کلستاز داخل کبدی دوران بارداری (intrahepatic cholestasis of pregnancy)، یک اختلال کبدی مختص به بارداری است و احتمالا با عوارض جانبی شدید جنینی ارتباط دارد. غلظت اسیدهای صفراوی توتال سرم (TSBA)، به تنهایی یا همراه با آمینوترانسفرازهای سرم (serum aminotransferases)، بیشترین نشانگرهای زیستی مورد استفاده برای تشخیص کلستاز داخل کبدی دوران بارداری در طبابت بالینی هستند. پروفایل اسید صفراوی سرم متشکل از اسیدهای صفراوی اولیه یا ثانویه کونژوگه شده یا غیرکونژوگه شده، ممکن است اطلاعات اختصاصیتری از بیماری فراهم کند.
ارزیابی و مقایسه دقت تشخیصی اسیدهای صفراوی توتال سرم یا پروفایل اسید صفراوی سرم یا هر دو، بهطور مستقل یا همراه با یکدیگر، برای تشخیص کلستاز داخل کبدی دوران بارداری در زنان باردار مبتلا به خارش. تعریف مقادیر نقاط برش (cut‐off) مطلوب برای اجزای پروفایل اسید صفراوی سرم جهت بررسی منابع احتمالی ناهمگونی.
ما در پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین، پایگاه ثبت مطالعات دقت تست تشخیصی گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین، کتابخانه کاکرین؛ MEDLINE Ovid؛ Embase Ovid؛ Science Citation Index Expanded؛ نمایهنامه استنادی مقالات کنفرانسها – Science؛ BIOSIS؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature؛ دو بانک اطلاعاتی چینی (CKNI، VIP)؛ Latin American and Caribbean Health Sciences Literature (LILACS)؛ Scientific Electronic Library Online (SciELO)؛ جستوجوی شواهد: سلامت و مراقبت اجتماعی توسط مؤسسه ملی سلامت و تعالی مراقبت (NICE)، کتابخانه سلامت باروری (RHL) سازمان جهانی بهداشت (WHO) و بانک اطلاعاتی TRIP جستوجو کردیم. جدیدترین تاریخ جستوجو 6 می 2019 بود. ما منابع بیشتری را از طریق جستوجوی دستی در منابع مقالات، متاآنالیزها (meta‐analyses) و دستورالعملهای مبتنی بر شواهد بازیابیشده از بانکهای اطلاعاتی کامپیوتریشده، پایگاههای ثبت کارآزمایی آنلاین و منابع خاکستری از طریق OpenSIGLE، سرویس ملی اطلاعات فنی (NTIS)، پایاننامهها و تزهای پروکوئست و آدرسدهی به تزها (Index to Theses) در بریتانیای کبیر و ایرلند شناسایی کردیم.
مطالعات آیندهنگر یا گذشتهنگر تشخیصی مورد-شاهدی یا مقطعی (cross‐sectional)، صرفنظر از تاریخ انتشار، قالب و زبان که دقت تشخیصی اسیدهای صفراوی توتال سرم (TSBA) یا اجزای پروفایل اسید صفراوی سرم را برای تشخیص کلستاز داخل کبدی دوران بارداری در زنان باردار مبتلا به خارش از هر سن یا قومیت در هر شرایط بالینی، بررسی کردند.
ما مطالعات را با خواندن عناوین، چکیدهها یا متنهای کامل و ارزیابی تحقق معیارهای ورود به مطالعه ما، انتخاب کردیم. ما برای درخواست دادههای گمشده یا دادههای مجزای شرکتکنندگان به نویسندگان اصلی ایمیل زدیم. ما با استخراج اطلاعات از هر مطالعه وارد شده، جداول دو-در-دو را برای هر مطالعه اولیه و برای همه آزمونهای شاخص مورد نظر ساختیم. ما حساسیت و اختصاصیت را با 95% فاصله اطمینان (CI) برآورد کردیم. ما دادهها را در نمودارهای انباشت (forest plots) مزدوج ارائه کردیم که نشاندهنده حساسیتها و اختصاصیتهای هر مطالعه هستند و ما مطالعات را در فضای منحنی عملیاتی دریافتکننده (ROC) ترسیم کردیم. ما متاآنالیزها را با اتخاذ مدل خلاصهسازی سلسله مراتبی ROC (HSROC) یا مدل دومتغیره برای متاآنالیز دادهها اجرا کردیم. ما مقایسههای غیرمستقیم آزمونهای شاخص بررسیشده را از طریق افزودن آزمونهای شاخص به عنوان متغیرهای کمکی برای مدلهای دومتغیره یا HSROC انجام دادیم. ما تجزیهوتحلیل ناهمگونی و حساسیت را در مطالعات ارزیابیکننده دقت TSBA اجرا کردیم. ما از Review Manager 5 (RevMan 5) و نرمافزار آماری SAS، نسخه 9.4 (SAS Institute Inc؛ Cary؛ NC؛ USA)، جهت انجام همه تجزیهوتحلیلهای آماری استفاده کردیم. ما از دامنههای QUADAS‐2 برای ارزیابی خطر سوگیری (bias) مطالعات وارد شده استفاده کردیم.
جستوجوی ما شامل 5073 منبع بود، اما در پایان فرآیند انتخاب ما، فقط 16 مطالعه واجد شرایط ورودی مرور بودند. نه مورد از آنها دادههای مجزای شرکتکنندگان را ارائه کرده بودند. ما فقط اطلاعات مربوط به TSBA، اسید کولیک (CA)، اسید گلیکوکولیک (GCA)، کنودزوکسیکولیک اسید (CDCA) و CA/CDCA را آنالیز کردیم؛ زیرا آزمونهای شاخص برنامهریزیشده باقیمانده در مطالعات اندکی ارزیابی شدند. فقط یک مطالعه دارای خطر سوگیری پایین در همه چهار دامنه QUADAS‐2 بود. دامنههای دارای بیشترین سوگیری، عبارت بودند از دامنههای نمونهبرداری بیمار و استاندارد مرجع. هنگامی که همه مطالعات را با محدودیت 10 mol/Lµ در نظر گرفتیم، حساسیت کلی TSBA از 72.0 تا 0.98 و اختصاصیت از 0.81 تا 0.97 متفاوت بود. بعد از تجزیهوتحلیل حساسیت بدون مطالعات مورد-شاهدی، حساسیت TSBA از 0.48 تا 0.66 و اختصاصیت از 0.52 تا 0.99 گزارش شد. بعد از تجزیهوتحلیل حساسیت بدون مطالعاتی که در آنها TSBA بخشی از استاندارد مرجع بود، حساسیت TSBA از 0.49 تا 0.65 و اختصاصیت از 0.53 تا 0.99 متفاوت بود. ما برآوردهای دقت کلی را برای برخی اجزای اسیدهای صفراوی سرم (CA؛ GCA؛ CDCA و CA/CDCA) مبهم و غیردقیق یافتیم؛ چراکه CI برای حساسیت و اختصاصیت بسیار وسیع یا غیرقابل محاسبه بود. مقایسههای غیرمستقیم بین اجزای پروفایل اسید صفراوی سرم و TSBA از لحاظ آماری معنادار نبودند. هیچکدام از تجزیهوتحلیلهای انجامشده به غیر از زمانبندی ارزیابی TSBA (شروع علائم، مقدار حداکثری میان ارزیابیهای چندگانه، زایمان) از نظر آماری قابلتوجه اما بدون نتایج مرتبط از نظر بالینی بودند. ما نتوانستیم دقت تشخیصی ترکیبات آزمونهای شاخص را تجزیهوتحلیل کنیم؛ زیرا هیچیک از مطالعات انتخابی آنها را انجام نداده و تعداد مطالعات منتخب کم بودند.
خطر سوگیری کلی بالا، نگرانی موجود در مورد کاربرد این نتایج در طبابت بالینی و ناهمگونی زیاد نتایج در مطالعات وارد شده، از انجام توصیهها و رسیدن به نتیجهگیریهای قطعی در زمان کنونی جلوگیری میکند. بنابراین ما هیچ شواهد متقاعدکنندهای را برای توصیه یا رد استفاده معمول از هر کدام از این آزمایشها در طبابت بالینی نیافتیم. تا به امروز، ممکن است در دقت تشخیصی TSBA برای کلستاز داخل کبدی بارداری مبالغه شده باشد. مطالعات بسیار اندکی برای امکان برآورد دقیق دقت اجزای پروفایل اسید صفراوی سرم وجود داشتند. انجام تحقیقات بالینی اولیه بیشتر الزامی است. ما نیاز به مطالعات تشخیصی هم فاز 2 و هم فاز 3 داریم.