بیماران، چه به صورت اورژانس و چه به صورت الکتیو برای محافظت در برابر آسپیراسیون، افزایش فشار داخل جمجمه یا تسهیل در لولهگذاری، اغلب به روش لولهگذاری درون نای با استفاده از القا با توالی سریع (RSI ؛rapid sequence induction) نیاز دارند. به طور سنتی، سوکسینیلکولین به دلیل سرعت تأثیرگذاری و سرعت بالای تأثیرگذاری، پرکاربردترین شلکننده عضلانی برای این منظور بوده است، اما متأسفانه میتواند عوارض جانبی جدی نیز به همراه داشته باشد. استفاده از روکرونیوم برای جایگزین ساختن سوکسینیلکولین جهت لولهگذاری پیشنهاد شده است. این مطالعه مروری بهروز شده کاکرین برای نخستین بار در سال 2003 انتشار یافت و سپس در سال 2008 و اکنون در سال 2005 بهروزرسانی شده است.
تعیین اینکه آیا استفاده از روکرونیوم میتواند شرایط لولهگذاری قابل مقایسهای با استفاده از سوکسینیلکولین حین لولهگذاری RSI ایجاد کند یا خیر.
در بررسی اولیه، پس از بهروزسانی در جون 2007، ما تمام پایگاههای اطلاعاتی را تا مارچ 2000 جستوجو کردیم. این آخرین بهروزرسانی شامل جستوجو در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials (شماره 2؛ 2015))، MEDLINE (از 1966 تا هفته دوم فوریه 2015) و EMBASE (از 1988 تا 14 فوریه 2015) برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) یا کارآزماییهای بالینی و کنترلشده (CCT ؛Controlled Controlled Trials)درباره استفاده از روکرونیوم و سوکسینیلکولین میشود. ما مجلات به زبان خارجی را در مطالعه مروری خود گنجاندیم و منابع مطالعات شناختهشده را برای استناد بیشتر به صورت دستی جستوجو کردیم.
ما هر RCT یا CCT را که در آن مقایسه شرایط لولهگذاری با استفاده از روکرونیوم در برابر استفاده از سوکسینیلکولین برای RSI یا RSI اصلاحشده در هر گروه سنی یا محیط بالینی گزارش شده بود، در مطالعه مروری خود لحاظ کردیم. دوز روکرونیوم حداقل 0.6 میلیگرم/ کیلوگرم و دوز سوکسینیلکولین حداقل یک میلیگرم/ کیلوگرم بود.
دو نویسنده ( ENو DT) به طور مستقل به استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت روششناسی برای جداول «خطر سوگیری (Bias)» پرداختند. ما نتایج به دست آمده را از نرمافزار Review Manager 5 با استفاده از خطر نسبی (RR) همراه با مدل اثرات تصادفی ترکیب کردیم.
در مطالعه مروری بهروزرسانی شده پیشین (2008) تعداد 53 مطالعه بالقوه شناسایی و 37 مورد از آنها برای تجزیه و تحلیل ادغام شدند. در این تازهترین بهروزرسانی، ما 13 مطالعه دیگر را شناسایی کردیم و 11 مورد را در مطالعه مروری گنجاندیم و نتایج حاصل از 50 کارآزمایی را شامل 4151 شرکتکننده خلاصه کردیم. به طور کلی، سوکسینیلکولین برای دستیابی به شرایط عالی لولهگذاری نسبت به روکرونیوم برتر بود (خطر نسبی (RR): 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 0.92؛ 4151 شرکتکننده) و به لحاظ بالینی شرایط لولهگذاری نیز قابلقبول بود (RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 0.99؛ 3992 شرکتکننده؛ 48 کارآزمایی). بروز چشمگیر سوگیری در میان کارآزماییها همراه با ناهمگونی معنادار، کیفیت شواهد برای این نتیجهگیریها را که از بهروزرسانیهای قبلی تغییر نکردهاند، در حد متوسط قرار میدهد. به احتمال زیاد سوکسینیلکولین برای ایجاد شرایط عالی لولهگذاری (انتوباسیون) هنگام استفاده از تیوپنتال بهمثابه عامل القا عمل کرده بود (RR: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 0.88؛ 2302 شرکتکننده؛ 28 کارآزمایی). در بهروزرسانی قبلی، ما به این نتیجه رسیدیم که پروپوفول همراه با سوکسینیلکولین عامل القای برتر است. هیچ گزارشی از بروز عوارض جانبی شدید مشاهده نشد. ما با مقایسه سوکسینیلکولین با 1.2 میلیگرم/ کیلوگرم روکرونیوم هیچ تفاوت آماری را در شرایط لولهگذاری نیافتیم. با این حال، سوکسینیلکولین به لحاظ بالینی برتر بود، زیرا تأثیرگذاری آن مدتزمان کوتاهتری را در برمیگیرد.
سوکسینیلکولین در مقایسه با روکرونیوم در دستیابی به شرایط عالی انتوباسیون (لولهگذاری) و به لحاظ بالینی قابل قبول، بهتر عمل میکند.