بیش از 70 میلیون نفر را در سراسر جهان مبتلا به گلوکوم هستند، که حدود 10% از آنان مبتلا به نابینایی دوطرفه هستند، و آن را تبدیل به عامل اصلی نابینایی غیرقابل بازگشت در جهان کرده است. در بیماران مبتلا به گلوکوم پیشرفته یا افرادی که در آنها درمان پزشکی بدون دستیابی به کنترل مناسب فشار داخل چشم (IOP) با شکست مواجه شده، ترابکولکتومی (trabeculectomy) (جراحی فیلتراسیون گلوکوم که در آن یک اوستیوم (ostium) در داخل اتاق قدامی در زیر فلپ اسکرال با ضخامت جزئی ایجاد میشود تا امکان خروج آب را از اتاق قدامی به داخل فضای زیرپوستی از طریق ایجاد یک فیلترینگ تاولی شکل فراهم سازد) و عمل جراحی شانت آبی برای موارد پیچیدهتر و مقاومتر، بهعنوان درمانهای اصلی باقی ماندهاند. تکثیر بافت فیبری اطراف یک شانت آبی کارگذاریشده میتواند دیفیوژن هومور آبی را مسدود کند. میتومایسین C (MMC) یکی از دو داروی ادجوانت آنتیفیبروتیک معمول مورد استفاده در حین عمل جراحی شانت آبی است که برای جلوگیری از تکثیر بافت فیبروس استفاده میشود. با این حال، اثربخشی و ایمنی استفاده از MMC هنگام عمل، در طول عمل جراحی شانت آبی ثابت نشده است.
ارزیابی اثربخشی و ایمنی MMC در مقابل عدم استفاده از MMC که در حین عمل جراحی شانت آبی برای کاهش IOP در گلوکوم اولیه و ثانویه استفاده میشود.
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane central register of controlled trails) (شامل ثبت کارآزماییهای گروه چشم و بینایی در کاکرین) (شماره 2، 2018)؛ Ovid MEDLINE؛ Embase.com؛ PubMed؛ پایگاههای اطلاعاتی منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب (LILACS)؛ ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) را جستوجو کردیم. ما در جستوجوی الکترونیکی برای یافتن کارآزماییها، از محدودیتهای تاریخی یا زبانی استفاده نکردیم. ما آخرین بار پایگاههای اطلاعاتی را در 13 فوریه 2018 جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCTs ؛randomised controlled trails) را وارد کردیم که در آن یک گروه از شرکتکنندگان در حین عمل جراحی شانت آبی، MMC دریافت کردند و گروه دیگر آن را دریافت نکردند. ما مطالعات را بر اساس پیامدها خارج نکردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به بررسی عناوین و چکیدههای بهدست آمده از جستوجوهای منابع پرداختند. ما متن کامل گزارشات مطالعات بالقوه مرتبط را بهدست آوردیم و آنها را برای ورود ارزیابی کردیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادههای مرتبط با ویژگیهای مطالعه، خطر سوگیری (bias) و پیامدها را استخراج کردند. ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم.
ما پنج RCT، را با مجموع 333 چشم مبتلا به گلوکوم وارد، و دو کارآزمایی در حال انجام را شناسایی کردیم. تمام کارآزماییهای واردشده تاثیر MMC را در مقابل عدم دریافت MMC در هنگام استفاده از آن حین عمل جراحی شانت آبی برای گلوکوم مورد بررسی قرار دادند. این کارآزماییها شامل شرکتکنندگان مبتلا به انواع مختلف گلوکوم کنترلنشده بودند. یک مطالعه در چین، یک مطالعه در عربستان سعودی، دو مطالعه در ایالات متحده آمریکا انجام شدند، و یک مطالعه، مطالعه چندمرکزی بود که در برزیل، کانادا، اسکاتلند، و ایالات متحده آمریکا انجام شد. ما همه کارآزماییها را به دلیل گزارشدهی ناقص روشها و پیامدهای مطالعه، در معرض خطر کلی نامشخص سوگیری (bias) ارزیابی کردیم؛ دو مورد از پنج کارآزمایی فقط به صورت چکیده مقالات کنفرانس گزارش شدند.
هیچکدام از کارآزماییهای واردشده میانگین کاهش IOP را از خط پایه گزارش نکردند؛ با این حال، هر پنج کارآزمایی میانگین IOP را در 12 ماه بعد از جراحی گزارش کردند. بر اساس متاآنالیز کارآزماییها، در 12 ماه، اثر MMC در میانگین IOP در مقایسه با عدم دریافت MMC نامشخص بود (میانگین تفاوت: mmHg -0.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.16- تا 2.41؛ شواهد با قطعیت پایین). دو کارآزمایی اطلاعات کافی را برای ورود به متاآنالیز (meta‐analysis) گزارش نکردند، اما گزارش کردند که میانگین IOP در گروه MMC در مقایسه با گروه بدون MMC در 12 ماه کمتر بود.
هیچکدام از کارآزماییهای واردشده، میانگین تغییر حدت بینایی را از خط پایه گزارش نکردند؛ با این حال، یک کارآزمایی میانگین پایینتری را از مقادیر LogMAR (بینایی بهتر) در گروه MMC نسبت به گروه بدون MMC در 12 ماه پس از جراحی گزارش کرد. هیچکدام از مطالعات واردشده نسبت شرکتکنندگان را با بهترین حدت بینایی اصلاحشده پایدار گزارش نکردند. سه کارآزمایی نشان دادند که از دست دادن بینایی بین گروهها تفاوت معنیداری نداشت (هیچ دادهای برای متاآنالیز وجود نداشت).
هیچکدام از مطالعات واردشده، نسبت شرکتکنندگان را با مرحله هیپرتانسیون پس از عمل که به صورت IOP بیش از 21 mmHg در عرض 3 ماه پس از عمل جراحی تعریف شد، گزارش نکردند. دو کارآزمایی عوارض جانبی را گزارش کردند (کوروئیدال افیوژن (choroidal effusion)، ادم قرنیه، اتاق قدامی مسطح، و جداشدگی شبکیه)؛ با این حال، با توجه به تعداد کم عوارض و حجمهای نمونه، هیچ تفاوت شفافی بین گروههای MMC و دارونما مشاهده نشد.
ما در این مرور شواهد کافی را نیافتیم که نشان دهند MMC پس از عمل برای بیماران مبتلا به گلوکوم که تحت عمل جراحی شانت آبی قرار میگیرند، منفعتی را ارائه میکند. دادهها در تمام پنج کارآزمایی وارد شده اندک بودند و گزارش مربوط به روشهای مطالعه مورد نیاز برای ارزیابی سوگیری، کافی نبود. RCTهای بعدی در مورد این مداخله باید روشها را با جزئیات کافی گزارش کنند تا امکان ارزیابی سوگیری بالقوه فراهم شود و حجم نمونههای هدف را بر اساس اندازههای اثر بالینی معنیدار برآورد کنند.