سوال مطالعه مروری
آیا مداخلات با محوریت والدین، تکامل ارتباط و زبان را در خردسالان مبتلا به سندروم داون بهبود میدهد؟
پیشینه
تکامل زبان حیطهای با ضعف خاص در خردسالان مبتلا به سندروم داون است. تعامل مراقبین با کودکان بر تکامل زبان تاثیرگذار است، بنابراین برخی مواقع متخصصان بالینی، والدین را به گونه راهنمایی میکنند که آنها بتوانند مهارتهای زبانی و ارتباطی کودکان خود را تحریک کنند.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا ژانویه 2018 بهروز است.
سه مطالعه شامل 45 کودک 29 ماهه تا شش ساله را به دست آوردیم. دو مطالعه از نوع کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بودند: آزمایشهایی که در آنها کودکان بین گروههای درمان (یعنی با محوریت والدین (parent‐mediated)) و کنترل (درمان معمول یا درمان با محوریت متخصص بالینی (clinician‐mediated)، یا هر دو) با استفاده از روش تصادفی از جمله لیست اعداد تصادفی تولید شده با استفاده از کامپیوتر تخصیص داده میشوند. مطالعه دیگر گزارش کرده بود که تصادفیسازی صورت گرفته بود اما نحوه انجام آن را مشخص نکرده بود.
دو مطالعه مداخله را با محوریت والدین با درمان معمول مقایسه کرده بودند. یکی از آنها 13 هفته به طول انجامیده بود، و والدین در گروه مداخله نه جلسه گروهی هفتگی و چهار جلسه انفرادی در خانه دریافت کرده بودند. مجموع زمان مداخله حدودا 26.5 ساعت بود. مطالعه دوم به مدت شش ماه به طول انجامیده و والدین جلسات هفتگی 1.5 تا 2 ساعته هفتگی کودک‐والدین فردی شده را در کلینیک یا خانه دریافت کرده بودند. مجموع زمان مداخله تقریبا 48 ساعت بود. مطالعه سوم مداخله را با محوریت والدین و متخصص بالینی با مداخله با محوریت متخصص بالینی به تنهایی مقایسه کرده بود. در این مطالعه والدین گروه مداخله هر هفته به مدت 12 هفته در یک گارکاه تعاملی دو تا سه ساعته به علاوه سه جلسه انفرادی (دو جلسه در کلینیک و یک جلسه در خانه) شرکت کرده بودند. گروه کنترل جلسات انفرادی مشابهی را دریافت کرده بودند، اما یک متخصص بالینی آنها را ارائه داده بود (یعنی هیچ مداخله با محوریت والدین وجود نداشت). مجموع زمان مداخله تقریبا 19 ساعت بود.
یک مطالعه از محل گرنت بنیاد بیمارستان برای کودکان بیمار (Hospital for Sick Children Foundation) (تورنتو، آنتاریو، کانادا) تامین مالی شده بود. مطالعه دیگر بخشی از منابع مالی خود را از موسسه ملی سلامت کودک و توسعه انسانی و دپارتمان آموزش در ایالات متحده آمریکا دریافت کرده بود. مطالعه باقیمانده نیز هیچ منبع تامین مالی را به طور خاص مشخص نکرده بود.
نتایج کلیدی
دو مورد از سه مطالعه هیچ تفاوتی را از نظر توانایی زبانی کودکان بعد از آموزش والدین به دست نیاورده بودند. هر چند، این دو مطالعه به طور مشابه دریافتند که کودکان گروه مداخله پس از مداخله از کلمات بیشتری که به طور خاص هدفگذاری شده بودند، استفاده کردند؛ این وضعیت بعد از 12 ماه پایدار نبود. مطالعهای که بزرگترین میزان مداخله را به والدین داده بودند، مزایایی را در خصوص معیارهای عمومی توانایی کلی زبان برای کودکان گروه مداخله گزارش کرده بودند. یک مطالعه در هیچ یک از گروهها هیچ تغییری را در سطوح استرس والدین بلافاصله یا تا 12 ماه بعد از مداخله به دست نیاورده بودند. هر سه آنها به تغییراتی در نحوه صحبت کردن والدین و تعامل آنها با کودکانشان بلافاصله بعد از مداخله اشاره کرده بودند و بیشتر استراتژیها در گروه مداخله تا 12 ماه بعد پایدار بودند. یک مطالعه افزایش مهارتهای اجتماعیسازی کودکان دریافت کننده مداخله را گزارش کرده بود. هیچ مطالعهای ریزش نمونه (attrition) زبان را در هیچ یک از گروهها بعد از مداخله گزارش نکرده بودند.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد این مرور را در سطح بسیار پائین ارزیابی کردیم، زیرا فقط سه مطالعه با معیارهای ورود به مرور مطابقت داشتند و تمامی مطالعات دارای اندازههای نمونه و محدودیتهای روششناسی جدی بودند. در حال حاضر شواهد برای تعیین تاثیر مداخلات با محوریت والدین برای بهبود تکامل ارتباط و زبان در خردسالان مبتلا به سندروم داون کافی نیست.