تغییرات غیرتهاجمی و کمهزینه در سبک زندگی عموما به وسیله متخصصین سلامت یا آنهایی که با بیاختیاری سروکار دارند، توصیه میشود. به هر حال، این توصیهها به ندرت براساس شواهد مناسب ارائه میشوند.
هدف این مطالعه مروری تعیین اثربخشی برخی مداخلات سبک زندگی خاص (مثل کاهش وزن، تغییرات رژیم غذایی، میزان مایعات، کاهش مصرف نوشیدنیهای کافئیندار، گازدار و الکلی، اجتناب از یبوست، ترک سیگار و فعالیت بدنی) در مدیریت مشکل بیاختیاری ادراری در بزرگسالان است.
ما ثبت تخصصی گروه بیاختیاری در کاکرین (Cochrane Incontinence Group Specialised Register) را که شامل کارآزماییهای شناسایی شده در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) بود، همچنین MEDLINE و MEDLINE in process، جستوجوی دستی مجلات و مجموعه مقالات کنفرانسها (جستوجو تا سوم جولای 2013) و فهرست منابع مقالات مرتبط را جستوجو کردیم. ما نتایج این جستوجوها را به طور کامل در مطالعه مروری خود ترکیب کردیم. ما متعهد به انجام بهروزرسانی جستوجوی ثبت تخصصی شدیم، که اکنون شامل جستوجو در ClinicalTrials.gov و WHO ICTRP در 27 اکتبر 2014 هستند. همچنین مقالات بالقوه متناسبی از این جستوجو در حال حاضر در انتظار طبقهبندی هستند.
مطالعات تصادفیسازی و نیمهتصادفیسازی درباره مداخلات سبک زندگی اجتماعی در مقایسه با عدم درمان، سایر درمانهای محافظهکارانه، یا مداخلات دارویی برای درمان بیاختیاری ادراری در بزرگسالان.
دو نوسنده به طور مستقل کیفیت مطالعات را بررسی کردند و استخراج دادهها را انجام دادند. ما اطلاعات مربوط به عوارض جانبی را از کارآزماییها گردآوری کردیم. زمانی که دادهها مناسب بودند، در یک متاآنالیز (meta-analysis) ترکیب شدند. ما کیفیت شواهد را با استفاده از روش GRADE ارزیابی کردیم.
ما 11 کارآزمایی را برای این مطالعه مروری شامل 5974 شرکتکننده انتخاب کردیم.
چهار کارآزمایی شامل 4701 زن، برنامههای کاهش وزن را با مداخلات کنترلی مقایسه کرده بودند. شواهد با کیفیت پائین از یک کارآزمایی نشان داد که زنان بیشتری، پس از پیگیری برنامههای کاهش وزن، بهبودی را در علائم بیاختیاری در طول شش ماه گزارش کردند (163/214 (76%) در مقابل 49/90 (54%)، خطر نسبی (RR): 1.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.14 تا 1.71)، و این تاثیر در 18 ماه معلق شد (291 شرکتکننده؛ 75% در مقابل 62%؛ RR غیرقابل اندازه گیری؛ سطح معناداری گزارش شده 0.02). هیچ دادهای در مورد درمان با گزارش خود فرد و کیفیت زندگی در دسترس نبود. یکی از کارآزماییهای کاهش وزن شامل 1296 زن، شواهد با کیفیت بسیار پائینی را برای کاهش بیاختیاری ادراری هفتگی پس از 2.8 سال پیگیری برنامه مداخله کاهش وزن در مقایسه با مداخله دارویی برای کاهش وزن گزارش کرد.
سه کارآزمایی شامل 181 زن و 11 مرد، تغییر در میزان دریافتی مایعات را با عدم تغییر مقایسه کردند. شواهد محدودی با کیفیت بسیار پائین نشان دادند که نمره کیفیت زندگی مختص به علائم، زمانی که میزان مایعات دریافتی محدود شود، افزایش مییابد، اگرچه برخی افراد سردرد، یبوست یا تشنگی را گزارش کرده بودند. سه کارآزمایی دیگر هم شامل 160 زن و 9 مرد، کاهش نوشیدنیهای کافئیندار را با عدم تغییر مقایسه کردند، و یک کارآزمایی شامل 42 زن، رژیم غذایی غنی از سویا را با رژیم غذایی عاری از سویا مقایسه کرده بود. بههرحال، رسیدن به هر نتیجهگیری در مورد تاثیر این تغییرات به دلیل محدودیتهای شیوه انجام آن، که باعث شواهد با کیفیت بسیار پائین شده بود، ممکن نبود.
عوارض جانبی به طور نسبی برای تمام مداخلات مطالعه شده، پائین بود.
همه مطالعات انتخابشده در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری (Bias) در تمام پارامترهای سوگیری، به ویژه در پنهانسازی تخصیص بودند. عوامل اصلی برای ما که براساس آنها سطح کیفی شواهد را پائین ارزیابی کردیم، احتمال سوگیری، شواهد غیرمستقیم (کمتر از 12 ماه پیگیری، و اینکه در برخی مطالعات همه شرکتکنندگان در نقطه شروع، بیاختیاری ادراری را گزارش نکرده بودند)، و نتایج غیردقیق و با فاصله اطمینان گسترده، بودند.
مداخلات دیگر مانند کاهش مصرف نوشیدنیهای شیرین گازدار یا نوشیدنیهای رژیمی، کاهش در مصرف الکل، اجتناب از یبوست، ترک سیگار، محدودیت فعالیتهای شدید جسمی، یا کاهش سطوح بالا، یا افزایش سطوح پایین فعالیت بدنی، در این مطالعه مروری، به دلیل نبود شواهدی از کارآزماییهای تصادفیسازی یا شبه تصادفیسازی کنترلشده، بررسی نشد.
شواهد برای تاثیر کاهش وزن بر بیاختیاری ادراری در حال شکلگیری است و باید یک اولویت پژوهشی باشد. به طور کلی، شواهد قابل اعتماد در مورد اینکه آیا مداخلات شیوه زندگی در درمان بیاختیاری ادرار مفید است، ناکافی هستند.