سوال مطالعه مروری
شواهد موجود را در زمینه استفاده از نمونههای حاصل از برونکوسکوپی به منظور تصمیمگیری درباره چگونگی درمان عفونتهای ریوی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک مرور کردیم.
پیشینه
مشکلات تنفسی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک عمدتا در اثر عفونتهای ریوی است. رشد میکروبهایی از نمونههای مخاط که بیمار با سرفه از راههای هوایی تحتانی به سمت بالا میآورد، به پزشکان اجازه میدهد به سرعت علت عفونت را تشخیص دهند و درمان را شروع کنند. اگر افراد نتوانند موکوس را با سرفه بالا بیاورند، میتوان از سوآب گلو برای شناسایی علت عفونت در راه هوایی تحتانی استفاده کرد، اما این روش، قابل اطمینانترین روش نیست.
متخصصان بالینی حین برونکوسکوپی، راههای هوایی تحتانی را با یک لوله بلند و منعطف که در سرش یک لامپ و دوربین قرار دارد، مشاهده میکنند؛ آنها همچنین میتوانند موکوس نیز جمعآوری کنند. برای برونکوسکوپی نیاز است که بیمار آرام شده (sedate) یا تحت بیهوشی عمومی قرار گیرد. ما نمیدانیم درمان بر اساس نمونههای گرفته شده حین برونکوسکوپی، بهتر از درمان براساس نمونههای سواب گلو هستند یا خیر. این یک نسخه بهروز از مروری است که در حال حاضر منتشر شده است.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 10 اپریل 2018.
ویژگیهای مطالعه
برای این مطالعه افراد را در هر سنی جستوجو کردیم، اما این مرور فقط شامل یک مطالعه میشود که در آن 170 کودک مبتلا به فیبروز سیستیک با سن کمتر از شش ماه شرکت کرده و این کودکان کاملا بهطور کاملا تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه بر اساس نمونههای گرفته شده از برونکوسکوپی و به یک گروه بر اساس نمونههای حاصله از گلو آنتیبیوتیک داده شد. پژوهشگران پیامدها را در سن پنج سالگی ارزیابی کردند. در مجموع 157 کودک، مطالعه را کامل کردند.
نتایج کلیدی
این مطالعه هیچ تفاوتی را بین گروهها از لحاظ عملکرد ریوی، وزن، شاخص توده بدنی یا امتیاز محاسبه شده با CT scan ریهها در پنج سالگی نشان نداد. هیچ تفاوتی در تعداد کودکان در هر گروه از لحاظ عفونت با سودوموناس (Pseudomonas) آئوروژینوزا (aeruginosa) در پنج سالگی یا در پیگیری سالیانه یا هر چند وقت یک بار کودک نشانههای تنفسی را بروز میدهد، مشاهده نشد. کودکان در گروه برونکوسکوپی بیشتر در بیمارستان بستری شدند اما طول مدت بستریشان کلا کمتر از گروه دیگر بود. هیچ تفاوتی در کل هزینههای مراقبت بین دو گروه وجود نداشت.
عوارض جانبی که حین و بعد از برونکوسکوپی گزارش داده شد، جدی نبودند؛ شایعترین عارضه جانبی افزایش سرفه بود (در یک سوم کودکان).
در حال حاضر، شواهد کافی برای حمایت از استفاده منظم از برونکوسکوپی برای تشخیص و درمان عفونتهای ریوی در کودکان مبتلا به فیبروز سیستیک وجود ندارد.
کیفیت شواهد
شواهد فقط به یک مطالعه با طراحی خوب، محدود میشود. کیفیت کلی شواهد، پائین (برای اکثر پیامدها) تا متوسط (برای نمره CT با رزولوشن بالا و تجزیهوتحلیل هزینه مراقبت) بود. محدودیتهای کیفیت به این دلیل بود که تعداد کودکانی که در این مطالعه شرکت کردند، از آنچه که متخصصان آمار برای نشان دادن نتایج واقعی برای بعضی پیامدها نیاز داشتند، کمتر بودند. به دلیل اینکه درمان اولین عفونت با سودوموناس آئوروژینوزا بسیار موفق است، مطالعات بیشتر و بزرگتری برای تشخیص تفاوتهای جزئی بین گروهها مورد نیاز است. اما انجام چنین مطالعات بزرگی بسیار مشکل است. همچنین، مطالعه فقط شامل کودکان کمسن بودند و ما نمیدانیم که نتایج در گروههای سنی دیگر هم به همین صورت باشند.