این نسخه بهروز شده شامل سه RCT جدید، مجموعا 45 مورد در کل، شامل 66,625 شرکتکننده، با میانگین سنی 66 سال است. بسیاری از شواهد برای پیامدهای کلیدی ما تحت سلطه تعداد کمی از RCTهای بزرگ در معرض خطر کم برای بیشتر منابع سوگیری است. عدم تعادل در داروهای خط دوم آنتیهیپرتانسیو اضافه شده در برخی از مطالعات به اندازه کافی برای ما مهم بوده که کیفیت شواهد را کاهش دهیم.
پیامدهای اولیه عبارت بودند از مرگومیر به هر علتی، استروک کشنده و غیر‐کشنده، انفارکتوس میوکارد (MI) کشنده و غیر‐کشنده، نارسایی احتقانی قلب (CHF) کشنده و غیر‐کشنده که نیازمند بستری شدن هستند، مجموع حوادث قلبیعروقی (CV) (استروک کشنده و غیر‐کشنده، MI کشنده و غیر‐کشنده، CHF کشنده و غیر‐کشنده که نیازمند بستری شدن هستند) و نارسایی کلیوی مرحله آخر (ESRF). پیامدهای ثانویه عبارت بودند از فشار خون سیستولیک (systolic blood pressure; SBP)، فشار خون دیاستولیک (diastolic blood pressure; DBP) و ضربان قلب (heart rate; HR).
در مقایسه با مسدود کنندههای کانال کلسیم (calcium channel blockers; CCBs) خط اول، ما شواهدی را با قطعیت متوسط یافتیم که مهار کنندههای RAS خط اول، نارسایی قلبی (HF) را کاهش داد (35,143 شرکتکننده در 5 RCT؛ خطر نسبی (RR): 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 0.90؛ کاهش خطر مطلق (ARR): %1.2) و استروک را افزایش دادند (34,673 شرکتکننده در 4 RCT؛ RR: 1.19؛ 95% CI؛ 1.08 تا 1.32؛ افزایش خطر مطلق (ARI): %0.7). شواهدی با قطعیت متوسط نشان دادند که مهار کنندههای RAS خط اول و CCBها خط اول تفاوتی را برای مرگومیر به هر علتی (35,226 شرکتکننده در 5 RCT؛ RR: 1.03؛ 95% CI؛ 0.98 تا 1.09)، کل حوادث CV (35,223 شرکتکننده در 6 RCT؛ RR: 0.98؛ 95% CI؛ 0.93 تا 1.02) و کل MI (35,043 شرکتکننده در 5 RCT؛ RR: 1.01؛ 95% CI؛ 0.93 تا 1.09) ایجاد نمیکنند. شواهدی با قطعیت پائین پیشنهاد میکنند که آنها تفاوتی را برای ESRF ایجاد نمیکنند (19,551 شرکتکننده در 4 RCT؛ RR: 0.88؛ 95% CI؛ 0.74 تا 1.05).
در مقایسه با تیازیدهای خط اول، ما شواهدی را با قطعیت متوسط یافتیم که نشان میدهند مهار کنندههای RAS خط اول، HF (24,309 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 1.19؛ 95% CI؛ 1.07 تا 1.31؛ ARI: %1.0) و استروک (24,309 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 1.14؛ 95% CI؛ 1.02 تا 1.28؛ ARI: %0.6) را افزایش میدهند. شواهدی با قطعیت متوسط نشان داد که مهار کنندههای RAS خط اول و تیازیدهای خط اول، تفاوتی را در مرگومیر به هر علتی (24,309 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.94 تا 1.07)، کل حوادث CV (24,379 شرکتکننده در 2 RCT؛ RR: 1.05؛ 95% CI؛ 1.00 تا 1.11) و کل MI (24,379 شرکتکننده در 2 RCT؛ RR: 0.93؛ 95% CI؛ 0.86 تا 1.01) ایجاد نمیکنند. شواهدی با قطعیت متوسط پیشنهاد میکنند که آنها تفاوتی را در ESRF ایجاد نمیکنند (24,309 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 1.10؛ 95% CI؛ 0.88 تا 1.37).
در مقایسه با بتا‐بلاکرهای خط اول، شواهدی با قطعیت پائین پیشنهاد میکنند که مهار کنندههای RAS خط اول، کل حوادث CV (9239 شرکتکننده در 2 RCT؛ RR: 0.88؛ 95% CI؛ 0.80 تا 0.98؛ ARI: %1.7)، و استروک (9193 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 0.75؛ 95% CI؛ 0.63 تا 0.88؛ ARI: %1.7) را کاهش میدهند. شواهدی با قطعیت پائین پیشنهاد میکنند که مهار کنندههای RAS خط اول و بتا‐بلاکرهای خط اول تفاوتی را از نظر مرگومیر به هر علتی (9193 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.78 تا 1.01)، HF (9193 شرکتکننده در 1 RCT؛ RR: 0.95؛ 95% CI؛ 0.76 تا 1.18) و کل MI (9239 شرکتکننده در 2 RCT؛ RR: 1.05؛ 95% CI؛ 0.86 تا 1.27).
مقایسههای فشار خون بین مهار کنندههای RAS خط اول و دیگر کلاسهای خط اول، هیچ تفاوت یا تفاوتهای کوچکی را نشان نمیدهند که لزوما با تفاوتها در پیامدهای موربیدیتی همبستگی داشته باشند.
هیچ اطلاعاتی در مورد حوادث جانبی غیر‐کشنده وجود ندارد، چرا که هیچ کدام از این کارآزماییها این پیامد را گزارش نکردهاند.