RR: 1.02؛ 95% CI؛ 0.9 تا 1.15؛ 276 شرکتکننده)؛ کاهش استفاده از ضد‐دردهای آنالژزیک و نارکوتیک (49% در برابر 38%؛ RR: 1.27؛ 95% CI؛ 0.96 تا 1.67؛ 262 شرکتکننده)؛ و در نگهداشتن ادرار (87% در برابر 90%؛ RR: 0.97؛ 0.93 تا 1.02؛ 275 شرکتکننده) در کوتاه‐مدت (شواهدی با کیفیت متوسط ) وجود نداشت. میانه (median) زمان بقا در سه رژیم RT یکسان بود (چهار ماه). عود موضعی تومور ممکن است در RT تکدوزی در مقایسه با RT با دوره کوتاه‐مدت شایعتر باشد (6% در برابر 3%؛ RR: 2.21؛ 95% CI؛ 0.69 تا 7.01؛ 303 شرکتکننده)، همچنین میزان عود موضعی تومور در RT کوتاه‐مدت در مقایسه با نوع split‐course شایعتر است (4% در برابر 0%؛ RR: 0.1؛ 95% CI؛ 0.01 تا 1.72؛ 276 شرکتکننده)، اما این تفاوتها دارای اهمیت آماری نبود (شواهد با کیفیت پائین ). عوارض جانبی گوارشی در سه رژیم RT نادر بود (شواهد با کیفیت متوسط) و به عوارض جانبی جدی یا میلوپاتی پس از پرتودرمانی اشاره نشده بود.
در این مرور هیچ گونه کارآزمایی یافت نشد که در آن برنامههای پرتودرمانی در افراد مبتلا به MESCC و با پیشآگهی خوب مقایسه شده باشد.
جراحی به علاوه پرتودرمانی در مقایسه با پرتودرمانی
در یک کارآزمایی بالینی کوچک با 29 نفر (شواهد با کیفیت بسیار پائین )، استفاده از لامینکتومی (laminectomy) علاوه بر RT، هیچ مزیتی را نسبت به RT نشان نداد. در کارآزمایی بالینی دیگری که به دلیل داشتن مزیت آشکار این روش، زودتر از موعد متوقف شد، جراحی به روش رفع فشار همراه با RT، منجر به نرخ آمبولاتوری بهتری شد (84% در برابر 57%؛ RR: 1.48؛ 95% CI؛ 1.16 تا 1.90؛ 101 شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین ). علاوه بر این ممکن است میزان استفاده از ضد‐دردهای نارکوتیک نیز کمتر باشد و کنترل مثانه (مدت زمان توانایی نگهداری ادرار) نیز ممکن است در بیماران انتخابی، طولانیتر از RT به تنهایی باشد (شواهد با کیفیت پائین ). میانه (median) زمان بقا بعد از جراحی نیز طولانیتر بود (126 روز در برابر 100 روز)، اما نسبت بازماندهها در عرض یک ماه (94% در برابر 86%؛ RR: 1.09؛ 95% CI؛ 0.96 تا 1.24؛ 101 شرکتکننده) دارای تفاوت معنیداری نبود (شواهد با کیفیت پائین). به عوارض جانبی جدی اشاره نشده است. مزایای قابل توجه حاصل از جراحی فقط در افراد جوانتر از 65 سال رخ داده است.
کورتیکواستروئیدهای با دوز بالا در مقایسه با دوز متوسط یا بدون کورتیکواستروئیدها
دادههای به دست آمده از سه کارآزمایی کوچک نشان میدهد که ممکن است استفاده از استروئیدها با دوز بالا در مقایسه با استفاده از دوز متوسط یا بدون کورتیکواستروئیدها، در بالا بردن آمبولاسیون (60% در برابر 55%؛ RR: 1.08؛ 95% CI؛ 0.81 تا 1.45؛ 3 RCT؛ 105 شرکتکننده)؛ بقای بیش از دو سال (11% در برابر 10%؛ RR: 1.11؛ 95% CI؛ 0.24 تا 5.05؛ تعداد 1 RCT؛ 57 شرکتکننده)؛ کاهش درد (78% در برابر 91%؛ RR: 0.86؛ 95% CI؛ 0.62 تا 1.20؛ تعداد 1 RCT؛ 25 شرکتکننده)؛ یا نگهداشت ادرار (63% در برابر 53%؛ RR: 1.18؛ 95% CI؛ 0.66 تا 2.13؛ 1 RCT؛ 34 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین ) تفاوت معنیداری ایجاد نمیکند. عوارض جانبی جدی در افرادی که کورتیکواستروئیدها با دوز بالا دریافت میکنند، شایعتر بود (17% در برابر 0%؛ RR: 8.02؛ 95% CI؛ 1.03 تا 62.37؛ 2 RCT؛ 77 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط).
در هیچ یک از کارآزماییها، رضایت از مراقبت یا کیفیت زندگی شرکتکنندگان گزارش نشد.