تصمیمگیریها در زمینه پزشکی بالینی میتواند با چالشهای اخلاقی همراه باشد. مداخلات اخلاقی موردی (بهعنوان مثال کمیته اخلاقی، تعمق در مسائل اخلاقی) تعارضات اخلاقی را که در چارچوب مراقبت از بیماران رخ میدهند، شناسایی و تجزیهوتحلیل میکنند. مداخلات اخلاقی موردی، دربرگیرنده متخصصان اخلاق، متخصصان مختلف سلامت، همچنین بیمار و خانواده وی هستند. هدف، حمایت از تصمیمگیری در طبابت بالینی است. این مرور سیستماتیک، شواهد موجود بهدست آمده را از مطالعات کنترلشده در زمینه اثربخشی مداخلات اخلاقی موردی، گردآوری و مورد ارزیابی دقیق قرار داد.
تعیین اینکه آیا مداخلات اخلاقی موردی منجر به کاهش تعارض در تصمیمگیری یا دیسترس اخلاقی افراد درگیر در یک تضاد اخلاقی در طبابیت بالینی میشود یا خیر؛ بهبود مشارکت بیمار در تصمیمگیری و کیفیت بالاتر زندگی در بیماران بزرگسال. تعیین موثرترین مدلهای مداخلات اخلاقی موردی و تجزیهوتحلیل استفاده و مناسب بودن پیامدها در مطالعات تجربی.
ما پایگاههای اطلاعات الکترونیکی زیر را برای یافتن مطالعات اولیه تا سپتامبر 2018 جستوجو کردیم: CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture و PsycINFO. ما همچنین CDSR و DARE را برای یافتن مرورهای مرتبط جستوجو کردیم. علاوهبراین، ما Clinicaltrials.gov، پورتال جستوجوی پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی را جستوجو کردیم و جستوجوی منابع استنادی را برای یافتن تمام مطالعات واردشده در ISI WEB of Science انجام دادیم. ما همچنین به جستوجو در منابع مطالعات واردشده پرداختیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی شده، کارآزمایی غیرتصادفیسازی شده، مطالعات کنترلشده قبل و بعد و مطالعات سری زمانی منقطع را وارد کردیم که مداخلات اخلاقی موردی را با مراقبت معمول یا کنترل فعال به هر زبانی مقایسه کردند. جمعیت واردشده شامل بیماران بزرگسال بود. با این حال، مطالعاتی با جمعیت مختلط متشکل از بزرگسالان و کودکان، در صورتی وارد شدند که یک تجزیهوتحلیل زیرگروه یا حساسیتی (یا هر دو) برای جمعیت بزرگسال انجام شده باشد.
ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین و گروه مرور عملکرد مؤثر و سازماندهی مراقبت در کاکرین استفاده کردیم. ما از متاآنالیز مبتنی بر یک مدل اثرات تصادفی برای هزینههای درمان و تجزیهوتحلیل ساختاریافته برای پیامدهای باقیمانده استفاده کردیم، زیرا این موارد بهطور ناهمگونی گزارش شده بودند. ما از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی قطعیت شواهد استفاده کردیم.
ما چهار کارآزمایی تصادفیسازی شده را که در شش مقاله منتشر شده بودند، وارد کردیم. تاریخ انتشار بین سالهای 2000 تا 2014 بود. سه مطالعه در ایالات متحده و یک مطالعه در تایوان انجام شده بود. تمام مطالعات در بخشهای مراقبت ویژه انجام شدند و شامل 1165 بیمار بودند. ما مطالعات واردشده را در معرض خطر متوسط یا بالای سوگیری (bias) قضاوت کردیم. با توجه به ویژگی متنوع مداخلات و تعداد اندک مطالعات، مقایسه اثربخشی روشهای مختلف مداخله امکانپذیر نبود. مطالعات واردشده، پیامدهای اصلی را بهطور مستقیم اندازهگیری نکردند. همه مطالعات بودجه مالی عمومی دریافت کردند و یک مطالعه از منابع مالی خصوصی حمایت مالی دریافت کرد.
ما دو مدل را از مداخلات اخلاقی موردی شناسایی کردیم: مشاوره اخلاقی فعال و مبتنی بر درخواست. سه مطالعه، مشاوره اخلاقی فعال را ارزیابی کردند (1103 = n) که یک مطالعه از این میان، یافتههای مربوط به معیار پیامد کلیدی را گزارش کرد. این مطالعات، دادههای مربوط به تعارض در تصمیمگیری، دیسترس اخلاقی شرکتکنندگان در مداخلات اخلاقی موردی، دخالت بیمار در تصمیمگیری، کیفیت زندگی یا شایستگی اخلاقی برای مشاوره اخلاقی فعال را گزارش نکردند. یک مطالعه، رضایت از مراقبت را در مقیاس 5 نقطهای لیکرت (Likert) (1 = پایینترین رتبه، 5 = بالاترین رتبه) ارزیابی کرد. ارائهدهندگان مراقبتهای سلامت (پرستاران و پزشکان؛ 365 = n) ارزش 4 یا 5 را برای 81.4% در گروه کنترل و 86.1% در گروه مداخله ثبت کردند (0.05 < P). بیماران یا همراهان آنها (275 = n) ارزش 4 یا 5 را برای 83.6% در گروه کنترل و 74.8% در گروه مداخله ثبت کردند (0.05 < P). مشخص نیست که آیا مشاوره اخلاقی فعال منجر به رضایت بالا از مراقبت میشود یا خیر، زیرا قطعیت شواهد بسیار پایین بود.
یک مطالعه، مشاوره اخلاقی مبتنی بر درخواست را ارزیابی کرد (62 = n). این مطالعه بهطور غیرمستقیم با ارزیابی اجماع در مورد مراقبت از بیمار، تعارض را در تصمیمگیری اندازهگیری کرد. این خطر (افزایش در اجماع، کاهش در تعارض تصمیمگیری) بهعنوان نتیجه مداخله، 80% افزایش یافت. خطر نسبی 0.20 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 تا 0.46؛ 0.01 > P). مشخص نبود که آیا مشاوره اخلاقی مبتنی بر درخواست، تعارض را در تصمیمگیری کاهش میدهد، زیرا قطعیت شواهد بسیار پایین بود. این مطالعه، دادههای مربوط به دیسترس اخلاقی شرکتکنندگان در مداخلات اخلاقی موردی، دخالت بیمار در تصمیمگیری، کیفیت زندگی، یا شایستگی اخلاقی یا رضایت از مراقبت را برای مشاوره اخلاقی مبتنی بر درخواست گزارش نکرد.
با توجه به عدم قطعیت شواهد بهدست آمده از مطالعات واردشده در این مرور، نمیتوان اثربخشی مداخلات اخلاقی موردی را با قطعیت تعیین کرد. اثربخشی مداخلات اخلاقی موردی باید با توجه به پیامدهای گزارش شده در این مرور سیستماتیک بررسی شود. علاوهبراین، برای شناسایی و اندازهگیری پیامدهای منعکس کننده اهداف انواع مداخلات اخلاقی، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.