پیشینه
ویروس هپاتیت C (یا hepatitis C virus; HCV) ویروسی است که کبد را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری معمولا توسط سوء مصرف مواد مخدر تزریقی، ترانسفیوژن خون آلوده، شیوههای غیر‐بهداشتی خالکوبی، تماس با خون آلوده به HCV و رابطه جنسی بدون محافظت منتقل میشود. عفونت حاد HCV دورهای است که درون شش ماه عفونت را پوشش میدهد. در حالی که برخی افراد بعد از عفونت حاد HCV، ویروس را پاک میکنند، ویروس در بقیه افراد باقی میماند. این وضعیت، عفونت مزمن HCV نامیده میشود و ممکن است موجب بروز مشکلات عمده سلامت مانند خستگی مفرط و نارسایی کبد شود که منجر به استفراغ خونی، گیجی و مرگومیر میشود. بهطور کلی، تخمین زده میشود که 160 میلیون نفر در سراسر جهان (2% تا 3% از جمعیت جهان) دچار عفونت مزمن HCV هستند. برای عفونت حاد HCV تعدادی از درمانهای دارویی به کار رفته است. بهترین راه درمان عفونت حاد HCV مشخص نیست. ما به دنبال حل این مساله از طریق جستوجو برای مطالعات موجود در این زمینه بودیم. همه کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده (مطالعات بالینی در آن افراد بهصورت تصادفی به یکی از دو یا چند گروه مداخله تقسیم میشوند) را وارد کردیم که نتایج آنها تا اپریل 2016 گزارش شده بودند. فقط کارآزماییهایی را در نظر گرفتیم که در آن شرکتکنندگان قبلا تحت پیوند کبد قرار نگرفته بودند و آنهایی که به دلیل عفونتهای ویروسی دیگر مبتلا به بیماریهای کبد نبودند. جدا از استفاده از روشهای استاندارد کاکرین که مقایسه فقط دو مداخله را در یک زمان (مقایسه مستقیم) مجاز میکند، ما برنامهریزی کردیم تا از روش پیشرفتهای استفاده کنیم که امکان مقایسه بسیاری از مداخلههای متفاوت را بهطور جداگانه در کارآزماییها (متاآنالیز شبکهای) فراهم سازد. با این حال، به دلیل ماهیت اطلاعات موجود، نمیتوانستیم تعیین کنیم که نتایج متاآنالیز شبکه قابل اعتماد هستند یا خیر. بنابراین، از متدولوژی استاندارد کاکرین استفاده کردیم.
ویژگیهای مطالعه
ما 10 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده را شناسایی کردیم که واجد شرایط ورود به مرور ما بودند. نه کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده (467 شرکتکننده) اطلاعاتی را برای یک یا چند معیار (پیامدها) ارائه کردند. مداخلات اصلی به مقایسه فرمهای وارد شده مختلف از اینترفرون (interferon) (پروتئینی که در واکنش به عفونت ویروسی ترشح میشوند)، با نام اینترفرون‐آلفا بهتنهایی، اینترفرون‐بتا بهتنهایی، اینترفرون‐آلفا پگیله شده بهتنهایی، اینترفرون‐آلفا پگیله شده بهعلاوه ریباویرین (ribavirin) (داروی ضد‐ویروسی دیگر)، یک واکسن به نام MTH‐68/B که از ویروس متفاوتی ساخته شده است، در برابر عدم مداخله پرداخته بودند. هیچ یک از کارآزماییها به مقایسه ضد‐ویروسهای با اثر مستقیم (آخرین گزینه برای درمان عفونت HCV) در برابر دارونما یا سایر مداخلات نپرداخته بودند. میانگین دوره پیگیری در این کارآزماییها از شش ماه تا سه سال متغیر بود.
منابع تامین مالی مطالعه
چهار مورد از 10 کارآزمایی (40%) کمکهای مالی یا دیگر کمکها را از شرکتهای داروسازی دریافت کردند که یافتههای این پژوهش برای آنها مزیت خواهد داشت؛ منبع تامین مالی در پنج کارآزمایی (50%) موجود نبود و منبع مالی یک کارآزمایی (10%) توسط یک بیمارستان تامین شد.
کیفیت شواهد
همه کارآزماییها در معرض خطر بالای سوگیری (bias) و کیفیت کلی شواهد بسیار پائین بود. این به این معنی است که امکان اخذ نتیجهگیری نادرست از مزایایی که بیش از اندازه تخمین زده میشوند یا آسیبهایی که کمتر از اندازه تخمین زده میشوند، از یک مداخله یا دیگری، به دلیل روش انجام کارآزماییها، وجود دارد.
نتایج کلیدی
هیچ موردی از مرگومیر در کمتر از یک سال پس از درمان در هر گروهی از هر کارآزمایی دیده نشد، به جز برای یک کارآزمایی که در آن یک شرکتکننده در اینترفرون‐آلفا پگیله شده بهعلاوه ریباویرین فوت کرد (1.95: %1.1). در کارآزماییهایی که در آن شرکتکنندگان بیش از یک سال پیگیری شدند، دیگر هیچ موردی از مرگومیر گزارش نشد. تعداد عوارض جدی در گروه اینترفرون‐آلفا پگیله شده بهعلاوه ریباویرین در مقایسه با اینترفرون‐آلفا بیشتر بود. درصد افراد با هر گونه عوارضی در گروه اینترفرون‐آلفا و اینترفرون‐بتا در مقایسه با عدم مداخله، بیشتر بود. هیچ یک از کارآزماییها کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، پیوند کبد، نارسایی کبد، آسیب شدید کبدی یا سرطان کبد را گزارش نکردند. درصد افرادی که در آنها ویروس تا شش ماه بعد از پایان درمان باقی مانده بود، در گروه اینترفرون‐آلفا کمتر از گروه عدم مداخله بود. هیچ شواهدی دال بر تفاوتها بین گروهها برای تمام مقایسههای باقیمانده وجود نداشت. عدم قطعیت قابل توجهی در مورد اندازه و جهت نتایج وجود داشت و کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده با کیفیت بالا مورد نیاز است.