بیش از 160 سال است که از گاز اکسید نیتروژن برای القا و تداوم بیهوشی عمومی استفاده میشود. این گاز بهمثابه یک داروی منفرد کاربرد دارد، اما اغلب اوقات بخشی از روشی است که همراه با دیگر گازهای بیهوشی، عوامل داخل وریدی یا هر دوی آنها استفاده شده است. پائین بودن قابلیت حل آن در آب (و در نتیجه کینتیک سریع)، هزینه کم و میزان اندک عوارض قلبیتنفسی، سبب شده تا اکسید نیتروژن پرکاربردترین داروی بیهوشی عمومی شناخته شود. گردآوری شواهد مربوط به اثرات جانبی استفاده از اکسید نیتروژن باعث شده تا بسیاری از متخصصان بیهوشی در استمرار استفاده معمول از آن در بسیاری از اتاقهای عمل ابراز تردید کنند. عوارض جانبی ممکن است ناشی از واکنشهای بیولوژیکی اکسید نیتروژن باشند و همچنین ناشی از این واقعیت که تجویز دوز مؤثر از اکسید نیتروژن که ماده بیهوشکننده نسبتا ضعیفی است، باید در غلظتهای بالا صورت گیرد تا حمل اکسیژن را محدود کند (برای مثال، ترکیب معمول برابر 30٪ اکسیژن با 70٪ اکسید نیتروژن است). عواملی مانند خطر کاهش میزان اکسیژن خون، به خطر افتادن دستگاه ایمنی بدن، شناخت مختلشده (impaired cognition)، عوارض قلبیعروقی بعد از عمل، انسداد روده ناشی از اتساع و احتمال به خطر افتادن دستگاه تنفسی، موجب بروز نگرانی شده است.
تعیین اینکه آیا استفاده از بیهوشی مبتنی بر اکسید نیتروژن منجر به پیامدهای مشابه با بیهوشی بدون استفاده از اکسید نیتروژن در بزرگسالان تحت عمل جراحی میشود یا خیر.
ما کارآزماییهای کنترلشده به ثبت رسیده را در این مراکز جستوجو کردیم: مرکز ثبت کاکرین (CENTRAL؛ شماره 10؛ 2014)، MEDLINE (از 1966 تا 17 اکتبر 2014)، EMBASE (از 1974 تا 17 اکتبر 2014)، وبسایت علمی ویژه مقالات ISI (از 1974 تا 17 اکتبر 2014). همچنین فهرست مقالات مرتبط، مجموعه مقالات کنفرانسها و کارآزماییهای در حال انجام تا 17 اکتبر 2014 را در این وبسایتهای تخصصی جستوجو کردیم: http://clinicaltrials.gov/,http://controlled-trials.com/ و http://www.centerwatch.com.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای را مرور کردیم که در آنها بیهوشی عمومی با استفاده از اکسید نیتروژن، که بخشی از روش بیهوشی مورد استفاده برای القا یا تداوم بیهوشی عمومی (یا هر دو) محسوب میشد، با هر نوع بیهوشی عمومی با استفاده از داروی بیهوشی فرّار یا تداوم بیهوشی مبتنی بر پروپوفول بدون کاربرد اکسید نیتروژن برای بزرگسالان تحت عمل جراحی مقایسه شده بود. پیامد اولیه مورد انتظار ما میزان کشندگی موردی در بیمارستان و پیامد ثانویه عوارض و طول مدت اقامت در بیمارستان بود.
دو نویسنده مطالعه مروری به طور مستقل به ارزیابی کیفیت کارآزماییها و استخراج دادههای مربوط به پیامدها پرداختند. ما برای ترکیب دادهها از روش متاآنالیز (meta-analysis) استفاده کردیم. مقوله ناهمگونی با آزمون مجذور کای (خی دو) و با محاسبه آماره I² مورد بررسی قرار گرفت. هرگاه میزان تناقض برای همه مقایسهها کم بود، از مدل ثابت اثر (fixed-effect model) استفاده کردیم (آمار I² کمتر از 50%)، در غیر این صورت برای اندازهگیری تناقض بالا مدل اثرات تصادفی (random-effects model) را بهکار بردیم. ما با تجزیه و تحلیل زیرگروه به کشف تناقض و تجزیه و تحلیل حساسیت پرداختیم تا این مسئله را ارزیابی کنیم که آیا نتایج به دست آمده، به قدر کافی نیرومند بودند یا خیر. ما کیفیت شواهد مربوط به پیامدهای اصلی را با استفاده از روش درجهبندی یا سیستم توصیهها، ارزیابی، توسعه و ارزیابی (GRADE ؛Grading of Recommendations, Assessment, Development and Evaluation) ارزیابی کردیم.
ما 35 کارآزمایی را با حضور 13872 شرکتکننده بزرگسال مرور کردیم. هفت مطالعه خطر سوگیری (bias) اندکی داشتند. ما هشت مطالعه را در فهرست «انتظار برای طبقهبندی» جای دادیم، زیرا متن کامل آنها در دسترس نبود و برای گنجاندن یا حذف آنها در مرور خود اطلاعات کافی در اختیار نداشتیم. ما دادههای به دست آمده را از 24 کارآزمایی برای سنتز کمّی لحاظ کردیم. نتایج متاآنالیز نشان داد که روشهای مبتنی بر اکسید نیتروژن بروز آتلکتازی ریه را افزایش میدهند (نسبت شانس (OR): 1.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.18 تا 2.10؛ 0.002 = P)، اما هیچ تأثیری بر میزان کشندگی موردی، بروز ذاتالریه، انفارکتوس میوکارد، سکته مغزی، تهوع و استفراغ شدید، ترومبوآمبولی وریدی، عفونت زخم یا طول مدت بستری شدن در بیمارستان نداشتند. تجزیه و تحلیل حساسیت نشان داد که نتایج حاصل از متاآنالیز همگی به جز پیامدهای ذاتالریه و تهوع و استفراغ شدید قوی بودند. در دو کارآزمایی مدتزمان بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) گزارش شده بود، اما دادهها دارای چولگی (انحراف) بودند و به همین علت ادغام نشدند. در هر دو کارآزمایی گزارش شده بود که روشهای مبتنی بر اکسید نیتروژن هیچ تأثیری بر مدت اقامت در ICU ندارند. ما کیفیت شواهد مربوط به دو پیامد (آتلکتازی ریوی و انفارکتوس میوکارد) را در حد بالا، چهار پیامد (میزان کشندگی موردی در بیمارستان، سکته مغزی، ترومبوآمبولی وریدی و طول مدت بستری شدن در بیمارستان) را در حد متوسط و سه پیامد (ذاتالریه، تهوع و استفراغ شدید و میزان عفونت زخم) را در سطح پائین درجهبندی کردیم.
با توجه به شواهد به دست آمده از این مطالعه مروری کاکرین، پرهیز از استفاده از اکسید نیتروژن در شرکتکنندگان دچار عملکرد ریوی ضعیف از قبل، یا در معرض خطر تهوع و استفراغ بعد از عمل، معقول و منطقی به نظر میرسد. از آنجا که هشت مطالعه در انتظار طبقهبندی شدن هستند، ممکن است سوگیری انتخاب در مطالعه مروری نظاممند ما وجود داشته باشد.