برنامههای غربالگری بهطور بالقوه میتوانند افرادی را شناسایی کنند که در معرض خطر بالای بیماری قلبی عروقی قرار دارند، و موربیدیتی و مورتالیتی ناشی از بیماریهای قلبی عروقی (CVD) را کاهش دهند. با این حال، در حال حاضر شواهد کافی برای نشان دادن مزایای آشکار بالینی یا اقتصادی برنامههای شبهغربالگری نظاممند در مقایسه با ارزیابی تصادفی خطر CVD که به طور گسترده در موقعیت مراقبتهای اولیه انجام میشود، وجود ندارد.
هدف اصلی این مطالعه مروری، ارزیابی اثربخشی، هزینهها و عوارض جانبی درباره ارزیابی نظاممند خطر در مقایسه با ارزیابی تصادفی خطر برای پیشگیری اولیه از CVD بود.
ما پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) را در کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library)، MEDLINE؛ EMBASE در 30 ژانویه 2015، و Web of Science Core Collection و پایگاههای اطلاعاتی دیگر موجود در کتابخانه کاکرین را در 4 دسامبر 2014 جستوجو کردیم. ما همچنین دو پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده و فهرست منابع مقالات مرتبط را جستوجو کردیم. ما هیچگونه محدودیت زبانی اعمال نکردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCTs؛ Randomised Controlled Trials) را انتخاب کردیم که اثرات خطر ارزیابی نظاممند را که به صورت یک برنامه شبهغربالگری، شامل فرآیند انتخاب از پیش تعیین شده افراد تعریف شده، در مقایسه با ارزیابی تصادفی خطر که در محدوده ارزیابی بدون خطر تا یافتن موارد محرک CVD و عوامل خطر مرتبط با آن قرار دارد، بررسی کرده باشند. شرکتکنندگان از بین بزرگسالان سالم از کل جمعیت، از جمله کسانی که در معرض خطر CVD قرار داشتند، انتخاب شدند.
دو نویسنده این مطالعه مروری، بهطور جداگانه مطالعات را انتخاب کردند. یک نویسنده مطالعه مروری، دادهها را استخراج و آنها را از نظر خطر سوگیری (Bias) ارزیابی کرد و نویسنده دوم آنها را بررسی کرد. ما با استفاده از روش درجهبندی GRADE، کیفیت شواهد را ارزیابی و جدول خلاصه یافتهها را آماده کردیم.
9 RCT کامل شده، معیارهای ورود را به مطالعه داشتند، که از بین آنها 4 کارآزمایی به صورت تصادفیسازی خوشهای انجام شده بودند. ما همچنین پنج کارآزمایی در حال انجام را شناسایی کردیم. مطالعات انتخاب شده در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری قرار داشته و با درجهبندی GRADE، از کیفیت پائین یا بسیار پائین برخوردار بودند. طول پیگیری از یک سال در چهار مطالعه، سه سال در یک مطالعه، پنج یا شش سال در دو مطالعه و ده سال در دو مطالعه متفاوت بود. هشت مطالعه، شرکتکنندگانی را از جمعیت عمومی به کار گرفته بودند، اگرچه از نظر محدوده سنی هدف، تفاوت وجود داشت. یک مطالعه اعضای خانواده بیماران قلبی (ارزیابی خطر بالا) را به کار گرفته بود. بین مطالعات از نظر مداخلات دریافت شده در گروه کنترل و مداخله، تفاوت قابلتوجهی وجود داشت. شواهد کافی برای طبقهبندی بر طبق انواع روشهای ارزیابی خطر وجود نداشت.
دادههای محدودی درباره تمام علل مرگومیر (خطر نسبی (RR): 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.92 تا 1.02؛ 3 مطالعه؛ 103571 شرکتکننده؛ 0% = I²؛ شواهد با کیفیت پائین) و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.90 تا 1.11؛ 2 مطالعه؛ 43955 شرکتکننده؛ 0% = I²) موجود است و نشان میدهد که غربالگری تاثیری بر این پیامدها ندارد. دادهها برای ترکیب نقاط پایانی غیرکشنده نیز محدود بود. در مجموع، شواهد نشان میدهد هیچ تفاوتی بین تمام بیماریهای عروق کرونر قلبی (RR: 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.07؛ 4 مطالعه؛ 5 مقایسه؛ 110168 شرکتکننده؛ 0% = I²؛ شواهد با کیفیت پائین)، بیماریهای عروق کرونر قلبی غیرکشنده (RR: 0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.09؛ 2 مطالعه؛ 43955 شرکتکننده؛ 39% = I²)، سکته مغزی کامل (RR: 0.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.90 تا 1.10؛ 2 مطالعه؛ 79631 شرکتکننده؛ 0% = I²؛ شواهد با کیفیت پائین) و سکته مغزی غیرکشنده (RR: 1.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 1.47؛ 1 مطالعه؛ 20015 شرکتکننده) وجود ندارد.
به طور کلی، به نظر میرسد ارزیابی نظاممند خطر منجر به سطح کلی پایینتر کلسترول (میانگین تفاوت (MD): 0.11 - میلیمول بر لیتر (mmol/l)؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17 - تا 0.04 - ؛ 6 مطالعه؛ 7 مقایسه؛ 12591 شرکتکننده؛ 57% = I2؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، فشار خون سیستولیک پایینتر (MD: 3.05 - میلیمتر جیوه (mmHg)؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.84 - تا 1.25 - ؛ 6 مطالعه؛ 7 مقایسه؛ 12591 شرکتکننده؛ 82% = I2؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و فشار خون دیاستولیک پایینتر (MD: 1.34 - میلیمتر جیوه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.76 - تا 0.93 - ؛ 6 مطالعه؛ 7 مقایسه؛ 12591 شرکتکننده؛ 0% = I2؛ شواهد با کیفیت پائین) میشود. یک مطالعه عوارض جانبی را ارزیابی کرد و هیچ تفاوتی در روانپریشی طی پنج سال (1126 نفر) نشان نداد.
نتایج به دست آمده، به دلیل ناهمگونی بین کارآزماییها از نظر جذب شرکتکنندگان، مداخلات و مدت زمان پیگیری، محدود شدهاند. دادههای محدود شده نشان میدهند که ارزیابی نظاممند خطر برای CVD، تاثیر آماری معنیداری بر نقاط پایانی بالینی ندارد. شواهد اندکی نشان میدهد که ارزیابی نظاممند خطر CVD ممکن است تعدادی اثرات مطلوب بر عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی داشته باشد. تکمیل پنج کارآزمایی در حال انجام به پایه شواهد اضافه خواهد شد.