پیشینه
لوکمی میلوئید حاد (acute myeloid leukaemia; AML)، یک سرطان بدخیم در سلولهای خونی است. در اغلب افراد مبتلا به AML، برای از بین بردن سلولهای سرطانی، شیمیدرمانی یا پیوند مغز استخوان انجام میشود. در پاسخ به این درمانها، ممکن است افراد به بهبودی کامل (complete remission; CR)، یعنی وضعیت بدون سلولهای سرطانی در خون و علائم سرطان خون دست یابند. اگرچه این بیماری، به خوبی در آغاز درمان کنترل میشود، AML ممکن است بازگردد یا دوباره پیشرفت کند، در نتیجه در امید به زندگی، سبب نارضایتی شود. افراد پس از CR، هنوز هم نیاز به درمان بیشتر دارند. اینترلوکین (Interleukin)‐2 (یا به اختصار IL‐2) جایگزینی است که به عنوان درمان نگهدارنده برای حفظ تاثیر درمانی و جلوگیری از پیشرفت بیماری استفاده میشود. نتایج بالینی مربوط به مقایسه استفاده از IL‐2 و درمان نگهدارنده در افرادی که در آنها CR به دست آمده بود، منتشر شده، اما تاثیر IL‐2 همچنان نامشخص است.
سوال مطالعه مروری
هدف از این مرور، ارزیابی و خلاصه کردن مطالعات علمی است که بر اثربخشی و تاثیر مضر IL‐2 به عنوان درمان نگهدارنده در کودکان و بزرگسالان مبتلا به AML که برای بار اول به CR دست یافتهاند، و بیماری در آنها عود نکرده، تمرکز کردهاند.
ویژگیهای مطالعه
در این مرور، جستوجو در تمام بانکهای اطلاعاتی برای یافتن مطالعات مرتبط که در فاصله بین ژانویه 1950 تا آگوست 2015 منتشر شدهاند، انجام گرفت و 679 استناد شناسایی شد. تعداد نه مطالعه شامل 1665 شرکتکننده، وارد مطالعه شد. تعداد شرکتکنندگان در این کارآزماییها از 24 تا 528 نفر بین سالهای 1991 و 2008 و با میانه (median) دوره پیگیری از 2.4 تا 8.3 سال متغیر است. سن شرکتکنندگان از 0 تا بیش از 60 سال بود. شرکتکنندگان در شش مطالعه، افراد بزرگسال بودند و سه مطالعه دیگر شامل هر دو مورد بزرگسالان و کودکان بود. با این حال، در این سه مطالعه، دادههای مربوط به کودکان گزارش نشده است، بنابراین امکان انجام تجزیهوتحلیل زیر‐گروه برای کودکان وجود نداشت. در یک مطالعه که در کشور چین انجام شده بود، هیچ یک از پیامدهای مورد نظر این مرور گزارش نشده بود. منابع مالی این کارآزماییها، عمدتا توسط موسسات یا سازمان ملی تامین شده بود. شرکتکنندگان گروه درمان، درمان نگهدارنده IL‐2 را دریافت کرده و شرکتکنندگان گروه کنترل، هیچ درمان دیگری دریافت نکردند. هیچ مطالعهای که در آن IL‐2 را با شیمیدرمانی نگهدارنده مقایسه کرده باشد یا IL‐2 به همراه شیمیدرمانی نگهدارنده را با شیمیدرمانی نگهدارنده به تنهایی مقایسه کرده باشد، شناسایی نکردیم. شواهد تا آگوست 2015 بهروز است.
نتایج کلیدی
در این مرور دادهها را با توجه به تاثیر IL‐2 بر بقای بدون بیماری (فاصله زمانی از تاریخ بهبودی تا عود لوکمیک یا مرگومیر به هر علتی) و بقای کلی (مدت زمان بین ورود شرکتکنندگان به مطالعه و زمان فوت آنها) در مقایسه با عدم درمان، آنالیز کردیم. هیچ گونه شواهدی برای تفاوت در بقای بدون بیماری یا بقای کلی بین گروه IL‐2 و گروه کنترل نیافتیم. پیامد دیگر در نظر گرفته شده، بقای عاری از رویداد (فاصله زمانی بین تاریخ تصادفیسازی یا ورود به مطالعه تا شکست درمان، عود اول، یا مرگومیر به هر علتی) بود، یافتهها نشان داد که IL‐2 بقای بدون عارضه را افزایش نمیدهد. هیچ یک از مطالعات وارد شده، شامل آنالیز مربوط به مورتالیتی ناشی از درمان یا کیفیت زندگی نبود. علاوه بر این وجود عوارض جانبی مربوط به درمان IL‐2، بررسی شد. نتایج به دست آمده بر اساس شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان داد که عوارض جانبی در شرکتکنندگان دریافت کننده IL‐2 نسبت به عدم درمان، شایعتر است. عوارض جانبی گزارش شده شامل کاهش تعداد پلاکت خون یا تعداد نوتروسیت (neutrocyte)، ضعف، خستگی، تب و عفونت بود. هیچ موردی از مرگومیر مربوط به عوارض جانبی، گزارش نشده بود.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد با توجه به بقای بدون بیماری و بقای بدون عارضه، پائین بود. کیفیت شواهد برای بقای کلی در سطح متوسط و برای عوارض جانبی در سطح بسیار پائین بود.
نتیجهگیری
هیچ گونه شواهدی مبنی بر تفاوت بین گروه نگهدارنده درمان IL‐2 و گروه عدم درمان، از نظر بقای بدون بیماری یا بقای کلی در افراد مبتلا به AML در اولین CR یافت نشد، با این حال، کیفیت شواهد در سطح متوسط یا پائین است و انجام پژوهش بیشتر به احتمال بسیار زیاد، تاثیر مهمی در تخمین یا سطح اطمینان به تخمین به دست آمده خواهد داشت. به نظر میرسد عوارض جانبی در افراد تحت درمان با IL‐2 شایعتر است، اما کیفیت شواهد در سطح بسیار پائین و سطح اطمینان نسبت به تخمینها بسیار نامطمئن است. بنابراین، پیش از آن که بتوان نتیجهگیریهای قطعی در مورد این مسائل به دست آورد، انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شده آیندهنگر بیشتری مورد نیاز است.